استان اردبیل علیرغم واقع شدن در مجاورت کشورهای آسیای میانه و قفقاز و دارا بودن ویژگی ها و امتیازات کاربردی در حوزه ی بهره وری اقتصادی به دلیل نبود "برنامه ریزی یکپارچه" از بازدهی مناسبی در این زمینه برخوردار نیست؛ به گونه ای که در بخش صنعت جزو استان های توسعه نیافته تلقی می گردد و در شاخص های اقتصادی وضعیت مناسبی ندارد. مواردی مانند رتبه ی 21 از نظر تولید ارزش افزوده به قیمت ثابت، سهم 02/0 درصدی از صنایع کارخانه ای و بهره وری پایین تولید در این بخش که سهم استان را از ارزش افزوده بخش صنعت کشور به یک دهم درصد رسانده، این استان از نظر تولید ناخالص داخلی بیست و ششمین استان است. همچنین درآمد سرانه که رابطه ی مستقیمی با وضعیت رفاهی مردم دارد در این استان حدود 5/0 درصد میانگین کشوری است.
ساختار صنعتی در استان اردبیل نشان از تسلط صنایع کوچک و سهم ناچیز صنایع بزرگ دارد
ساختار صنعتی در استان اردبیل نشان از تسلط صنایع کوچک و سهم ناچیز صنایع بزرگ دارد. عدم جریان یافتن سرمایه ی دولتی و شکل گیری صنایع بزرگ و مادر باعث شده است که صنایع پسین و پیشین نیز عملا توجیه اقتصادی نداشته باشند و این بخش فاقد صنایع استراتژیک برای توسعه ی خود باشد که پتانسیل های توسعه ای آنرا شدیداً محدود ساخته است.
اردبیل در بخش های کشاورزی و صنایع تبدیلی دارای پتانسیل های بالقوه ای می باشد
اردبیل در بخش های کشاورزی و صنایع تبدیلی دارای پتانسیل های بالقوه ای می باشد. سطح کل اراضی کشاورزی در استان اردبیل برابر 4/4 درصد مساحت اراضی کشور است و با توجه به اینکه نسبت جمعیت استان به کل جمعیت کشور حدود 2 درصد است، وضعیت اراضی مستعد کشاورزی نسبتاً مطلوب است، مساحت اراضی مستعد آبیاری استان تقریباً 600 هزار هکتار است. کشاورزی در اردبیل هم از ظرفیت و پتانسیل بالایی برخوردار است و هم نقش مهم و اساسی در اقتصاد این استان ایفا می نماید. بیش از یک میلیون هکتار مرتع و 750 هزار هکتار زمین زراعی در استان اردبیل وجود دارد که بهره برداری از این میزان ظرفیت در اشتغال و افزایش تولید و درآمد در استان بسیار تأثیرگذار است. همچنین 27 درصد ارزش ناخالص تولید استان مربوط به بخش کشاورزی است. شرکت کشت و صنعت مغان قادر است نقشی مرکزی را در توسعه و ترویج کشاورزی مدرن ایفا نماید و اقتصاد کشاورزی استان را تحت تاثیر قرار دهد که با مشکلات واگذاری آن چالش های جدیدی را به همراه داشته و برنامه ریزی راهبردی برای هدایت و تعیین تکلیف آن را با مسائلی مواجه نموده است. با این وجود نبود برنامه ی جامع، بسیاری از ظرفیت های استان را در وضعیت بالاستفاده یا کم بازده قرار داده که از آن جمله می توان به زیربهینگی بخش آبزی پروری با وجود رودخانه های پرآب و سدهای متعدد و زنبورداری علی رغم کسب رتبه ی سوم تولید عسل در سال 90 و تولید 5 درصد عسل کشور اشاره کرد که در صورت بهره برداری مناسب، فرصت های شغلی بیشماری را فراهم می آورد.
اردبیل یکی از قطبهای دامپروری کشور است که فقدان صنایع تبدیلی در آن موجب شده تولیدات دامی به عنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای اقتصادی استان به درستی مورد بهره برداری قرار نگیرند. در حال حاضر 5 درصد شیر کشور در استان اردبیل تولید می شود و پیش بینی میشود با توسعه ی ظرفیت های کشاورزی استان بتوان تا یک هشتم شیر کشور را در اردبیل تولید کرد که این مهم تنها با صنعتی شدن تولید شیر امکانپذیر است. در حال حاضر 78 درصد شیر تولیدی استان در مراکز غیر صنعتی و غیر بهداشتی تولید می شود و این تولید دامی به جای تامین نیاز کارخانه های لبنی با قیمت نازل برای استفاده ی کارخانه های استان های مجاور به فروش می رود و یا به طرق مختلف که مدیریت منسجمی از آن حمایت نمی کند، مصرف می شود. شایان ذکر است که در زمینه ی سایر محصولات تولیدی کشاورزی نیز استان با مسئله کمبود صنایع تبدیلی روبه رو است.
یکی از مشکلات اساسی کشور، عدم تقسیم بندی و تعیین اولویتهای سرمایه گذاری در مناطق مختلف است. در شرایط فعلی، به دلیل وجود زیرساخت صنعتی در استانهایی مانند اصفهان، تمایل به سرمایه گذاری در استانهایی مانند اردبیل اندک است. بر اساس نگاه کلان، توسعه در استان های توسعه نیافته ای مثل اردبیل مستلزم تغییر نگرش برنامه های توسعه از رویکرد بخشی و ملی به رویکرد منطقه ای است چرا که با وجود وضعیت مناسب اقلیمی برای کشاورزی، دامپروری، باغبانی، گیاهان دارویی استان از فقدان زیر ساخت هارنج میبرد که خود توانایی رشد و شکوفایی فرصت های موجود را معطل نگه داشته است.
متاسفانه طی چند سال اخیر توجهی به ظرفیت رو به رشد اقتصاد زیستی و زیر شاخه آن زیست فناوری که امروزه حرف اول را در دنیا می زند در استان اردبیل نشده است. وجود شرکت های دانش بنیان در حوزه داروهای گیاهی، تجهیزات پزشکی، فناوری های زیستی کشاورزی، فناوری های زیستی دامپروی، صنایع غذایی و فناوری های پزشکی در استان ظرفیتی است که بالقوه باقی مانده است. بر همه ما مسلم شده است که جهت همگام شدن با توسعه و رشد فناوری در سطح جهانی و تولید علم و تبدیل آن به ثروت باید بر امکانات داخلی موجود تکیه کنیم و ظرفیت های جدیدی را معرفی نماییم. بدون شک رشد اقتصاد زیستی مستلزم ارتقای دانش علوم زیستی و فناوریهای وابسته به این حوزه است که قطعا سرمایهگذاری قابل توجهی را در زمینه تحقیق و توسعه میطلبد. دو خلا محوری که در این حوزه در استان اردبیل مشاهده می شود، نبود یک مرکز نوآوری تخصصی علوم زیستی (زیست فناوری کشاورزی، سلامت و صنعتی) است که مانع از یکپارچه سازی فعالیت های پژوهشگران و تبادل اطلاعات بین آن ها شده است. خلا دوم بی توجهی مسئولان ذیربط استان برای ایجاد بسترهای اولیه شتاب دهی به فعالیت های این حوزه با وجود پتانسیل های بالا در استان است
باید تاکید داشت که استان اردبیل اگر می خواهد توسعه یابد ناگزیر است زودتر از استان های دیگر به مباحث اقتصادی جدید ورود کند در غیر این صورت امیدی برای توسعه آن نمی توان متصور بود. زیست فناوری یکی از این محورها است که جای رشد خوبی در استان دارد و می تواند در بهبود فضای کسب و کار در استان موثر واقع شود.