پرهام غدیری‌پور
پرهام غدیری‌پور
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

بالاخرهٔ بالاخره علم بهتر است یا ثروت؟

قدیم می‌گفتند خدا یک عقلی به من بدهد یک پولی به تو؛ بعد من با عقلم پول را از چنگت درمی‌آورم! ظاهراً زمان بچگی ما علم بهتر بود چون انگار مد بود که همه بگویند «علم بهتر است». کسی که می‌گفت «ثروت بهتر است» بی‌فرهنگ‌ بود.

علم بهتر است یا ثروت

علم بهتر است؟ امروزه می‌بینیم که علم‌داشتن چندان خیری به صاحبش نمی‌رساند؛ نه پول‌وپله‌‌ای در کار هست، نه جامعه برایش تره خرد می‌کند. بدتر اینکه آدمی که دانش می‌ورزد، آگاه می‌شود و وضعیت ناهنجار و نابسامانی‌‌های جامعه را می‌بیند. آن‌وقت نمی‌تواند تحمل کند و تلاش می‌کند درستش کند. جامعه هم که مثل همیشه مقاومت می‌کند. بعد صاحب‌علم با جامعه درمی‌افتد و آن‌وقت است که جامعه می‌زند هفت جد و آبادش را می‌سوزاند. پس می‌بینیم که الآن دنبال علم رفتن کار خیلی عاقلانه‌ای نیست.

ثروت بهتر است؟ اگر آدم از پس مال‌اندوزی بربیاید و بتواند، شاید! ولی امروزه اغلب این کار به‌تنهایی ممکن نیست؛ قدرت هم لازم دارد. از آنجا که ثروت را می‌شود گرفت، ممکن است کسی که قدرت دارد بیاید و با زبان خوش بخواهد مفتکی با ثروت آدم شریک بشود. اگر ندهی، قدرت زور دارد و همه‌اش را می‌گیرد. آن‌‌وقت شراکت بی‌شراکت؛ پشیمانی هم سودی ندارد. می‌بینیم که به این هم خیلی اطمینانی نیست.

پس بالاخره علم بهتر است یا ثروت؟

اگر نظر شخصی مرا دربارهٔ خودم بخواهید، نظر من مال شخص خودم است! هیچ ربطی هم به گوشت و دست گربه ندارد. اما اگر منظور این است که «در جامعه» بالاخره علم بهتر است یا ثروت، خب عرض کنم به نظر من جامعه از هر دو جور آدمش به‌یک‌اندازه لازم دارد.

گروهی باید ثروتمند باشند، گروهی هم دانشمند. ولی این‌جوری باشد که هر کدام چیزی را که دارند، به طرف دیگر هم بدهند. برای اینکه علم‌دارها از گرسنگی نمیرند و ثروت‌دارها هم دستشان از علم و عقل خالی نماند. این‌‌طوری که باشد، برای همه بهتر است. اگر این تعادل برقرار باشد، ما مردم عادی هم معقول از زندگی بهره‌ای خواهیم داشت. اما آیا چنین چیزی ممکن هست؟ اینجا که فعلاً چیزی پیدا نیست. پاسخ‌دادن به این سؤال هم کار من نیست.

تازگی یک کار جالبی هم می‌کنند که اهل علم را جمع می‌کنند می‌گویند بیایید بگویید چه‌کار بکنیم که بهتر باشد. اهل علم هم می‌آیند و جوش می‌زنند و می‌گویند. آن‌ها هم خوب گوش می‌کنند؛ بعد می‌روند پراید می‌سازند. باز خوب است که اولش گوش می‌کنند؛ بالاخره این هم گامی است رو به جلو. به‌قول سعدی: «گرت راهی نماید راست چون تیر / از آن برگرد و راه دست چپ گیر».

پس بالاخرهٔ بالاخره علم بهتر است یا ثروت؟

از نظر بنیادی و اخلاقی و دینی و بشری... خلاصه‌اش که به نظر می‌آید علم بهتر باشد. در دنیای امروز، علم است که بستر ثروت‌اندوزی را فراهم می‌کند. علم است که داشتنِ ثروت را پایدار می‌سازد. اگر علم نباشد یک‌وقت باد می‌آید ثروت را می‌برد. یک‌وقت هم همان می‌شود که اول گفتم: یک صاحب‌علمی، صاحب‌عقلی، زرنگ‌باشی‌ای می‌آید و ثروت را از چنگ آدم درمی‌آورد.

پس از این توضیح یک نکته‌ای هم هست که ذهن آدم را مشغول می‌کند و آن اینکه چرا بیشتر صاحبان علم صاحب‌ثروت نیستند. شاید به همان دلیل که چاه‌کن همیشه ته چاه است، یا کوزه‌گر از کوزه‌شکسته آب می‌خورد. شاید هم دلیلش این است که آنکه از شهد دانش چشید، دیگر چیزی به دهنش مزه نمی‌کند. همهٔ عمر می‌رود به دنبال علم‌اندوزی؛ بهره‌مندیِ مادی از علم را به ثروت‌اندوزان وامی‌گذارد. از یک نظر هم شاید چون همهٔ اهل علم اهل عمل نیستند. عِلمش را آن‌ها می‌اندوزند؛ عَملش را ثروت‌اندوزان می‌کنند!

این بود انشای خرس‌گندگیِ نویسنده در دههٔ چهارم زندگی‌اش دربارهٔ «علم بهتر است یا ثروت». «واضح و مبرهن است که» من همچنان در زمان انشاهای بچگی‌ام مانده‌ام.

لینکدین و توئیتر نویسنده. مسابقهٔ محتوابازها.

«فعلا که چیزی پیدا نیست...»
«فعلا که چیزی پیدا نیست...»
https://vrgl.ir/HdTky
https://vrgl.ir/lT4Xo
https://vrgl.ir/bTdH7
https://vrgl.ir/5PIpm
https://vrgl.ir/ouwZF
https://vrgl.ir/IfJ9h
https://vrgl.ir/wHkAJ
https://vrgl.ir/YrLC6
علمثروتطنزنویسندگیعلم ثروت
ویراستار و وب‌نویس و کتابدار، علاقه‌مند به: دانش، فناوری، هنر، زبان و ادبیات فارسی، تاریخ و باستان‌شناسی، طبیعت و محیط زیست. صاحب نظران منت بگذارند و چیزی بفرمایند تا بیاموزم. linkedin.com/in/eppagh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید