بسیاری از کلمات رایج در فارسی که عربی به نظر میرسند، در خودِ عربی به کار نمیروند. یعنی یا زبان عربی چنین کلمهای را ندارد؛ از بیخ فارسیزبانان ساختهاند، یا در عربی هست ولی به این معنا که ما به کار میبریم نیست؛ آن مفهوم را عربزبانها با کلمهٔ دیگر بیان میکنند.
برخی از این برساختههای عربینما را فارسیزبانان درست مطابق با قواعد زبان عربی ساختهاند؛ کلماتی که عربزبانها خودشان مطابق اصول زبان عربی آنها را نساختهاند! برخی دیگر هم تقلید از زبان عربی است؛ ولی در واقع نادرست است.
گروهی از این نوع واژههای عربینما کلمات جمع هستند. این کلمات چه جمع مکسر باشند چه جمع سالم، در عربی شکل دیگری دارند. برخی کلمات عربینمای جمع در فارسی هستند که مفردشان در زبان عربی با فارسی فرق دارد؛ یعنی ما مفرد آن را چیزی میدانیم، عربزبانها چیز دیگر میدانند.
من خودم وقتی این انبوه کلمات عربینما را میبینم که قرنها است در فارسی به کار میروند، معتقد میشوم که اینها را اگر بهکلی نادرست نباشند، باید فارسی دانست. یعنی هرچند از مواد زبان عربی آمدهاند؛ ساختهٔ خودمان هستند.
چنین چیزهایی تعصب فارسیِ فارسی را سست میکند که به آن سرهنویسی میگویند. از سوی دیگر توجه آدم به این جلب میشود که فارسیزبانان در یک قرن گذشته، همین کار را دارند با زبانهای غربی میکنند. البته به همان اندازه که با عربی نادرست بوده و بهتر بود نشود یا بهقاعده باشد، الآن هم باید جلویش را گرفت و مراقب بود که بهاندازهٔ مفید و بهقاعده باشد؛ چون به هر حال این هم نوعی واژهسازی است.
در پایان از این دست واژهها چند نمونه میآورم. برای مطالعهٔ بیشتر در منابع ویراستاری و درستنویسی به موضوع «واژههای ساختگی عربی در فارسی» مراجعه کنید.
موفقیت: این مصدر جعلی را در خود زبان عربی نداریم.
تسرّی: درست آن سرایتدادن؛ در عربی بهمعنی ابراز شجاعت کردن است.
تورّق: درست آن ورقزدن؛ در عربی بهمعنی برگ درخت خوردن شتر است، نه ورقزدن.
تبانی: درست آن همدستی؛ این کلمه در عربی نیست.
رشادت: درست آن دلیری؛ در عربی جمع رشاد و بهمعنی صخره یا سنگ است.
تحکیم: درست آن استحکام؛ در عربی بهمعنی داوریکردن و حکمکردن است، نه محکمکردن.
متنفذ: درست آن صاحبنفوذ؛ در عربی نیست.
مشاغل: جمع مکسر شغل است که فارسیزبانان ساختهاند؛ جمع مکسر آن در عربی اَشغال و شغول است.
شرایط: جمع مکسر شرط است که فارسیزبانان ساختهاند؛ جمع مکسر آن در عربی شروط است.
معایب: جمع مکسر عیب است که فارسیزبانان ساختهاند؛ جمع مکسر آن در عربی عیوب است.
خصایل: جمع مکسر خصلت است که فارسیزبانان ساختهاند؛ جمع مکسر آن در عربی خصال است.
اجنه: جمع مکسر جن است که فارسیزبانان ساختهاند؛ جمع مکسر آن در عربی جنین است.
مدارج: جمع مکسر درجه است که فارسیزبانان ساختهاند؛ جمع مکسر آن در عربی مدرجه است.
قیمومت / قیمومیت: «قیمومت» بهمعنی قیمبودن و از ساختههای فارسیزبانان است؛ در عربی نداریم. «قیمومیت» مصدر جعلی از فعلی ساختگی است.