زندانی شدن و تاثیر و پیامد های آن بر روی خانواده زندانی
برخوردهای اولیه با بزهکاران و مجرمان و زندانی شدن آن ها بر مبنای نگاه خردگرایانه به آدمی است. یعنی انسان موجود با عقل و خردی تلقی می شود که رفتار مجرمانه را براساس عقل و منطق انتخاب کرده است بنابراین مسولیت کامل عمل به عهده فرد است. لذا مجازات های ابتدایی واکنشی بود متکی بر روح انتقام جویی و هدف از آن برقراری نظم مختل شده بوده است. جمله مشهور بنتام که می گوید: «بگذار مجازات جلوی جرم را بگیرد» نگرش به پدیده جرم و مجرم را کاملا در آن دوره مشخص می کند.
مجازات ها با توسعه دانش بشری به ویژه در زمینه جرم شناسی تحول یافته است به طوری که امروزه ثابت شده است که «نظریه انتقام» انتقام مبنای مجازات برای جلوگیری از اعمال مجرمانه کفایت نمی کند. گرچه مجازات بزهکار و مجرم لازمه حفظ نظم اجتماعی و امنیت جامعه است; اما، اگر در اجرای مجازات، اقدام های موثری در زمینه اصلاح و تربیت و درمان مجرمان و آماده سازی مجرمان برای بازگشت به جامعه و بازپذیری اجتماعی فراهم نشود، مجازات اثر معکوس خواهد داشت و در پیشگیری از وقوع جرم یا تکرار جرم موثر نخواهد بود زیرا جرم پدیده ای پیچیده و معلول عامل های متعددی است که در ایجاد آن نقش دارند و فقط با اعمال مجازات امکان پیشگیری فراهم نمی شود.
یکی از مجازات های رایج، مجازات زندان است. در دهه های اخیر و با توجه به ازدیاد جرم و تبهکاری برای مقابله با مجرمان و به منظور دور نگاه داشتن مجرم از جامعه، نظام های قضایی بیشتر توجه خود را به مجازات زندان معطوف کرده اند. این امر سبب توسعه نظام زندان ها و افزایش آمار زندانیان شده است.
در حال حاضر یکی از مشکلات جدی جامعه ایران نیز ورود سالانه هزاران نفر به واسطه ارتکاب انواع جرایم، به زندان است. آمار زندانیان در سال های اخیر با اظهار تاسف رو به تزاید بوده است.
گسترش زندان ها و افزایش آمار زندانیان انتقادهای متعددی در پی داشته است، از جمله، هزینه های سنگینی که این مراکز بر دوش اجتماع دارند و این که آیا زندانی کردن افراد در رسیدن به هدف های پیشگیری، اصلاح و درمان و بازپذیری اجتماعی مجرم توفیق داشته است یا نه؟یک سوال اساسی است.
بنابراین در پایان قرن بیستم در اندیشه های جزایی تدابیری برای جایگزینی زندان در نظر گرفته شده است. دسته اول مربوط به چگونگی اجرای مجازات زندان است. مانند نیمه آزادی، زندان باز، زندان در خانه، یا این که هدف آنها اجتناب از اجرای تمام یا قسمتی از حکم زندان است. مثل تعلیق و آزادی مشروط.
دسته دوم تدابیری هستند که از مجازات حبس جدا هستند و به عنوان کیفر اصلی جایگزین زندان می شوند. مانند جزای نقدی، اشتغال به کار عام المنفعه، مجازات های سالب یا محدود کننده حقوق و فعالیت های حرفه ای.
در دستگاه قضایی ایران نیز، زندان به عنوان مرکز اصلاح و تربیت تلقی می شود. به طوری که در ماده ۳ آیین نامه های اجرایی سازمان زندان ها و اقدمات تامینی و تربیتی کشور، زندان چنین تعریف شده است: «زندان محلی است که در آن محکومان قطعی با معرفی مقامات ذیصلاح قضایی و قانونی برای مدت معین یا به طور دایم به منظور اصلاح و تربیت و تحمل کیفر نگهداری می شوند.»