مالکیت ما في الذمه
در قانون مدنی ایران، مالکیت ما در زمه، ماده ای از موارد سقوط تعهدات است. ماده 300 ق.م. مقرر میدارد: «در صورتی که مالک به صاحب تعهد خود مدیون شود، مسئولیت او ساقط میشود، همچنان که اگر کسی به ورثه خود بدهی داشته باشد، پس از فوت ورثه، به نسبت سهم او ساقط میشود. وراثت." با توجه به ماده فوق می توان گفت که مالکیت غیرمسئول، مالکیت شخص بر دینی است که بر عهده اوست. به این ترتیب که در مالکیت دین، دو عنوان طلبکار و مدیون نسبت به دین در یک شخص جمع می شود و موجب رفع مسئولیت مدیون در قبال دین می شود. مثلاً اگر شخصی به پدرش بدهکار باشد، پس از فوت پدر، مالک بدهی او می شود; زیرا مال از جمله طلب پدر به مدیون منتقل می شود و در نتیجه فرد مجرد هم طلبکار می شود و هم مدیون دین.
در این مقاله در قسمت اول مبدا مالکیت معوض، در قسمت دوم انواع و موارد مالکیت معوض، در قسمت سوم شرایط مالکیت و در نهایت در قسمت چهارم آثار مالکیت معوض. بررسی می شوند.
منشأ مالکیت ما در است
منشأ قهری و اختیاری - مال ما قهری است، بیشتر موارد موجب سقوط تعهدات است. منشأ اراده مالکیت ما در تعهد عقدی است که بین طلبکار و مدیون تشکیل می شود و موجب انتقال طلب از طلبکار به طلبکار می شود، مانند مدعی از واقف به مدیون (ماده 806 قبل از میلاد). لازم به ذکر است که انتقال مدعی به مدیون نباید با بیان دین اشتباه شود، هرچند نتیجه هر دوی این اقدامات قانونی سقوط تعهد است.
وصیت و فوت موصی در مواردی که بین او و موصی له تعهدی وجود داشته باشد و مورد وصیت جزء مشترک ترکه باشد، می توان منشأ اختیاری و قهری مالکیت غرامت تلقی کرد که موجب می شود. تعهد مجری به نسبت سهم وصیت شده. افتادن؛ زیرا، می توان وصیت متکی بر اراده موصی و موصی (مواد 826 و 827 ق.م.) را جزء اختیاری و مرگ موصی را جزء قهری که منشأ مالکیت مافی دمام را تشکیل می دهد، معرفی کرد. مانند اینکه طلبکار ثلث اموال خود را به مدیون وصیت کند. در این مثال پس از فوت موصی له، ثلث بدهی موصی از طریق اموال متعهدله ساقط می شود و او فقط باید دو ثلث بدهی خود را به ورثه موصی پرداخت کند.
همه انواع اموال ما مسئول است
الف- اقسام مالکیت ما در زمه - ممکن است در نتیجه درخواست انتقال یا انتقال دین نسبت به تمام یا قسمتی از دین حاصل شود. مثلاً وقتی شخصی که دو وارث منفرد با سهم مساوی دارد و یکی از آنها مبلغی به یکی از آنها بدهکار است، برای وارث بدهکار بمیرد، اموال ما به جای نصف بدهی که او عهده دار بوده است، به دست می آید. ; زیرا در اثر فوت ورثه نیمی از ترکه او از جمله نیمی از طلبی که وارث از او داشته به او منتقل می شود و به دلیل مالکیت ما ساقط می شود. در نتیجه باید نصف دیگر بدهی خود را به ورثه دیگری بپردازد. اگر همان بدهکار تنها وارث متوفی بود تمام بدهی او به دلیل مالکیت ما ساقط می شد. در مقابل، اگر در مثال فوق، یکی از دو ورثه، وارث خود طلبکار باشد، در اثر فوت ورثه، فقط نیمی از بدهی او به ورثه طلبکار منتقل می شود و سپس ساقط می شود. اما نصف دیگر به عهده ورثه دیگر است که باید به ورثه طلبکار پرداخت کند.
ب - اقلام مالکیت ما در حق التزام - تعهدات و حقوقی که در حق ما متعلق به ماست و ساقط می شود محدود به حقوق و تعهدات مربوط به عین کلی نمی باشد مانند حق و تعهد مربوط به پنجاه هزار ریال نقد. یا دو تن گندم ، بلکه شامل حقوق و تعهدات مربوط به عین خارجی می شود، مانند حقوق و تعهداتی که موجر و مستاجر مغازه یا خانه نسبت به یکدیگر دارند. مثلاً وقتی شخصی خانه خود را به ورثه خود اجاره می دهد، به دلیل فوت وارث، حقوق و تکالیف موجر و مستاجر مربوط به خانه (مانند تعهد مستاجر به پرداخت اقساط اجاره بها و موجر. تعهد به حفظ شرایط مستاجر به نفع مستأجر) به دلیل مالکیت ما سقوط می کند. تعهد اموال ما ممکن است یک تعهد قراردادی یا یک تعهد قانونی باشد. مانند تعهدی که در اثر تلف مال موروثه بر عهده ورثه گذاشته شده است.