سلام!
الان که این رو مینویسم دقیقا یکِ مرداد 1403 هست که یعنی دقیقا روز اول ماه دوم تابستون ... و بالاخره من یک انسان آزاد هستم!
دیروز بالاخره مشاور مدرسه بعد از سماجت های ما ، تسلیم شد و کلا دوشنبه ها رو معافیت گرفتیم .
جدای اینکه فرصت خیلی خوبی برای مطالعه ی المپیاد هست ؛ واقعا از نظر روانی نمیتونم مدرسه رو تحمل کنم .
نمیتونم واقعا . تحمل جَو سطح پایین و کارای سطح پایینش واقعا سخته ...
نشستن سر کلاس عربی آدم رو خل میکنه . من زبان عربی رو دوست دارم ! عربیم هم خوبه! اما از کلاس عربی متنفرم ...
دیدن دانشآموز های پَرت از ماجرا و زندگی جدا حال آدم رو بهم میزنه .
اما خب ، فعلا که من یک انسان آزاد هستم!
در حال حاضر میشه گفت وسط سری اول امتحانات باشگاه هستیم .
شنبه ی همین هفته مکاینک آزمون داشتیم که آزمون خیلی خوبی هم بود و فکر میکنم دوباره رتبه ی یک بشم . فعلا که منتظر نتیجهش هستیم .
پنجشنبه ی همین هفته هم امتحان اخترفیزیک و حل تمرین داریم . حالا اینکه حل تمرین چیه یه مقدار پاسخش پیچیدهست :))
عجیبه نتیجه آزمون همه ی المپیاد ها رو دادن غیر از نجوم...
هم مدرسه ای هام متاسفانه نتیجه ی خیییلی جالبی نگرفتن .
توی زیست دو نفر داریم که هر دو زیر میانگین شدن
توی فیزیک هم یه نفر داریم که باز خیلی وضعش بهتره و فکر میکنم سوم شد .
واقعیتش غرغر هم ندارم! (عجیبه نه؟) وضع تقریبا رو به بهبودی هست
با فیزیک حالم خوبه ، مشغول یادگرفتن حساب دیفرانسیل هستم ( البته روند خیلی کنده ) و مدرسه هم نشسته سر جاش ...
از اونجا که دیگه حرفی ندارم شما رو به خدا و خدا رو به شما میسپارم :)