سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۱۰ ماه پیشیادداشت نمیدانم چندم از مشغولیتهای ذهنی منیادمه سال اول دانشگاه بود که ویرگول رو یافتم و شروع کردم به نوشتن درش. اولش هم اسمم هیچکس بود، شاید اشتباه هم کردم عوضش کردم. یه کنج امنی ب…
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۱۰ ماه پیشگذر عمر + فوتبال + مصاحبهامشب تقریبا بازی فوتبال ایران-قطر رو دیدم. حدود 40 دقیقه رو نبودم که یه بخشیش بین دو نیمه بود. و الآن دیگه تعداد بازیهای فوتبالی که دیدها…
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۱ سال پیشبه مناسبت هیچضد تبلیغ: این متن شاید خیلی براتون کششی نداشته باشه اما مینویسم که برای خودم بمونه. اگه شما هم خوندید و دوست داشتید که چه بهتر.پارسال برای…
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۱ سال پیشیادداشت| شکست = ارزشمندنبودن؟آیا ما با موفقیتهامون تعریف میشیم؟
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۱ سال پیشیادداشت | «جان»، «تنهایی»کم؟ زیاد؟کلا کم و زیاد بودن یه چیزی یا بزرگ و کوچکبودنش یک مفهوم نسبیه. مثلا نمیشه گفت یدونه مداد خوب و کافی هست یا نه، برای کار روزانه یک…
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۱ سال پیشتصمیمگیری، یک گردوی دربسته«گاهی اوقات آدم به هر چیزی دسترسی داره به جز درون و احساسات خودش.» آیا این جمله درسته؟
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۱ سال پیشاین صفحه همچنان فعالیت دارداین صفحه همچنان فعالیت دارد + از ترم اول دانشگاه تا اینجا + پس من چگونه گویم؟
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۲ سال پیشیادداشت | مهرِ بیمهراثرگذاریهمیشه مفهوم اثرگذاری برام جالبتوجه و البته خیلی مهم بوده، اینقدری که وقتی فکر میکردم جایی که کار میکنم دیگه موثر نیستم خواستم بیر…
سارا جابری یا چیزی در همین حدود :)·۲ سال پیشکه آفتاب بیاید، نیامدبه روی کاغذ و دیوار و سنگ و خاک نوشتم که تا نوشته بخوانند که آفتاب بیاید نیامد