editor
editor
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

کمال گرایِ مغلوب بودن یا نبودن؟!مسأله این لعنتی ست!!

داستان دقیقاً از اینجایی شروع شد که من ۳ سال پیش می خواستم یک مطلبی در مورد بیزینسِ اون زمانم در ویرگول منتشر کنم! (حالا از لحاظ زمانی دقیقِ دقیق که نه، حدودی ولی بپذیرید:)

اون سه سال که گذشت تا رسیدم به امروز ! ۱۴۰۲.۰۲.۰۲ و دیدم که چه مبارک سحری و چه فرخنده شبی :))

خلاصه این شد که الانِ الان اینجام!

چند وقت پیش یک کتابی در مورد کمال گرایی، این سم مهلک با بسته بندی شیک ش خوندم که می خوام به اشتراک بذارم!

همین الان که میخوام بنویسم یه صدایی درونم میگه:" شاید این مطلبی که می نویسی به قدر کافی خوب نیست!" "حالا بیا فکراتو کن، یه روز دیگه می نویسم!" "اصلا می خوای کتاب رو یه دور دیگه بخونیم، شاید کامل تر بخونیم این بار!"

ضمن درود به این حس عزیز، باید بگم که من زنده ام و دارم می نویسم:)

Papillon (1973)
Papillon (1973)


اسم کتاب هست:" وقتی بهترین تو کافی نیست"؛ نویسنده: کوین لمن (لمان)؛ مترجم:مهدی قراچه داغی؛سال انتشار:۱۳۹۹؛ انتشارات البرز

When Your Best Isn't Good Enough: The Secret of Measuring Up, Book by Kevin Leman, 1997

این عکس کتاب هست که دیجی کالا زحمت کشیده:)
این عکس کتاب هست که دیجی کالا زحمت کشیده:)


اینم عکسِ عنوان اصلی کتاب  !
اینم عکسِ عنوان اصلی کتاب !


این کتاب در ابتدا ما رو با مفهوم کمال گرایی یا طبق ترجمه ی خود کتاب با کمال طلبی یا (Perfectionism) آشنا می کنه، بعدش مثل بیشتر کتاب های حوزه روانشناسی داستان هایی از مراجعین یا آدم های مختلف مورد بررسی قرار میگیره.

الگو های ایجاد کمال گرایی در سنین کودکی و ترومای ایجاد شده در دوران بزرگسالی با ذکر مثال بیان میشه. به عبارت بهتر ممکنه برخی از ما در درون خودمون یه والد درونی شبیه سازی کرده باشیم و مدت ها باشه که به طور ناخودآگاه کنترل زندگی مون رو بهش سپردیم!( از این جهت میشه گفت که کتاب خوبی برای والدین هم هست.) ۲ تا زیر فصل داره که به مفهوم مهم تعریف شخصیت خودمون فراتر از آنچه که والدین مون بهمون القا کردن می پردازه. در کل کتاب ۳ تا فصل اصلی و تعدادی زیر فصل داره.

بریده هایی از کتاب:

کسانی که گمان می کنند از عهده ی انجام کاری برنمی آیند، اغلب در شمار باهوش ترین، جذاب ترین و مولدترین مردم هستند. اگر شما یکی از کسانی هستید که خود را بی کفایت می دانید، احتمالاً خبر خوبی است!
به اسب های مرده شلاق نزنید. مدام اشتباه های خود را یکی پس از دیگری مرور نکنید. به خاطر داشته باشید همه در برهه هایی از زندگی اشتباه می کنند.
فارغ از اینکه شما شانزده سال دارید یا پنجاه و شش سال، ممکن است تحت تأثیر حرف های ناروای والدین تان خودتان را نالایق یا بی کفایت ارزیابی کنید. اشتباه برداشت نکنید. من هرگز نمی گویم که باید آشکارا علیه پدر و مادرتان موضع بگیرید و مثلاً بگویید:" حرف هاتون درست نیست و من اون ها رو باور ندارم." مجبور نیستید با آن ها درگیر شوید؛ اما می توانید خود را عادت دهید که همه ی حرف هایشان را باور نکنید.


کمال گرایی نقطه مقابل کافی بودنه!! کافی بودن نه به مفهوم دست از تلاش برداشتن، نشستن و هیچ کاری نکردن و در مسیر رشد نبودن! بلکه به مفهوم لذت بردن از آنچه که هستیم و دوری از تلاش مذبوحانه برای آنچه که تحت کنترل ما نیست؛ و مهم تر اینکه به خودمان و دیگران اجازه اشتباه کردن بدیم!

البته که با خوندن یک کتاب، همه چی درست نمیشه، گاهی ما نیازمند کمک گرفتن از تراپیست ها و روان شناس ها هستیم. چون کمال گرایی به خودی خود میوه درختی هست که ریشه هاش تو ناخودآگاهِ عمیق تر ماست!


پ.ن: من سایر کتاب های نویسنده رو نخوندم ولی به نظرم این کتاب ش، کتاب خوبی بود:) و به نظرم که underrated هم شده!

پ.ن: تا اومدم آپلود کنم، ۱۴۰۲.۰۲.۰۳ شد. قبوله هنوز؟:)

پ.ن: میشه با کارهای کوچک و قدم های کوچک شروع کنیم.مثلاً اینکه بهم بگی نظرِ خودِ خودت رو :)


کتابکمال گراییperfectionismکمال گرا
مصرف کننده فیلم، کتاب و موسیقی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید