اصولا انسان ها به دنیال دیده شدن و تحسین شدن هستند و این یک امر کاملا اجتناب ناپذیری هستش ، حالا می تونه برای هر شخصی بسته به نوع شخصیتش کم و زیاد داشته باشه. ولی خدا نکنه که این ویژگی در راه غلطش استفاده بشه که اگه بشه باعث از بین رفتن عمر و استعداد آدم ها میشه. این موضوع رو شما می تونید در زمان ورود افراد به دانشگاه ببینید ، خیلی از آدم ها درس نمی خونن که موفق بشن یا به علاقه شون برسن ، درس می خونن تا بگن فلانی تو برق دانشگاه شریف و تهران قبول شده و ببینید چقدر آدم خفنیه و بشه کانون توجه...!!! اما امان از اون روزی که از دانشگاه فارق التحصیل میشی و نه دیگه کسی بهت توجهی می کنه و نه تو به چیزی که علاقه داشتی رسیدی و اگر هم کاری گیرت بیاد داری کاری رو می کنی که بهش علاقه نداری.
متاسفانه در حال حاضر هم در دنیای استارتاپی تا حدودی ما با همین پدیده سر و کار داریم که من بهش
می گم خود استارتاپ پندارها...!
الان که بحث استارتاپ ها و دانش بنیان ها خیلی بورس هست ، یک بازار داغی هم ایجاد شده برای افرادی که توهم کارآفرینی دارند و عملا اومدن بیشتر می خوان پز استارتاپ رو به بقیه بدن و در کانون توجه باشن غافل از اینکه دارن وقت خودشون رو تلف می کنن تا اینکه بخوان به خودشون نفعی برسونن.
اما این داستان استارتاپ ها مثل دانشگاه نیست که یه روزی بالاخره تموم بشه و بره ، گاهی اوقات همراه با شکستی تلخ همراهه که سال ها زندگی آدم رو تحت تاثیر خودش قرار می ده و کلی اثر سوء دیگه همراه خودش میاره...!
امیدوارم در آینده ای نزدیک کمتر شاهد ((خوداستارتاپ پندارها)) باشیم