
استراتژی "Beyond the Pill" (فراتر از قرص) در زمینه مراقبتهای بهداشتی، به رویکردی اشاره دارد که شرکتهای دارویی و بهداشتی را تشویق میکند تا فراتر از محصول اصلی (مانند یک دارو یا قرص) به ارائه خدمات، ابزارها و پشتیبانی مکمل بپردازند تا تجربه کلی بیمار را بهبود بخشند، نتایج سلامت را ارتقا دهند و با بیماری یا وضعیت خاص بهتر مقابله کنند.
همه افراد درگیر در مراقبتهای بهداشتی - پزشکان، بیماران، دولتها و به ویژه مردم - میخواهند مدرکی غیرقابل انکار ببینند که نشان دهد معرفی یک داروی جدید منجر به «نتایج» معنادار و ملموسی خواهد شد. البته، این کاملاً منطقی است و چیز جدیدی نیست - نتایج کارآزماییهای بالینی برای دههها سنگ بنای تأیید داروها بودهاند - اما ماهیت، حجم و سطح بررسی معیارها، در بازاری که داروهای زیاد وجود دارد و سطح دسترسی به بازار نیز به طور قابل توجهی پیچیدهتر شده است، تغییر کرده و تشدید شده است.
نرخ توسعه داروهای بالینی کاهش یافته است. در ایالات متحده، یک مطالعه در سال ۲۰۱۴ نشان داد که نرخ موفقیت برای ورود داروهای جدید به بازار تقریباً یک در ۱۰ است - که تقریباً نصف نرخ قبلی است. روند مشابهی در تأییدیهها ممکن است در اروپا نیز در حال رخ دادن باشد . داروهای جدید اکنون باید نسبت به درمانهای «استاندارد طلایی» موجود که میتوانند به دلایل مختلف از کشوری به کشور دیگر متفاوت باشند، پیشرفت قابل توجهی نشان دهند.
اینجاست که فرصتهای ارائه شده توسط استراتژی «فراتر از قرص» آشکار میشوند. مگر اینکه یک محصول جدید در نوع خود بینظیر باشد یا به نوعی به طور قابل توجهی متمایز باشد، شرکتهای داروسازی دیگر نمیتوانند برای نشان دادن ارزش خود، تنها به محصول تکیه کنند. در عوض، محصول اکنون باید بخشی از یک بسته خدماتی جذاب باشد که تأثیر مثبت آن بر سیستمهای مراقبتهای بهداشتی ثابت شده است. به عبارت دیگر، خدماتی که برای پشتیبانی و تکمیل یک داروی جدید ایجاد شدهاند، اکنون میتوانند «مزیت رقابتی» را در بازار فراهم کنند.
از طرف دیگر امروزه بیماران، که با ابزارهای دیجیتال و سواد سلامت بهتر توانمند شدهاند، اکنون خواستار مراقبتی هستند که نه تنها مؤثر، بلکه شخصیسازیشده، راحت و مداوم نیز باشد. آنها انتظار دارند که مسیر مراقبتهای بهداشتی آنها توسط خدماتی پشتیبانی شود که فراتر از دارو باشد - مانند مشاوره تغذیهای، حمایت از سلامت روان و آموزش سبک زندگی - که مراقبت جامع را به یک ضرورت تبدیل میکند تا یک تجمل.

مفهوم «فراتر از قرص» در حال تبدیل مراقبتهای بهداشتی از یک مدل تراکنشی متمرکز بر فروش دارو به یک رویکرد جامع و مبتنی بر نتایج است که طیف کاملی از نیازهای بیمار را در بر میگیرد. این مدل که از تلاش صنعت داروسازی برای افزودن ارزش به درمانهای دارویی سرچشمه میگیرد، شامل خدمات و فناوریهایی است که از پایبندی به درمان، آموزش بیمار، نظارت از راه دور، تشخیص و مداخلات شخصیسازیشده پشتیبانی میکنند. با افزایش بار بیماریهای مزمن و دست و پنجه نرم کردن سیستمهای مراقبتهای بهداشتی در سراسر جهان با هزینههای ناپایدار، ابتکارات «فراتر از قرص» به ابزارهای حیاتی در بهبود نتایج بیمار و هدایت مراقبتهای مقرونبهصرفه تبدیل میشوند. ارائهدهندگان خدمات بهداشتی و شرکتهای داروسازی به جای اینکه قرص را به عنوان نقطه پایانی ببینند، اکنون آن را به عنوان نقطه شروع برای مسیرهای مراقبتی گستردهتر و یکپارچه در نظر میگیرند. به عنوان مثال، شرکتها ابزارهای دیجیتالی - مانند برنامههای سلامت موبایل، پلتفرمهای مشاوره از راه دور و دستگاههای پوشیدنی - ارائه میدهند که به ردیابی علائم حیاتی بیمار و رعایت دارو در زمان واقعی کمک میکنند. این خدمات امکان مداخله زودهنگام، کاهش بستریهای مجدد در بیمارستان و تقویت تعامل طولانیمدت بین بیماران و تیمهای مراقبت را فراهم میکنند. تمرکز از فروش قرص به ارائه نتایج تغییر میکند و بیماران به مدلهای مراقبتی شخصیتر و تعاملیتر پاسخ مثبت میدهند. این تغییر الگو، پایه و اساس سیستمهای مراقبتهای بهداشتی مقاومتر، پیشگیرانهتر و بیمارمحورتر را در سراسر جهان بنا میکند.
"اقتصادهای در حال توسعه میتوانند از خدمات شخصیسازیشده و مقیاسپذیر بیمار که با تکیه بر فناوری مدرن، مانند تلفنهای هوشمند، به عنوان جایگزین اصلی مراقبتهای بهداشتی سنتی استفاده میکنند، بهره ببرند و از این طریق دسترسی به بخش بسیار بزرگتری از جمعیت را افزایش دهند و در عین حال هزینههای کلی مراقبتهای بهداشتی را به میزان قابل توجهی کاهش دهند و فرصتهایی را برای «مالکیت» یک منطقه درمانی برای شرکتهای دارویی فراهم کنند"
یک استراتژی درست میتواند شرکتهای داروسازی را قادر سازد تا فراتر از خدمات قرص، «مالک یک بیماری» شوند. این یک مفهوم جدید نیست - به عنوان مثال، نوو نوردیسک، از دیدگاه شرکتهای داروسازی، دهههاست که «مالک» مراقبتهای دیابت است و سبد چشمگیری از دستگاههای دارورسانی دارویی و مکمل را در اختیار دارد که توسط یک برنامه گسترده شرکتی پشتیبانی میشود و خدمات با کیفیتی را به جامعه دیابت ارائه میدهد. در همین حال، یکی از رقبای آن در دیابت - سانوفی آونتیس - با ارتباطات قاطع پیرامون محصولات خود، به ویژه پرچمدار خود، لانتوس، بازار را به چالش کشید. سانوفی آونتیس از آن زمان، حوزه فعالیت خود را گسترش داده تا از نظر مالکیت بیماری، جایگاهی مشابه نوونوردیسک را اشغال کند و در سال ۲۰۱۰ یک واحد تجاری اختصاصی دیابت تشکیل داد تا به یک ارائهدهنده راهحلهای ۳۶۰ درجه تبدیل شود.
علیرغم شتاب گرفتن رشد سریع زنجیرههای ارائهدهنده خدمات درمانی تخصصی، هنوز در بیشتر بیماریها، پنجره فرصت برای شرکتهای تولیدکننده محصولات مراقبتهای بهداشتی باز است. مهم است که شرکتها به زودی از این پنجره فرصت استفاده کنند.
فناوری در قلب انقلاب «فراتر از قرص» قرار دارد و امکان شخصیسازی بیسابقه، مقیاسپذیری و بازخورد بلادرنگ را در مراقبت از بیمار فراهم میکند. ابزارهای سلامت دیجیتال مانند برنامههای تلفن همراه، پوشیدنیها و دستگاههای نظارت از راه دور اکنون به طور یکپارچه با درمانهای دارویی ادغام شدهاند و یک اکوسیستم متصل ایجاد میکنند که شکاف بین تشخیص، درمان و مراقبت مداوم را پر میکند. هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی نقش محوری در تجزیه و تحلیل مجموعه دادههای بزرگ تولید شده توسط این ابزارها دارند و بینشهای پیشبینیکنندهای را ارائه میدهند که به شناسایی بیماران در معرض خطر، نظارت بر روند پایبندی و تنظیم دقیق برنامههای درمانی کمک میکند.
شرکتهای داروسازی به طور فزایندهای در حال همکاری با شرکتهای فناوری سلامت هستند تا راهحلهای مناسبی را توسعه دهند که ارزش درمانی را افزایش داده و وفاداری بیمار را بهبود میبخشند. این همکاریها امکان ارائه تشخیصهای همراه، مشاوره مجازی و حتی پشتیبانی خودمراقبتی مبتنی بر هوش مصنوعی را فراهم میکند. این پیشرفتهای فناوری در کنار هم، زنجیره ارزش صنعت داروسازی را تغییر شکل میدهند و هماهنگی مراقبت مبتنی بر داده را در مرکز مداخلات درمانی قرار میدهند.
استراتژیهای محصولمحور، خدماتی را در هسته خود دارند که به مسائل مربوط به دارو یا دستگاه در طول سفر بیمار میپردازند و نتایج را بهبود میبخشند یا وفاداری ذینفعان را به آن محصول خاص افزایش میدهند. آنها تقریباً بهطور کامل به جریانهای درآمدی دارو (و/یا دستگاه) وابسته هستند و معمولاً بازده سرمایهگذاری بسیار آشکاری را طلب میکنند.
از سوی دیگر، ادغام رو به جلو در خدمات و راهحلها میتواند جریانهای درآمدی جدیدی را ایجاد کند. به عنوان مثال، شرکت مراقبتهای پزشکی فرزنیوس (Fresenius Medical Care) با موفقیت انواع مکانیسمهای درآمدی را پیادهسازی کرده است، مانند قیمتگذاری «تیغ و ریش تراش» برای تجهیزات دیالیز و مواد مصرفی که از مراکز دریافت میشود، قیمتگذاری «هزینه به ازای خدمات» برای هر دیالیز با پرداختکنندگان، و قراردادهای بلندمدت دولتی با کیفیت و سطح خدمات و قیمتهای مذاکرهای. چنین مدلهای کسبوکاری ممکن است در آینده به الگویی برای شرکتهای داروسازی تبدیل شوند، به ویژه هنگامی که مجموعهای از عوامل کلیدی موفقیت رعایت شوند.
شرکتها باید یک «زنجیره ارزش جامع» را که تمام مراحل استراتژی خدمات را ارائه میدهد، بهطور کامل ترسیم کنند - اما توجه به این نکته مهم است که ذینفعان غیر از خود شرکت داروسازی - بهعنوانمثال، خدمات مراقبت در منزل یا اپ های شخصی سازی شده - احتمالاً بهترین گزینه برای اجرای برخی از مراحل در طول مسیر خواهند بود.
نتیجه گیری
امروزه شرکتهای داروسازی با فشار فزایندهای از سوی پرتگاههای ثبت اختراع، بررسیهای نظارتی و تقاضای عمومی برای شفافیت قیمت مواجه هستند. برای حفظ رقابت و مرتبط بودن، آنها در حال تبدیل شدن به سازمانهای خدماتمحور هستند که به جای فقط محصولات، نتایج قابل اندازهگیری ارائه میدهند. چالشهای جهانی سلامت - مانند افزایش جمعیت سالمندان، افزایش بیماریهای غیرواگیر و بهبود پس از همهگیری - اهمیت مشارکت مداوم بیمار و تابآوری سیستم سلامت را بیش از پیش برجسته میکند. در مجموع، این تغییرات، حرکت از مراقبتهای پراکنده و واکنشی به مدیریت هماهنگ و پیشگیرانه سلامت را تسریع میکنند و «فراتر از قرص» را به عنوان چارچوبی حیاتی برای ارائه خدمات درمانی در قرن بیست و یکم قرار میدهند.
در یک بازار رقابتی و شلوغ که دائماً در حال افزایش است، داشتن خدماتی که مخاطبان شما را به شیوههای معناداری در مسیر بیمار پشتیبانی کند و منابع حیاتی تمایز را برای محصولات شما فراهم کند، بسیار حیاتی است. توانایی ایجاد نتایج برتر از طریق خدمات، احتمالاً تأثیر مثبتی بر طول عمر موفقیت خواهد داشت و تهدیداتی مانند سیستمهای قیمتگذاری مرجع را دفع میکند. اگرچه «فراتر از قرص» از قبل به عنوان یک استراتژی وجود داشته است، اما هنوز فرصتهای زیادی در این فضا وجود دارد، به ویژه از نظر مالکیت یک حوزه بیماری یا عناصر درون آن. البته، یافتن استراتژی مناسب تنها بخشی از نبرد است - سپس باید آن را اجرا کنید، که شامل طیف وسیعی از ملاحظات است، از اینکه چه کسی در سازمان شما باید مسئول اجرا باشد تا اینکه کدام ذینفعان و شرکا را باید در طول مسیر درگیر کنید.