امروز، دانشگاه صنعتی شریف، پس از حدود دو سال، دوباره میزبان یکی از مقامات عالی رتبه کشور بود. امروز آقای علی ربیعی، به مناسبت روز دانشجو (البته با سه روز تاخیر!) به شریف آمده بود. کسی که پنج سال وزیر کار بوده و الآن هم سخنگوی دولت است. فرصتی که پس از دو سال برای دانشجویان دانشگاه "صنعتی" شریف پیش آمده بود تا درد و دل ها و مطالباتشان را بگویند تا شاید مشکلی از جایی حل شود. و البته دانشجویان هم حسابی از این فرصت پیش آمده استقبال کرده بودند و نه تنها صندلی ها و راهرو ها و روی سن سالن پر شده بود، بلکه در بیرون از سالن هم عده ای تصویر زنده سالن را تماشا می کردند! دانشجویان آمدند و سفره دلشان را باز کردند! یکی بالا تا پایین دولت را فحش می داد، یکی از میر حسین حرف می زد، دیگری دولت را دروغگو خطاب می کرد، آن یکی از رئیس جمهور تقلبی ایام گذشته سخن می گفت. این وسط هم حضار هم با سوت ها و کف ها و شعار هایشان (بعضا علیه هم دیگه!) حسابی مراسم را پرهیجان کرده بودند! بعدش هم آقای ربیعی آمد و تلاش کرد پاسخی به حرف های زده شده بدهد. هر از گاهی هم آن وسط یکی عربده ای میکشید و حرفی میزد و عده ای تاییدش می کردند و عده ای هم هیس هیس می کردند!
کاری به حرف هایی که زده شد و درستی و غلطشان ندارم، اما از عصر تا حالا، مدام به چیزی فکر می کنم که حسابی جایش خالی بود...
در روزگاری زندگی می کنیم، که بزرگترین مشکل کشور، مسئله اقتصاد و معیشت است، در سالی به سر میبریم، که نامش "رونق تولید" است. در کشوری زندگی می کنیم که به خاطر تحریم، در رفع بسیاری از نیاز هایش دچار مشکل شده است. خلاصه اش را بگویم، در ایرانی زندگی میکنیم که چرخ تولیدش حسابی در گِل فرورفته است!
و امروز وزیر کار سابق و سخنگوی فعلی، به یکی از برترین (اگر نگویم برترین!) دانشگاه های صنعتی کشور آمده بود، دانشگاهی که هر سال هزار نفر از برترین رتبه های کنکور را پذیرش می کند که انسان هایی را تربیت کند که باری از صنعت کشور را به دوش بکشند و هر کدام گوشه ای از چرخه تولید را بگیرند تا ایران بشود آنچه باید بشود. آقای ربیعی آمده بود. اما میان آن هم داد و بیداد و دعوا و شعار، کسی نبود که مشکلات پیش روی یک دانشجوی رشته مهندسی که می خواهد محصولی تولید کند را داد بزند، حتی داد هم نه، کسی میان آن همه نطق های آتشینش، خیلی آروم از مصائب کارآفرینی و قانون های عجیب و غریبش بگوید و سریع هم رد بشود! اما هیچکس نبود... انگار که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نشسته ایم نه در سالن جابر دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی شریف!!
البته شاید هم حق داشته باشند، چون کسی برای دم زدن از این مسائل برایشان کف و سوت نمیزند! یا شاید هم کسی نیست که مسئله اصلی اش بیرون آمدن چرخ اقتصاد مملکت از گل و رونق گرفتن تولید باشد! عیبی ندارد، بگذارید همگی سرگرم باشیم با این مراسم ها و شعار دادن ها و تو سر و کله هم زدن درباره موسوی و رئیسی و ساختار و دولت و ....
همگی سرگرم باشیم، به امید آنکه روزی سوپرمنی بیاید و مارا از این وضع نجات دهد...
در انتظار سوپرمن...