این صفحه حـاوی اطلاعـاتی در مورد داستان خـلاصه شده بازی stray است، پس خطـر اسپویل رو بهتون هشدار میدم!
زمانـی در آینده، زمین آلـوده و غـیر قـابل سکـونت مـیشود، احـتمـالاً در اثـر تشعشعـات نـاشی از حملـات هستهای! جمعیت بـشر برای بقای خـود، شهرهای بزرگ دیواری را میسازد که کاملاً از دنیای بیرون جدا شدهاند، و حتی شاید از شهر های دیگر هم محصور باشند.
در داخل این شهـرها، انسان ها در تاریکی زندگی می کنند که تنها با درخشش نورهای نئونی روشن می شوند، امـا قـادرند نوعـی گیاه را مـهندسـی کنند که بدون نیاز به نور خـورشید در تاریکـی رشد می کـند. با وجود این، شـهرهـای محصور شده هنـوز مـملو از نابرابری هستند، زیـرا مهندسـان در بالای شهـر که دسترسی به درهـا و سیستم متـرو را کنتـرل میکـنند، میتـوانند نـحـوه زندگـی دیگران را دیکته کنند و بسیاری را به محلـه هـای فـقیـر نشـین پـایین تـر و فشردهتر منتقل کنند.
به منـظـور کـمک به وظـایف مختلف حفظ شـهـرهـای محصـور شـده، انسان هـا companions را تـوسـعـه مـیدهند. این companions ربات های انسان نمـا هستند که در اصل برای انجام وظـایف ساده از جـمله امنیت، کار، و تمیز کردن ساخته شده اند.
این ربـات ها در آغـاز هیچ شخـصیت و بیـانی از خـود نداشتند و صرفا برای کمک به انسـان هـا و انجـام وظـایف آنهـا وجود داشتند. با توجه به مقدار مواد زائـد و زبالـه های انباشته شده در این شهرهای محصور شده و به دلیل اینکه انسان ها قادر به تـرک آن نیستند، دانشمندان ماده بیولوژیکی ایجاد می کنند که قادر به خوردن مواد زائد هستند. با این حال، حتی در داخل شهرهای محصور شده، انسان ها در امان نیستند. طاعون شیوع پیدا می کند یا از شهر شروع می شود یا آنها را از دنیای بیرون دنبال می کند. طاعون در نواحی پایینی شهر محصور شده فوران می کند و به آرامی اما مطمئناً جمعیت انسانی را آلوده کرده و از بین می برد. در طول این مدت، مردم درخواست میکنند که اجـازه خـروج از شـهر را داشته باشند، امـا تمـام دسترسـی هـا به اتاق کنترل قطع میشونـد و مهندسـان در بالا بقیه مردم را به سرنوشت خود واگذار میکنند.
در تلاشـی ناامیدانه برای یافتن راهـی برای خـروج و نجـات جمـعیت انسانی، یک دانشمند راهـی بـرای آپلود آگـاهـی خود در یک شبکـه آنلاین پیدا می کند - اما آنها نمی توانند راهـی برای باز کـردن قفل شهـر بیابند و در شبکـه به دام می افتند. بقیه انسان ها از بین می روند - از جمله آنهایی که در بالا هستند.
زمـان زیادی می گذرد و همه آثار انسان از بین می رود که احتمالاً توسط موجودات بیولوژیکی که برای خوردن زباله طـراحـی شده اند بلعـیده شده اند و یا ربات ها آنها را از بین برده اند! در مقطعی از غیبت انسان companions شروع به انحراف از وظایف محوله خود کرده و از انسان هایی که در زمان حیاتشان اعمال آنها را مشاهده میکردند تقلید میکنند. از جمـله استراحت کردن، راه اندازی فروشگـاه ها، خـوابیدن و حتی عمـل غذا خـوردن. آنها شروع به تزئین خـانه ها، کشـیدن نقـاشی هـای دیواری، گـرافیتی و علائـم می کنند و حتـی سیستم زبان نوشتاری و گفـتاری خـود را به تنهـایی توسعـه می دهند. با این حـال، برخی از آنهـا در نزدیکی بالای شهـرهـای محصــور شده از وظایف محـول شده خود منحـرف نمیشوند، مهمترین آنهـا نگهبانان و روباتهـای امنیتی هستند - کـه دستـورات شدیدی برای جلوگیری از خـروج هر کـسی از شـهر دارند. این باعث می شـود که بسیاری از ربات ها در زاغه ها به دام افتاده باشند. که با گذشت زمان بدتر می شود زیرا زباله خواران بیولوژیکی که اهـالی شهر آنها را zurk می نامند، در طـول زمـان تکامل می یابند و یاد می گیرند که چگونه شروع به خوردن و هضم ربات ها کنند. آنها قادرند در تـاریکی زاد و ولد کنند و گسترش پیدا کنند و به آرامی بخش های زیـادی از شـهـر را که به زودی به شهـر مـرده معـروف می شود غلبه کنند.
در همین زمان، چند تن از companions شروع به گسترش تکامل شخصیت و آگاهی خود و شگفتی دنیای خارج از شهـر مـی کنند. آنهـا برای تحقیق در مورد راهی برای باز کردن قفل شهر به هر قیمتی همکاری می کنند و گروهی را تشکـیل می دهـند که به نام "بیرونـی ها" شنتاخته می شـود: "کلمنتاین، داک، ز-بالتازار و مومو". با این حـال، به دلیل تهاجم zurk ها، آنها به سختی از زاغه های پایین شهر خارج می شوند و از هم جدا می شوند.
داستان شمـا به عنوان یک گـربه وحشـی بی نام آغـاز می شود، بخشـی از خـانواده ای که در امتداد دیوارهای خارج از شهـر بزرگ شده اند - نشان می دهـد که زندگـی در واقع راهـی برای عبور از هـر فاجعه ای که انسان ها را به شهر دیواری کشـانده است، پیدا کرده است. پس از سقـوط تصادفـی به داخـل شهـر، دانشمندی کـه حـافظه و هوشیاری خـود را در شبکه آپلود کرده است، حضـور شما را شناسـایی می کند و با استفـاده از دوربین هـای نظـارتی، با روشن کردن علائم مختلف جهت هدایت شما را به خانه خود راهنمایی می کند.
متأسفانه انسان برای مدت طولانی در این شبکـه گرفتار شده است که هویت خود را فـرامـوش کرده و خود را فقط نوعـی دیگـر از ربات هـای companions می دانـد که به دانشمـندان در کـار خـود کمک می کند. امـا شمـا در نقـش یک گـربه در طـول ماجـراجـویی خود در شـهـر، به رباتهای مختلف هـمراهـتان کمک میکنید تا مشکلاتشان را حل کنند، و به خـارجیهـا کمک میکنید راهـی برای رسیدن به اوج پیدا کنند، و هنگـامی کـه B-12 هویت واقعی خود را یادگرفت، راهی برای باز کردن قفل شهر پیدا میکنید.
وقـتی گربه و B-12 بلاخره به اتاق کنترل میرسند، متوجه میشوند که ربات های companions برای مدت طولانی در انـزوا کار کـرده اند و نبودن در شهـرهای پایینتر احتمالاً آنها را از تکامل آگاهی و شخصیت خود باز داشته است. همه انسان های اینجا نیز مردهاند، و حتی اگر "بیرونی ها" راهی به اینجا پیدا میکردند، به دلآیل حفاظتهایی که فقط به انسانها اجازه ورود به اتاق کنترل را میداد، نمیتوانستند وارد شوند.
آنها راهـی برای بـاز کـردن تمام قفل هـای امنیتـی پیدا مـیکنند که مـانع از باز کـردن شهـر محصـور میشـوند، اما در مـیابند که این فــرآیند سیستم پهپادی B-12 را به علت تحمل اضـافه بار مغـناطیسی، ناکارآمد میکند. B-12 با این موضـوع کنار می آیـد و درک می کند که زمـان نسل بشـر به پایان رسیـده است و تکامل companions نشان داده است که آنها آماده هستند تا سرزمینـی خـارج از شهـری را که برای مدت طولانی در آن گرفتار شده اند احداث کنند. B-12 با آخرین اقدام خود اجـازه میدهد خـورشید برای اولـین بـار پس از گذشـت چندین سـال به داخـل شـهـر مـرده بتابد. این به طـور موثـر تمـام zurk هـا را در خیابان ها نـابود میکند و امکـان عبـور امن و خروج روبات ها را فـراهـم میکند.
با تکمـیل کار آنها، گـربه نیز اجازه خروج دارد و آخـرین بار در حـال خـروج از سـرسبزی زمین های خـارج از شـهـر دیده می شود - احتـمالاً یک بار دیگـر به دنبال خـانواده خود مـی گـردد. مشخـص نیست کـه آیا همه ربتات ها تصمیم به تـرک خواهند گـرفت یا خیر، زیرا بسیـاری حتـی تا زمانـی که گـربه وارد شهـر شد، حتی باور نداشتند که بیرونی وجود داشته باشد. با این حـال، دیدن نـور مستقیم خـورشید به احتمـال زیاد باعـث درک این موضـوع می شـود که بیرون واقـعا وجود دارد. آنچه بعداً اتفاق می افتد صرفاً به تفسیر شما بستگی دارد.
#stray #strayending #endingofstray #zurks #straysteam #steam
محمد قنبری