در بازاریابی به صورت آنلاین در اینترنت و در شبکه های اجتماعی مختلف، کاربرانی که به شما مراجعه کرده اند ومشتری شما شده اند، ممکن است نام برند شما را از جایی شنیده اند یا از سایت و پیج شما دیدن کرده اند، تبلیغی را در مکان دیگری مشاهده کرده اند ، روی تبلیغات کلیکی کلیک (PPC) کرده اند یا اینکه فرم را در سایت شما پر کرده اند ، اکنون شما می توانید دوباره آنها را مورد بازاریابی قرار دهید.
نکته قابل توجه در مورد این ابزارهای مورد استفاده در اینترنت این است که این ابزارها به بازاریاب ها این توانایی را می دهند تا کاربرانی را که از قبل به محصول یا خدمات شما علاقه مند هستند ، هدف قرار دهند. شما می توانید از قبل در چرخه خرید مشتریان را بازاریابی کنید (و این موارد میزان بالایی از قصد خرید را بیان کرده اند) و از آنجا که این ابزارها معمولاً بسیار ارزان قیمت هستند ، می توانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) باورنکردنی ایجاد کنید.
هردو این اصطلاحات ممکن است شبیه هم به نظر برسند اما ابتدا توضیحی مختصر از آن را بیان می کنیم؛ مخاطبانی که قبلاً قصد خرید محصول و… داشته‌اند را دوباره به خرید ترغیب می‌کنند.
هدف مجدد اغلب برای توصیف قرارگیری تبلیغات آنلاین و تبلیغات نمایش داده می شود که براساس فعالیت کاربر در سایت شما ارائه می شود. یک کاربر به مجموعه شما می آید ، و ممکن است از سایت شما محصولی را خریداری نکرده است، اکنون می توانید تبلیغات را در سایت های دیگری که بازدید می کند برای آنها هدف قرار دهید، از این رو به اصطلاح مجدد هدف گذاری می شود. در واقع هدف ریتارگتینگ فروش به مخاطبان قبلی سایت است.
ممکن این سوال برایتان پیش آید که چگونه این عمل ممکن است که کاربر را در جستجوهای دیگرش دنبال کنیم؟!
این عمل از طریق کوکی ها صورت پذیر است؛ کوکی ها در واقع کدهای برنامه نویسی هستند که به محض ورد به سایت روی شما قرار می گیرند و مانند ردیاب شما را دنبال می کنند و اطلاعات شما را ذخیره کرده و می دانند که کدام سایت را دنبال کرده اید و به چه محصولی علاقه منداید. بعد به این سیستم اجازه داده شده به کمک اطلاعات، در اولین برخوردی که با شما دارد، سعی می‌کند با تبلیغات شما را به مسیر یادآوری آن وب‌سایت یا محصول خاصش هدایت کند. بنابراین فهمیدیم که در ریتارگتینگ همه چیز به کمک کوکی‌ها انجام می‌شود.
آنچه جذابیت مجدد را بسیار جذاب می کند این است که این کار از طریق Google انجام می شود و به شما این امکان را می دهد تا در هر کجا که هستند ، در میلیون ها سایت به کاربران دسترسی پیدا کنید.
در حوزه هدف گیری مجدد ، بازاریابان می توانند از بین انواع مختلف کانال ها / استراتژی های هدف گیری نیز انتخاب کنند. این اینفوگرافیک عالی 7 نوع مختلف از هدف گیری مؤثر موجود را خلاصه می کند:
بازاریابانی که تازه کار خود را با هدف گیری مجدد آغاز می کنند نیز باید از برخی مشکلات مشترک آگاه باشند. عمدتا ، این احتمال که تلاش های جدید شما بتواند باعث آزار یا عدم اعتماد به نفس در برخی از مشتریان شود وجود دارد.
طبق آمار و تحقیقات اکثریت کمی از پاسخ دهندگان (53٪) تبلیغات آنلاین را در ابتدا “جالب و مفید” می دانند ، اما اگر به طور مکرر در معرض همان تبلیغ قرار بگیرند ، تحریک می شوند. 55٪ گزارش کردند که اگر چندین بار تبلیغ مشابهی را بصورت آنلاین مشاهده کنند ، احتمال خرید محصولات یا خدمات کمتری دارند.
هدف گیری مجدد مصرف کنندگان با تبلیغات در سایت های غیر مرتبط با محصول یا خدمات تبلیغاتی ، احساسات منفی در پی دارد.
پاسخ دهندگان 20 تا 29 ساله که با تجارت دیجیتال بزرگ شده اند ، 60٪ بیشتر احتمال دارد که تبلیغات آنلاین را “هیجان انگیز” و متفاوت با سایر اشکال تبلیغات بدانند.
در صورت مشاهده تبلیغات مربوطه ، مصرف کنندگان 4 برابر بیشتر تشویق می شوند تا اینکه دلگرم به خرید آن شوند.
آخرین نکته مهم است ، زیرا بر این مفهوم تأکید می کند که هدف گذاری مجدد صفحه نمایش یک روش عالی برای حمایت از مرحله تحقیق فرآیند خرید است. در اوایل چرخه خرید ، ممکن است هدف آنقدرها زیاد نباشد و بازاریاب فقط در تلاش است تا ذهن خود را حفظ کند ، که داده های زیر نشان می دهد.
بنابراین نتیجه نهایی در مورد هدف گیری مجدد:
1. افزایش آگاهی از برند
2. افزایش نرخ تبدیل
ریتارگتینگ یک بخش مهم از مجموعه ابزارهای بازاریابی است ، اما ما باید توجه ویژه ای به فرکانس ، زمینه و مدت زمان ارائه تبلیغات به مشتریان خود داشته باشیم. اگر به خوبی انجام شود ، هدف گذاری مجدد یعنی نرخ بازگشت سرمایه ( ROI ) مثبت خواهد بود و در مراحل اولیه چرخه خرید ، برند شما را در ذهن مشتریان نگه می دارد.
اگرچه ممکن است ابزارهای هدف گیری مجدد را بشنوید که از آنها به عنوان ابزار بازاریابی مجدد یاد می شود (ahem ، Google) ، “بازاریابی مجدد” معمولاً اصطلاحی است که برای توصیف مجدد مشتریان با ایمیل استفاده می شود.
خوب ، بنابراین ما متوجه شدیم که “هدف گذاری مجدد” از تبلیغات نمایشگر به عنوان رسانه اصلی و “بازاریابی مجدد” از ایمیل استفاده می کند.
چندین ابزار عالی برای بازاریابی مجدد یا همان ریمارکتینگ وجود دارد که به شما کمک می کند AdRoll ، Retargeter ، Perfect Audience و Google Adwords
حال ممکن است سوالی برایتان پیش آید که کدام یک در نهایت بهتر است؟ هدف گذاری مجدد در برابر بازاریابی مجدد
هنگام مقایسه هدف گیری مجدد و بازاریابی مجدد ، به یاد داشته باشید که هر دو هدف یکسانی دارند: مخاطبانی را که قبلاً به برند شما علاقه نشان داده اند ، دوباره جذب و پرورش دهید.
تفاوت در استراتژی های بازاریابی است که آنها برای جذب مجدد این مخاطبان استفاده می کنند. Retargeting از تبلیغات برای جلب توجه افرادی که از وب سایت یا پروفایل های اجتماعی شما بازدید می کنند و اقدام خاصی را انجام می دهند. بازاریابی مجدد از ایمیل برای رسیدن به مشتریان فعلی یا مشتریان قبلی استفاده می کند.
اگر:
الف.شما می خواهید روی جذب مشتری جدید تمرکز کنید
ب. شما در حال فعالیت زیادی در سایت هستید اما باعث ایجاد نرخ تبدیل نمی شوید
ج. شما یک لیست ایمیل از کاربران علاقه مند ندارید
باید از retargeting استفاده کنید.
و اگر:
الف. شما می خواهید روی جذب مجدد مشتریان فعلی یا مشتریان قبلی تمرکز کنید
ب. بودجه ای برای تبلیغات ندارید
ج. شما در حال حاضر یک لیست ایمیل درگیر دارید
بازاریابی مجدد را امتحان کنید.
کلام آخر در نتیجه می توان گفت، وقتی نوبت به هدف گذاری مجدد در برابر بازاریابی مجدد می رسد ، نیازی به انتخاب ندارید. شما می توانید از هر دو استراتژی به طور همزمان استفاده کنید تا نتایج خود را به حداکثر برسانید و حتی چشم اندازهای علاقه مندتری را به سمت قیف فروش خود سوق دهید.
امیدوارم این مطلب برای شما مفید واقع شده باشد.برای مطالعه مقالات بیشتر سایت وب خاص را فراموش نکنید.
