در بین نویسندههای معمولی، نویسندههای حرفهای هم وجود دارن. در طول عمرکاری خودم به عنوان نویسنده و ویراستار، متوجه یه عامل کلیدی شدم که باعث میشه نویسندهها کارشون رو به صورت حرفهای انجام بِدَن. این قابلیت چیزی نیست به جز، قابلیت خود ویرایشی!
یه ویرایشگر قوی خودش رو فقط برای کار نشون نمیده، بلکه باید خودش رو با نیروی متعادلی از اشتیاق و روحیه انتقادی که به اونها اجازه نوشتن متنی، به صورت دقیق و مولد رو میده، نشون بده. این ترکیب دقیقاً همون چیزیه که شرکتها و ناشران برای استخدام نویسنده ها به دنبالش میگردن.
نویسنده خودساخته میدونه که نباید دچار
اما تا وقتیکه نویسنده منضبط باشه و بدونه که اشتباه میکنه، میتونه محتوای پیچیدهتری نسبت به نویسندهای که کار خودشو با سختگیری زیاد مورد آزمایش قرار نمیده، تولید کنه.
در اینجا میخواهیم سه روشی که باعث تقویت مهارتهای خود ویرایشی نویسنده میشه رو با هم بررسی کنیم.
مخاطب، به سرعت از متنهایی که قابل فهم نیستن، رو برمیگردونه. اولین چرکنویس، قطعا یه فاجعهاس که هیچکس جز خودمون نمیتونه اونو درک کنه. برای از بینبردن این مشکل کافیه تا برای هر کدوم از مراحل نوشتنمون یه ساختار مشخص کنیم.
در نهایت، زمانی که فکر میکنیم نوشتهمون تموم شده، رهاش کنیم و بریم. بعد از یکی دو ساعت که بیخیال نوشته شدیم، برگردیم و دوباره اونو بخونیم، ویرایشهای لازم و براش انجام بدیم. حالا میتونیم نوشتهمونو با خیال راحت منتشرش کنیم.
چه چیزی خواننده رو از مطلبمون دور میکنه؟ چطوری مخاطبمون متفاوت از خودمون فکر یا احساس میکنه؟ زمانیکه یه ساختار یکپارچه ایجاد میکنیم، جزئیاتی رو به متنمون اضافه میکنیم تا لحن نوشتاری خودمون رو غنیترش کنیم. در همین زمانِ که باید بخشهایی که برای مخاطب فایدهای نداره، رو حذف کنیم. (یعنی نباید به تعداد کلمههای نوشتهمون فکر کنیم، باید به مخاطبمون فکر کنیم)
یعنی هر خطی رو که داریم، بررسی میکنیم، باید از خودمون این سوال رو بپرسیم: " این متن به تغییری که مخاطب لازم داره، کمکی میکنه؟"
وقتی هدفمون رو در روشی منطقی، که انجام عملی رو القا میکنه، بیان کنیم، میتونیم یه رابطه قوی با مخاطبمون ایجاد کنیم.
مدیران محتوا و ویراستارها میخوان که نویسندههاشون عالی باشن. اونها کمتر در مورد برطرفکردن به همریختگی و مشکلات تمایل نشون میدن. وقتی غلطهای واقعی، ناهماهنگیها و اشتباهات املایی زیادی رو در متن پیدا میکنن، از نویسنده انتظار دارن تا زمان بیشتری رو صرف بررسی متن نهایی خودش بکنه تا بدون نیاز به ویرایش خاصی آماده انتشار باشه.
برای تشخیص و جلوگیری از اشتباههای محتوایی از موارد زیر میشه استفاده بکنیم:
ویرایشگری (Proofreading) معمولا بخش کمتر دیده شدهای، در روند نوشتن داره. این کار احساس جالب یا خلاقانهای نداره و اغلب به عنوان یه کار نهایی شناخته میشه. این کار یه قدم الزامی برای نویسنده خودساخته شدنه. روش مورد علاقه من برای برطرفکردن اشتباهات نوشتههام اینه که متن خودم رو چندین مرتبه، از انتها تا ابتدا میخونم و ویرایشش میکنم.
همان هنرمندی شوید که با اثرش، با بیشترین دقت و توجه رفتار میکنه. این کار باعث ایجاد روابط بهتر و فرصتهای بیشتری برای کار خلاقانه میشه. نویسنده حرفهای میدونه که توجه به جزئیات هرگز تلفکردن وقتش نیست.