رابرت فیسک به گفتن از هر دو سوی داستان باور نداشت.
او از نظرگاه قربانی که به گفته خودش خونش بر زمین ریخته شده بود می نوشت.
در گزارش های وی، کار روزنامه نگاری به پرسش گرفتن زورمندان بود.
او گفته بود اگر زمانی می زیستم که برده ها هنوز خرید و فروش می شدند در گزارش هایم با برده ها گفتگو می کردم نه با ناخدای آن کشتی که بارش برده است.
پس از کشتار سال 1982 در صبرا و شتیلا, او با بازماندگان فلسطینی گفتگو کرد و نه با میلیشیای فالانژهای مسیحی یا پشتیبانان اسرائیلی آنها.
او سی سال پس از آن رویداد در یادداشتی نوشته بود: به یاد می آورم آن پیرمردی را که به پشت بر روی زمین در خیابان اصلی دراز افتاده و عصای بی گناهش هم کنارش نقش بر زمین بود، همچنین آن دو زن و کودک نوزاد را که کنار اسبی مرده افتاده بودند.
پس از اینکه دریافت که برخی زنان پیش از اینکه کشته شوند به آنها دست درازی شده ، او از " لشگر مگسان و بوی لاشه ها" نوشت
این رویداد دیدگاه او را برای همیشه دگرگون کرد.
او دیگر نمی توانست گزارشی بی طرف در مورد رخدادی بنویسد.
از دید برخی، او یک پهلوان بود که پا به جاهایی می گذاشت که دیگران از ترس نمی رفتند یا چیزهایی می پرسید که کسی دل پرسیدن آنها را نداشت.
برای برخی دیگر، نوشته های او درباره خاورمیانه سرشار از کژدیسی و پرخطا بود.
در زمان جنگ ائتلاف با عراق در سال 2003 ، جوئف هون وزیر دفاع بریتانیا از حزب کارگر چنان گزارش های فیسک را سویه دار می دید که او را به همدستی با رژیم صدام حسین متهم کرد.
پس از گزافه نویسی های او درباره توان نیروهای عراقی در بغداد، منتقدان نام او را در معنای گونه ای از روزنامه نگاری به کار می بردند که جوری شواهد را برمی گزیند که پیش فرض ها و پیش داوری هایش اثبات شوند.
شاعرانگی او در گفتگویش با بن لادن نیز گل کرده بود. او در سال 1993 در توصیف بن لادن که با او گفتگو کرد نوشته بود:
آقای بن لادن با گونه های استخوانی برآمده اش، چشم های تنگ و قبای بلندی قهوه ای رنگش از سر تا پا همان جنگجوی کوهستانی افسانه ای مجاهدین است. بچه های چادری رقصان در پیش او، ستایشگر فرزانگی او بودند.
جنجال های او پایانی نداشت. در سال 1999 او از تکه پاره های یک موشک آمریکایی در میان خاک و خون یورشی گزارش داد که پیامد حمله به کاروانی از پناهندگان در قلمروی جنگ زده ی کوزوو بود.
اما ناتو گزارش او را رد کرد و هیچ گزارشگر دیگری هیچ تکه ای از یک موشک را آنجا نیافت.
در سال 2006 او گزارش داد که اسرائیل در لبنان گلوله های اورانیومی به کار برده است، اما سازمان ملل و دانشمندان لبنانی هیچ شواهدی بر این ادعا نیافتند.
به رغم خطاها، دانش فیسک از خاورمیانه و فرهنگ و آیین های آن، او را کسی ارزشمند ساخته بود.