همه ما در زندگی خواسته هایی داریم که دوست داریم به آنها دست پیدا کنیم و معمولا هم برای رسیدن به خواسته های خود شروع می کنیم به هدف گذاری اما خیلی از وقت ها به اهدافی که برای خود مشخص کرده ایم دست پیدا نمی کنیم و شکست می خوریم.
دلایل متعددی برای نرسیدن به اهدافمان وجود دارد دلایلی مانند باورهای اشتباه، شرایط محیطی، تاثیر دیگران بر روی هدف های ما، مطابقت نداشتن اهداف با ارزش های زندگیمان ، طی کردن مسیر های اشتباه و مسائل اینچنی اما مسئله مهمی که وجود دارد این است که بعداز یک شکست چه کارکنیم؟
وقتی ما در مسیر اهداف خود شکست می خوریم جدا از اینکه آن هدف چقدر برای ما مهم و حیاتی بوده باشد معمولا بار احساسی منفی زیادی را تجربه می کنیم و ما نیاز داریم که ابتدا از این احساسی که در آن گیر افتاده ایم رهایی پیدا کنیم و بعد دوباره بتوانیم افکار خود را روی مسیر بهتر و بازسازی انگیزه از دست رفته متمرکز کنیم.
اغلب ما وقتی یک بار احساسی شدیدی تجربه می کنیم خودمان را رها می کنیم تا آن احساس هرطور که می خواهد پیش برود و دقیقا مثل یک سیلابی که در جریان است و برای متوقت کردن آن هیچ کاری نکنیم و به خود بگوییم بلاخره فروکش می کند.
درست است که احساس های منفی برای همیشه ماندگار نیستند اما اثراتی که به جا می گذارند ماندگار هستند. پس بنابراین به جای اینکه خود را رها کنیم تا در آن احساس نا خوشایند غوطه ور شویم نیاز داریم که یک زمانی برای خروج از آن احساس برای خودمان مشخص کنیم.
مثلا به خودمان بگوییم تا کی می خواهیم در این احساس بمانم اگر به خودمان زمان ندهیم این احساس می تواند تا مدت ها روند سالم زندگی ما را تحت تاثیر قرار بدهد. اما وقتی زمان بگذارید دیگر می دانید تا کی می خواهید در آن احساس بمانید و بعد از آن باید اقدامات لازم برای رهایی از آن احساس را اتخاذ کنید.
وقتی ما تصمیم می گیریم به سمت هدفی پیش برویم معمولا یک چشم اندازی از نتیجه ای که می خواهیم بگیرم برای خودمان ترسیم می کنیم.
وقتی در مسیر رسیدن به هدفی شکست می خوریم دیگر چشم انداز خود را فراموش می کنیم و تمام توجه خود را به شرایطی که پیش آمده معطوف می کنیم در صورتی که این کار اشتباه است و ما برای عبور از شرایط به وجود آمده نیاز داریم که بزرگتر از شرایط که هستیم فکر و عمل کنیم.
یکی از بهترین تکنیک ها این است که قبل از شروع به حرکت کردن یک بیانیه موفقیت برای خودمان ترسیم کنیم به طوری که در این بیانیه کل تجربه های لذت بخشی را که قرار است بعد از رسیدن به هدف تجربه کنیم و یا چشم اندازی را که برای خود ترسیم کرده ایم را مطرح کنیم و طوری آنها را بنویسم که انگار در لحظه اکنون به وقوع پیوسته است یا می توانیم آن را به صورت صوتی ضبط کنیم و در مواقع نیاز گوش کنیم.
وقتی ما در شرایطی شکست را تجربه کرده ایم یا دچار کمبود انرژی شده ایم این کار به ما کمک می کند تا انرژی خود بار دیگر بازیابی کنیم.
وقتی ما در زندگی شکستی را تجربه می کنیم یا با مشکلی برخورد می کنیم فقط از یک جهت به آن نگاه می کنیم و همین مورد باعث می شود که دیگر دست از تلاش بکشیم و تسلیم شویم.
یکی از تکنیک های خوبی که در این خصوص مطرح شده این است مشکل یا سوال خود را برروی یک کاغذ یادادشت کنید و آن را روی یک میز قرار دهید و تصور کنید که دورتادور این میز افرادی نشسته اند که شما آنها را بسیار قبول دارید و به این فکر کنید آنها به مسئله پیش آمده چه پاسخی می دهند به این صورت تصور کنید که مثلا اگر آن افراد بودند مشکل به وجود آمده را چطوری رفع می کرند.
این روش باعث می شود که در سطح های مختلف تفکر کنید و از نظر ذهنی خودتان را به جای آن افراد تصور کنید و مشکل به وجود آمده را ازدید آنها بررسی کنید.
یکی دیگر از کارهایی که می توانیم برای کاهش اثر شکست و برای بازیابی انگیزه خود از آن بهره ببریم مشورت با افراد مثبت و کسانی است که خودساخته هستند. معمولا افرادی که خود ساخته هستند مشکلات و شکست ها را مثل یک انسان معمولی نگاه نمی کنند و نگرش و درک آنها از مشکل و شکست متفاوت است.
وقتی ما در این خصوص با شخصی که خودساخته و دارای درک بالایی است صحبت می کنیم حرف های آن فرد می تواند نقاط تاریک ذهن ما را روشن کند و باعث شود به درک متفاوتی برسیم. اگر دقت کرده باشید کمتر انسان موفق و خودساخته ای وجود دارد که شکست بخورد و خودش را ببازد و این افراد آنقدر در مسیر رشد تجربه کسب کرده اند که هرشکستی را به عنوان یک پل به موفقیت در نظر می گیرند.
پس بنابراین مشورت با انسان های خودساخته و خردمند می توانید به کاهش اثر شکست و بازیابی انرژی و انگیزه درونی به ما کمک کند.
هدقدر در زندگی انعطاف پذیرتر باشیم به همان میزان می توانیم به نتایج بهتری در زندگی دست پیدا کنیم. باید به خاطر داشته باشیم همیشه شرایط همانطوری که تصور می کنیم پیش نمی روند و ما نیاز داریم گاهی در روند کاری خود تغییراتی را لحاظ کنیم.
شرایط را دوباره بازبینی کنید و ببینید با انجام چه تغییراتی دوباره می توانید شروع کنید به خاطر داشته باشید که همیشه راهی که انتخاب می کنیم بهترین راه نیست و ممکن با تغییر رویکرد و انعطاف پذیر بودن نسبت به خواسته و هدفی که داریم به مسیر های بهتری دست پیدا کنیم.
معمولا افرادی در مسیر رسیدن به خواسته های خود دچار یاس و ناامیدی می شوند که تصور می کنند برای رسیدن به خواسته هایشان فقط یک راه وجود دارد واگر در راه شکست بخورند تصور می کنند که دیگر همه چیز تمام شده و مسیر جایگزینی وجود ندارد.
معمولا وقتی کسی شکستی را تجربه می کند به او پیشنهاد می دهند همان موقع بلند شود و دوباره شروع کند خب این توصیه همیشه خوب نیست و ما گاهی نیازداریم از شرایطی که در آن قرار داریم و کاری که در حال انجام آن بوده ایم دور شویم.
یک بازیکن ورزشی را تصور کنید که در مسابقه ای به هر دلیلی شکست می خورد و هیچ وقت به این فرد نمی گویند فردا دوباره بیا مسابقه بده شاید برنده شوی و این فرد نیاز دارد زمانی را به بررسی علت شکست و تجدید قوا اختصاص بدهد.
همه ما هم وقتی شکستی را تجربه می کنیم باید بنشینیم و شرایط و اتفاقات دوباره را بازیابی کنیم ، شاید نیاز باشد بار دیگر استراتژی خودمان بازنگری کنیم و اگر بخواهیم با همان رویکرد قبلی ادامه بدهم احتمالا همان شکست را باردیگر تجربه خواهیم کرد و در این بازیابی می توانیم نیروی انگیزه و اراده خودمان را تقویت کنیم.
گاهی اوقات اهدافی که برای آنها تلاش می کنیم اهداف خوبی نیستند و تنها دستاوردی که برای ما دارند تجربه های شکست پیاپی هست مثلا ممکن است هدفی را دنبال می کنیم که اصلا هدف ما نیست و هیچ علاقه ای هم به آن نداریم اما به خاطر شرایطی آن را دنبال می کنیم.
یا شاید هدفی داشته باشیم که دیگر به آن نیاز نداریم اما چون سالها پیش در لیست اهداف خود نوشته ایم تصور می کنیم باید حتما به آن دست پید کنیم.
گاهی پیش می آید با توجه به شرایطی خاص در مسیر اهداف خود با مشکلاتی روبرو می شویم و در این شرایط بیشتر افراد دست از تلاش برمی دارند و شکست را به عنوان یک انتخاب در نظر می گیرند اما در این بین افرادی هم هستندکه برای خود مسیرهای جایگیزن را در صورت پیش آمدن مشکل در نظر گرفته اند.
مزیت این کار این هست وقتی ما با مانعی روبرو می شویم متوقف نمی شویم و در یک مسیر دیگر به راه خود ادامه می دهیم.
اینطوری می توانید کار خود را پیش ببرید که از خودتان بپرسید اگر با مانعی برخورد کردم که امکان ادامه وجود نداشت چه تصمیمی میگیرم و چه راه هایی دیگر ممکن وجود داشته باشد تا من بتوانم به خواسته خودم برسم.وقتی دقیق همه چیز را بررسی کردید راه های پیدا شده را به عنوان یک راه حل جایگزین در نظر بگیرد و اقدام کنید.