نحوه تخصیص بودجه دیجیتال مارکتینگ
باتوجه به شرایط فعلی بازار و پیش بینی ها از آینده کسب و کارها لزوم توجه به برنامه ریزی و هدفمندی برای اجرای کمپین های بازاریابی در طول سال بیش از پیش خودش را نمایان می سازد. در این مقاله با توجه به اهمیت موضوع بودجه بندی برای برنامه های بازاریابی و حساسیت شرایط فعلی می خواهیم اطلاعاتی در مورد چگونگی بودجه بندی برای تخصیص بودجه به کانال های مختلف تبلیغاتی و همچنین بهینه ترین سرمایه گذاری در دیجیتال مارکتینگ را ارائه دهیم. در این مقاله سعی خواهیم کرد به سوالات زیر پاسخ بدیم:
الف) شرکت ها چه میزان در مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ باید هزینه کنند؟
ب) بودجه مارکتینگ کجا باید سرمایه گذاری شود آنلاین مارکتینگ یا آفلاین مارکتینگ؟
ج) و اینکه چه میزان استراتژی و تاکتیک مارکتینگ به نتیجه ایده ال منتهی می شود؟
قبل از شروع بحث باید بگم که تمام اطلاعات و آمارهایی که در این مقاله ارائه می شود براساس پژوهش های معتبر و به روز جمع آوری شده و قابل اتکا می باشند.
به طور کلی اطلاعات ارائه شده در این مقاله شامل بخش های زیر است
تغییرات کلی در کل بودجه تبلیغات
چگونگی تخصیص بودجه های مارکتینگ به کانال های مختلف
کدام استراتژی و تاکتیک مارکتینگ به بهترین نتیجه منتهی می شود؟
تغییرات بازاریابی سنتی در مقابل دیجیتال مارکتینگ
چه درصدی از بودجه مارکتینگ به دیجیتال مارکتینگ و فضای آنلاین باید اختصاص داده شود؟
چه مقدار شرکت ها باید برای بودجه مارکتینگ در نظر بگیرند؟
البته ذکر یک نکته در اینجا خالی از لطف نیست اینکه که بودجه مارکتینگ و نحوه تخصیص آن بین کانال های مختلف برای شرکت های مختلف متفاوت است و برای رسیدن به یک بودجه خاص در بیزینس تان باید معیارهای موجود در صنعت خود را نیز بررسی داشته باشید و یک سری نرم افزار های رایگان محاسبه بودجه دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که برای دریافت دید کلی می توانید از آنها هم استفاده داشته باشید.
تغییرات کلی در کل بودجه تبلیغات
برای درک بهتر موضوع اول نگاهی به نحوه تغییر بودجه بازاریابی می اندازیم و نکته ای که در این جا باید توجه شود میزان تخصیص بودجه به مارکتینگ بر اساس درصدی از هزینه کل شرکت در اینجا در نظر گرفته شده است که یک دید کلی از هزینه مارکتینگ به کل هزینه های شرکت ارائه می دهد.
برای نه سال متوالی از مارکتر های حرفه ای و ارشد در مورد میزان تغییرات مورد انتظار آنها برای تخصیص بودجه مارکتینگ در سال بعدی پرسیده شد که نتایج در نمودار بالا نمایش داده شده است. همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید در سال 2017 میزان بودجه تخصیصی به مارکتینگ 10.9 درصد از کل بودجه یک شرکت پیش بینی شده ولی در واقعیت بودجه تخصیص یافته 7.2 درصد اتفاق افتاده است همانطور که نمودار نشان می دهد میزان بودجه بازاریابی از کل بودجه شرکت بین 4 الی 11 درصد نوسان دارد با توجه به این نمودار و روند موجود به نظر حداقل بودجه مارکتینگ در سال جاری بین 10 الی 12 درصدی خواهیم داشت اما درحالی که شرایط جالبی در سال 97 در کشورمان وجود نداشته پیش بینی و انتظار تدوام این بی ثباتی در سال آینده هم می رود و همچنین تورم بالای 50 درصدی و همچنین رکود و بحران اقتصادی به نظر میاد نسبت به سال قبل باید بالای 10 الی 12 درصد افزایش در بودجه تبلیغات را برای موفقیت کسب و کارمان باید داشته باشیم.
همانطور که مشاهده می شود بودجه تبلیغات براساس درصدی از کل بودجه شرکت همچنان به عنوان یک شاخص پایدار برای ارزیابی و پیش بینی های آینده مورد استفاده قرار می گیرد. به طور متوسط میانگین بودجه مارکتینگ پیش بینی شده برای سال 2018 میانگین 11.1 درصد می باشد. همچنین باتوجه به تغییرات مختلف در صنعت و بازاریابی جای تعجب نیست که شرکت هایی که در فضای B2C محصول محور فعالیت می کنند بیشترین بخش از کل بودجه خود را به بازاریابی اختصاص می دهند که به طور میانگین 16 درصد از کل بودجه شرکت را به مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ اختصاص داده اند در صنعت B2C خدمات محور افزایش بودجه را از 9.3 درصد به 14.9 درصد را شاهد هستیم به نظر این روند افزایشی بودجه اختصاصی به مارکتینگ در سالهای آینده هم همچنان ادامه خواهد داشت. همچنین میزان بودجه مارکتینگ برای صنعت B2B محصول و خدمات محور به ترتیب 9.2 و 8.9 است.
هزینه های بازاریابی به عنوان درصدی از درآمد شرکت معمولا منجر به نوسان می شود با این حال شرکت های فعال در حوزه B2C خدمات محور، بودجه بازاریابی شان را به عنوان درصدی از درآمد شرکت در سال 2018 از 7.3 به 11.8 درصد افزایش داده اند.
نمودار زیر بودجه مارکتینگ تخصیص یافته شرکت ها به عنوان درصدی از درآمد شرکت ها را به تفکیک صنایع مختلف نشان می دهد:
یکی از مشکلاتی که در ارائه یک پیشنهاد کلی بودجه وجود دارد عدم تطابق و سازگاری بودجه بازاریابی با آنچه که در آن شرکت به عنوان هزینه هایی بازاریابی لحاظ می کند است. در برخی شرکت ها هر نوع هزینه بازاریابی و حتی فروش به عنوان هزینه مرتبط با مارکتینگ درنظر گرفته میشود درحالی که در برخی شرکت دیگر این هزینه ها به صورت جداگانه به عنوان بخشی از بودجه کل در نظر گرفته می شود. نمودار زیر این اختلاف ها را نشان می دهد و هزینه هایی مارکتینگی که زیر مجموعه مارکتینگ هستند را به صورت نموداری نمایش می دهد.
چگونگی تخصیص بودجه های مارکتینگ به کانال های مختلف
سوال بعدی که در اینجا باید پاسخ داده شود چگونگی تخصیص بودجه مارکتینگ بین کانال های آنلاین و آفلاین است و همچنین نحوه تخصیص بودجه آنلاین بین کانال ها و رسانه های مختلف است.
آمارها و گزارشی که در زیر مطالعه می کنیم توسط مجموعه های Forrester Research و eMarketer در مورد تخصیص بودجه مارکتینگ بین کانال های آنلاین و آفلاین جمع آوری و ارائه شده است که به برخی از نتایج این گزارش در زیر می پردازیم.
در سال 2018 متوسط بودجه ای که شرکت ها به دیجیتال مارکتینگ و فضای آنلاین اختصاص داده اند چیزی حدود 42 درصد کل بودجه مارکتینگ می باشد که البته پیش بینی می شود این عدد تا سال 2020 تا 40 درصد افزایش داشته باشد.
بازاریابی موتورهای جستجو (SEO) بیشترین بودجه را از کل بودجه دیجیتال مارکتینگ به خود اختصاص داده است و در کنار سئو، تبیلغات نمایش آنلاین مانند بنر تبلیغاتی، ویدیو و غیره رده دوم از میزان اختصاص بودجه مارکتینگ به خود را دارد.
در میان روش ها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، آنلاین ویدیو بیشترین رشد را داشته و حتی پیش بینی می شود تا سال 2021 به دو بر ابر نسبت به سال 2016 افزایش یابد.
سرمایه گذاری در تبلیغات شبکه های اجتماعی همچنان رو به رشد خواهد بود و این بخش از سال 2016 تا 2021 با میانگین رشد حداقل 17 درصد ادامه خواد داشت. و انتظار می رود حداقل 25 درصد از کل مخارج و بودجه بازاریابی آنلاین را در سال 2018 به خود اختصاص داده باشد.
بازاریابی موبایل محور به حدی رشد کرده است که دیگر نمی شود بهش توجه نشود و در همه ای کانال های بازاریابی مورد توجه قرار می گیرد.
دیجیتال مارکتینگ با نرخ رشد حداقل 11 درصدی در سال های 2016 تا 2021 مواجه است که بازاریابی آنلاین ویدیویی بیشترین رشد را به خود اختصاص داده است.
پیش بینی می شود که سرمایه گذاری در تبیلغات پولی سرچ محور، نمایش محور، شبکه های اجتماعی، آنلاین ویدیو و ایمیل مارکتینگ تا سال 2021 به 46 درصد کل بودجه مارکتینگ برسد.
بررسی گزارشات ارائه شده در سال 2014 توسط این شرکت ها و مقایسه آن با گزارشات جدید
29 درصد از بودجه بازاریابی به کانال های آنلاین و دیجیتال اختصاص داده شده بود
سئو با کسب بیشترین میزان بودجه در حدود 47 درصد از کل بودجه دیجیتال مارکتینگ در صدر جدول هزینهها قرار داشت یا به عبارتی 14 درصد کل بودجه مارکتینگ را داشت.
مورد بعدی تبلیغات نمایش محور آنلاین مانند تبلیغات بنری، ریمارکتینگ و ریتارگتینگ با سهم 34 درصدی از بودجه دیجیتال مارکتینگ قرار دارد که حدودا 10 درصد از کل بودجه مارکتینگ را به خود اختصاص داده بود.
بازاریابی شبکه های اجتماعی تخمین زده می شد چیزی حدود 6 درصد از بودجه دیجیتال مارکتینگ و 2 درصد از کل بودجه مارکتینگ را به خود اختصاص داده باشد.
و مارکتینگ موبایل محور نیز حدودا 10 درصد از بودجه دیجیتال مارکتینگ و 3 درصد از کل بودجه مارکتینگ را به خود اختصاص داده بود
نمودار زیر نشان دهنده افزایش شدید سرمایه گذاری در کانال های دیجیتال در سال 2017 است. حداقل نیمی از همه پاسخ دهندگان برنامه ریزی کرده اند که هزینه های بازاریابی شبکه های اجتماعی، بازاریابی محتوایی، شخصی سازی، تبلیغات ویدئویی و تولید لید آنلاین خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند.
در نمودار بالای رسانه های سنتی و آفلاین مثل رادیو، رسانه های چاپی، تلویزیون، بیلبورد و غیره را نداشتیم ولی پیش بینی می شود میزان بودجه تخصیص یافته به این حوزه در سال های آتی کاهشی باشد و این به این معنی نیست که اینها کانال های اثرگذار نیستند بلکه به این معنی است که بعضی از این رسانه ها مثل بیلبورد و تلویزیون گران هستند و خیلی بیزینس های نوپا و کوچک امکان تخصیص بودجه برای این کانال ها را ندارند و در نتیجه به سمت کانال های ارزان تر و پرمخاطبتر می روند همچنین رسانه هایی مثل رادیو چاپی دیگر مثل سابق مخاطب ندارند و رسانه های آنلاین و پادکست ها عملا جای آنها را گرفته ولی با این وجود در مواقعی میتوانند جزء کانال های اثر بخش باشند که باید بررسی شوند.
یکبار دیگر اعلام می کنم که آمارهای ارائه شده میانگین هستند و احتمال دارد در مواقعی کسب و کارهایی پیدا کنید که کمتر یا خیلی بیشتر از این میانگین ها بودجه به مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ اختصاص می دهند.
و اینکه در نهایت چطور بودجه مارکتینگ تخصیص می یابد باید بگم بستگی به ماهیت کسب و کار، زمینه فعالیت، بازار رقابتی یا انحصاری و نحوه رفتار مشتریان در قیف خرید دارد.
کدام استراتژی و تاکتیک مارکتینگ به بهترین نتیجه منتهی می شود؟
در یک بررسی که از 2500 مارکتر انجام شده و از آنها در مورد اینکه کدام ترکیب بودجه مارکتینگ به بهترین بازده (ROI) منجر می شود پرسیده شد که پاسخ آنها در نمودار زیر ارائه شده است.
همانطور که در نمودرا بالا مشاهده می کنید ایمیل مارکتینگ به بهترین بازدهی یا نرخ بازگشت سرمایه معمولا منجر می شود و پشت سر ایمیل مارکتینگ با بیشترین بازدهی، شبکه های اجتماعی قرار دارد.
فن آوری های مارکتینگ و اتوماسیون ها برای رسیدن به بهترین نتیجه به موثرترین تاکتیک های بازاریابی مانند ایمیل مارکتینگ، سرچ ارگانیک، بازاریابی شبکه های اجتماعی و کانتنت مارکتینگ کمک می دهند.
در کدام رسانه اجتماعی باید سرمایه گذاری کرد؟
یک گزارش از سال 2016 از eMarketer، نفوذ رسانه های اجتماعی از طریق پلتفرم اجتماعی تا سال 2020 را پیش بینی کرده است.
انتظار می رود فیس بوک همچنان پادشاه شبکه های اجتماعی با 90 درصد کاربر فعال که از پلتفرم فیس بوک استفاده می کنند تا سال 2020 باقی بماند و همچنین اینستاگرام انتظار می رود نفوذش از 32 درصد به 47 درصد تا 2020 برسد.
دیگر پلتفرم های شبکه ای اجتماعی مانند پینترست و توئیتر با دارا بودن ویژگی های تبلیغاتی نفوذ نسبتا کمتری نسبت به دو تای بالا داشته باشند و به نفوذ 33 درصدی برسند.
این اطلاعات ارائه شده نشان می دهد که تمرکز تبلیغاتی کسب و کارها باید برروی فیس بوک و اینستاگرام باشد و از بقیه هم نباید غافل بود و باید ارزیابی ها لازم برای مقرون به صرفه بودن بقیه شبکه های اجتماعی نیز صورت بگیرد شاید برای بسیاری از کسب و کارها کانال مناسب و بهتری باشد. این نکته را هم باید بهش اشاره کنیم که در کشور ما دو شبکه اجتماعی پر مخاطب، تلگرام و اینستا گرام می باشد که بعد از اتفاقاتی که افتاده هنوز این دو شبکه بیشترین بازدهی را دارا است اما مشکلات فیلترینگ و بقیه داستان ها ریسک سرمایه گذاری بلند مدت در این کانال ها را بالا برده ولی با این وجود موثرترین کانال ها برای نتیجه گیری کوتاه مدت می باشد.
مطالعات اخیر از اوایل 2018 نشان می دهد که فیس بوک همچنان پیشرو شبکه های اجتماعی نشان داده شد که 68 درصد بزرگسالان از این پلتفرم استفاده می کنند. در حالی که رشد آن کم کم کاهشی شده است با این حال مهمترین کانال برای بسیاری از مارکترها است.
یوتیوب نیز شبکه اجتماعی دیگری است که با اینکه یک کانال اجتماعی سنتی نیست ولی 73 درصد بزرگسالان آمریکایی از آن استفاده می کنند و 94 درصد افراد 18 تا 24 سال هم جزء کاربران این کانال هستند
این آمارها به وضوح همه گیر شدن این پلتفرم ها را به وضوح نشان می دهد که در کشور ما هم کسب و کارها سرمایه گذاری های خوبی در این زمینه انجام داده اند و استفاده بهینه ای از این شبکه های اجتماعی می کنند و فیلتر بودن شبکه های اجتماعی مثل یوتیوب و فیس بوک باعث ایجاد شبکه های اجتماعی داخلی خوبی در این زمینه ها شده که از آپارت، نماشا، تماشا گرفته تا غیره میشه اشاره کرد که در این زمینه پیشرفت های قابل توجهی در این فضای انحصار چندجانبه داشته اند که به کسب و کارها برای نمایش بهتر خدمات و محصولاتشون کمک شایانی کرده اند که این روند البته هنوز رو به رشد می باشد و ظرفیت ها و کمبود های زیادی هنوز در این زمینه وجود دراد.
تغییرات پیش بینی شده در سرمایه گذاری در پلتفرم های دیجیتال
در گزارشی از Hanapin Marketing که در 2018 ارائه شد، 62 درصد از پاسخ دهندگان گفتند که آنها قصد دارند که بودجه PPC خود را در 12 ماه آینده افزایش دهند. و 78 درصد استفاده کنندگان گوگل ادز نیز پیش بینی کردند که برنامه ریزی برای افزایش بودجه Google Ads خود را دارند.
فیس بوک، که تبدیل به یک رقیب قابل احترام برای شیوه پرداخت به ازای سرچ شده است، انتظار دارد که 66 درصد از پاسخ دهندگان، سرمایه گذاری هایشان را افزایش دهند، علی رغم تغییرات و اتفاقاتی که در پلتفرم تبلیغاتی خود در سال جاری رخ داده است.
اینستاگرام و توییتر، انتظار دارند که سرمایه گذاری های کمی بیشتر از نیمی از پاسخ دهندگان (28٪ و 18٪) را داشته باشند. Snapchat، که دارای یک پلتفرم تبلیغاتی سبزتر است، در پایین فهرست قرار دارد و تنها 6 درصد از پاسخ دهندگان انتظار داشتند تا سرمایه گذاری هایشان را در این پلتفرم تا سال 2019 افزایش دهند.
این گزارش خوبی برای "سنتی گرایان دیجیتال" است که همچنان از اهمیت جستجو در کانال های اجتماعی حمایت می کنند.
تغییرات بازاریابی سنتی در مقابل دیجیتال مارکتینگ
این نمودار، از cmosurvey.org، رقابت شدید بین رشد دیجیتال و کاهش بازاریابی آفلاین را نشان می دهد.
در دهه نود، سرمایه گذاری در تبلیغات سنتی به طور ثابت با درصد تک رقمی هر سال کاهش می یابد.
بازاریابی دیجیتال، در مقایسه با بازاریابی سنتی، به طور پیوسته سالانه پس از گذشت چندین سال همچنان افزایش می یابد.
این به این معنی است که کسب و کار ها شیوه و ابزارهای بازاریابی خود را تغییر می دهند.
آنچه در گذشته در رادیو، تلویزیون و روزنامه هزینه شده است در حال حاضر به جستجو، ایمیل و شبکه های اجتماعی صرف می شود.
انتظار می رود این روند طی چند سال آینده همچنان ادامه یابد.
نمودار زیر از eMarketer این اطلاعات را تشریح می کند که در سال 2017 هزینه تبلیغات تلویزیونی 72.01 میلیارد دلار یا 35.8٪ کل هزینه تبلیغات رسانه ای در ایالات متحده است. در عین حال کل هزینه های تبلیغاتی دیجیتال در سال 2017 برابر با 77.37 میلیارد دلار یا 38.4 درصد کل هزینه های تبلیغاتی می شود.
این جدول برای اولین بار در تاریخ، بودجه صرف شده در دیجیتال را در برابر تلویزیون در ایالات متحده نشان می دهد که روند دیجیتال افزایشی و روند کانال های سنتی و تلویزیون کاهشی است.
و این شکاف تنها افزایش تا سال 2020 را نشان می دهد که هزینه های صرف شده در دیجیتال 36 درصد نسبت به تلویزیون افزایش می یابد و نسبت به آن برتری پیدا می کند و برای اولین بار از تلویزیون پیشی میگیرد.
چه درصدی از بودجه مارکتینگ به دیجیتال مارکتینگ و فضای آنلاین باید اختصاص داده شود؟
صرف هزینه های دیجیتال فقط بخشی از هزینه های کل بازاریابی برای اکثر شرکت ها است. کسب و کارهایی که بیشترین فروششان در اینترنت اتفاق می افتد (کسب و کارهای آنلاین، فروشگاههای آنلاین، کسب و کارهای تجارت الکترونیک بیس) درصد بیشتری از بودجه بازاریابی خود را به سمت دیجیتال مارکتینگ هدایت می کنند.
اخرین گزارش تحقیقی که از طرف Forrester ارائه شد نشان داد که بودجه تخصیصی برای دیجیتال مارکتینگ 44 درصد از کل هزینه تبلیغات را تشکیل می دهد، این تعداد می تواند بسته به عوامل مختلف از جمله صنعت، برنامه های رشد و شرایط بازار لوکال متفاوت باشد.
برای کسب و کارهای سنتی تر، که بر فعالیت آنلاین و آنلاین برای پر کردن قیف فروش تکیه می کنند، یک ترکیب مناسب از سرمایه گذاری بازاریابی انتظار می رود.
در تمام بخش ها، بودجه دیجیتال مارکتینگ به طور مداوم افزایش یافته است، در حالی که کانال های سنتی رو به نابودی و افول حرکت می کنند.
چه مقدار شرکت ها باید برای مارکتینگ بودجه در نظر بگیرند؟
در یک نظرسنجی از CMO برخی شرکت ها به این سوال پاسخ داده شده که در نمودار زیر، خواهید دید که متخصصان بازاریابی از انواع مختلفی شرکت ها در سال 2018 چه پاسخی به این سوال دادند.
بودجه بازاریابی به عنوان درصدی از بودجه کل شرکت
هزینه های بازاریابی به عنوان درصدی از درآمد شرکت
نتایج حاصل از این نظرسنجی به شرح زیر است:
برای شرکت های B2B، بودجه بازاریابی به عنوان درصدی از درآمد شرکت در محدوده 6-7٪ قرار دارد
برای شرکت های B2C، بودجه بازاریابی به عنوان درصدی از درآمد شرکت حدود 9-12٪ است.
بودجه های بازاریابی به عنوان درصدی از کل بودجه شرکت ها در چند سال گذشته، در محدوده 9-11٪، برای شرکت های B2B قرار دارد انتظار می رود در 12 ماه آینده در شرکت های B2C، تا 16٪ برسد.
جمع بندی و خلاصه
در کل در این مقاله سعی شده بود از منابع مختلفی استفاده شود که نشان دهنده یک دیدگاه عینی و مناسب است هر نظر سنجی برای همیشه پایدار یا قابل اتکا نیست و این ناسازگاری نشان دهنده تفاوت و تنوع نیازهای تجاری و استراتژی های بازاریابی است. چیزی که در این مقاله مهم است اینست که بودجه دیجیتال مارکتینگ در حال افزایش است و کل بودجه بازاریابی که متوسط شرکت های حرفه ای روی آن سرمایه گذاری می کنند 7 الی 12 درصد کل درآمد شرکت است. و اینکه کسب و کارهای B2C نسبت به B2B بیشتر بودجه مارکتینگ بیشتری اختصاص می دهند. یا شرکت های کوچک روی مارکتینگ به عنوان درصدی از درآمد سرمایه گذاری می کنند.
مارکترهای بالغ معمولا تمایل به استفاده آهسته از بودجه مارکتینگ را دارند تا بتوانند نتیجه بهتر و قابل ارزیابی را با صرف هوشمندی به دست آورند.
جمع آوری این دیتا از منابع قابل اعتماد به متخصیص حوزه مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ در تخصیص بودجه مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ و محل مصرف آن کمک می کند تا بهینه ترین حالت را برای کسب و کارشان انتخاب کنند.
موردی دیگری که لازمه اینجا بیان کنم این است که دلیل اصلی که باعث شد به دنبال این موضوع باشم بحث تخصیص بودجه بین کانال ها، شبکه های اجتماعی و مخصوصا PR آنلاین در کمپین های تبلیغاتی یا مارکتینگ و پروپوزال هایی که آژانس های تبلیغاتی ارائه می دهند بود که البته در این زمینه هم سرچ های کافی هم صورت گرفت ولی چیزی که بیشتر تو گوگل بهش برخوردم بحث روش های بودجه بندی واحد مارکتینگ بود که دیدی در مورد تخصیص به دیتیل به کانال های مختلف نمیداد یعنی موارد زیر:
روش در حد توانایی و استطاعت (Affordable Method)
تخصیص اختیاری
روش درصدی از فروش
روش درصدی از سود
روش واحد فروش
روش تاریخی
روش برابری رقابتی
روش بازگشت سرمایه (ROI)
مدل ویدال (Vidale) و وُلف (Wolfe)
مدل توافقی
مدل جان لیتل John Little
بودجه گروه کل
مدلسازی عملیاتی
روش مرکب
رویکرد مفهوم تدریجی برای بودجه بندی تبلیغات
و نکته ای دیگری که باید بگم چون تخصص فعلی من PR آنلاین هستش بعد سرچی که در منابع مختلف داشتم به این نتیجه رسیدم که معمولا شرکت ها بین 1 الی 5 درصد بودجه مارکتینگ خود را به این حوزه تخصیص می دهند که البته برای کمپین ها کوتاه مدت بسته به هدف و محور کمپین تا 30 درصد برای یک کمپین می تواند افزایش یابد.
آخرین نکته ای که وجود دارد استفاده از مدل ساستک در تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ است که در یک مقاله ای جداگانه ابعاد آن را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
در آخر امیدوارم بعد از خواندن این مقاله به یک دید کلی در تخصیص بودجه به کانال های مختلف بازاریابی و تبلیغات دیجیتال و آفلاین دست یابید.
اگر به دیجیتال مارکتینگ علاقه مند هستید توصیه می کنم این مقاله را حتما تا آخر مطالعه کنید.