سلام!
خب همونطور که قبلا هم گفتم الان دیگه علاوه بر پنجشنبه ها ، شنبه ها هم باشگاه هستیم :)
این شنبه هم اولین کلاس از کلاس های تابستانه ی باشگاه بود و خب دیگه خبری از ریاضی عمومی نیست و فقط چهارزنگ نجوم ، نجوم و نجوم :))
این شنبه چهار زنگ رو با خود مسئول نجوم باشگاه کلاس داشتیم و مکانیک از پایه ی پایه شروع شد!
( خب مکانیک مثل اخترفیزیک ، کیهانشناسی ، رصد ، نجوم کروی و... یکی از بخش های خیلی مهم نجومه که خب بعدا میبریمش توی آسمون و میشه مکانیک سماوی:) )
مثل اکثر آدم ها ، کتابی که برای مکانیک میخونیم هم جلد یک فیزیک هالیدی هست و این هفته استاد فصل اول ( که خب فکر کنم ساده ترینه ) رو درس داد و تکلیفمون هم سوالات این فصل هست که یه چیزی نزدیک هفتاد تا سواله 😁😁😁😁😁😁 اما خب اوکیه .
لعنتی المپیاد زیادش کمه ، مدرسه کمش زیاد .
امروز که اینو مینویسم هم اولین روز کلاس های تابستانه ی مدرسه بود که قشششششنگ اومد گند زد به یک روزم به طور کامل .
معلم عربی اومد دوباره چیزی که سال پیش خوندیم رو درس داد
ریاضی هم اومد یه چهار تا چیز از مجموعه ها و اینا گفت ( که از زمانی که کامپیوتر بودم همه رو بلدم ) .
ادبیات هم که هیچ کاری به معنی واقعی نکرد ...
حوصلهم هم سر کلاس حساب سررفت .... جالبه! تکلیف هم داده!
مشاور مدرسه دقیقا نقطه ی مقابل مشاور باشگاهه .
همونطور که توی پست قبل گفتم ، ایده داشتم که دوشنبه ها که هیچ کار خاصی نداریم رو معافیت بگیرم .
امروز این ایده رو با مشاور باشگاه مطرح کردم که من مطرح نکرده ایشون پس زد!
- اصلا توی تابستون حرف معافیت رو نزنید!
داداش من که تو رو میشناسم😉 الان تابستونه برنامه هاتون واقعا در حد یه شوخی کاملا بی مزهست ... حالا معافیت ندی ، میخوای بعد مهر بدی؟؟ چی فرض کردی منو آخه؟
خلاصه کلی اسرار کردیم و انکار کرد تا بالاخره با صد تا قول و قرار و بدبختی که احتمالا بانک برای وام دادن آدم رو مجبور بهش نمیکنه ، با ناراحتی تمام راضی شد که بره با مدیر صحبت کنه .
البته که خب ما قبلا رکب زدیم و با مدیر در این موارد صحبت کردیم . مدیرمون هم منصفه ، امیدوارم اوکی بده
اینطوری بود دیگه...
زندگیتون از آدم های ابله خالی :)