نقشه جهان
نقشه جهان
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

باند قاچاق عتیقه!

نام اشخاص از راست به چپ: احمد رضا احمدی (شاعر و نمایشنامه نویس)، عزت الله نگهبان (باستان شناس)، شهرام پهلوی نیا (فرزند اشرف پهلوی)
نام اشخاص از راست به چپ: احمد رضا احمدی (شاعر و نمایشنامه نویس)، عزت الله نگهبان (باستان شناس)، شهرام پهلوی نیا (فرزند اشرف پهلوی)

آثار بجا مانده از انـــسان در طول تـاریخ باگذشت زمان ارزشمند می شود، چراکه بیانگر اوضاع گذشته و هویت است این وسایل آنقدر با ارزش هستند که دهان طمع کار هارا به آب می اندازد تا هرجور شده به این آثــار ارزشمند ملی هر کشور دست پیدا کرده و بفروشند و خــــــانه های خـراب خود را آباد کنــند!

از جمله این طمع کارها می تــوان به یـــهودیان، مستشرقیــن اشاره ویژه ای کرد

دقیق نمی توان گفت که حضور عتیقه یابها یا باستان شناسان غربی در ایران به چه زمانی باز می گردد اما قطعا بعد از شروع دوران تاریک استعمار است.

در دوره قاجار دولت های غربی با دولت ایران پیمان کاوش می بستند، اما هیچ کدام متعهد به قرار داد نبوده و مخـفیانه یا با دادن رشوه به والی ها عتیقه ها را از کشور قاچاق می کردند اما شکل گیری باند عتـیقه در داخل کشور از سوی مقامـات ایران درد را دوچندان می کند.

پس از پشت سر گذاشتن جنــگ جهانی دوم، ایران 2 بار توسط روسیه و انگــلستان اشغال شد و میلیونها ایرانی بر اثر تحریم های چند جانبه انـــگلستان کشته شدند. دولت مرکزی ایران که در موضع ضـعف قرار داشت هم توانایی برخورد با مفاسد داخلی و خارجی را نیز نداشـت، از سوی دیگر در داخل خود دولت و حتی خانواده باند های فساد به سرعت رشد کرد.

شهرام قوام، موسوم به شهرام پهلوی‌ نیا، بزرگ‌ترین پسر اشرف محسوب می‌شد. پدر وی، علی قوام از خاندان معروف قوام شیرازی بود که در سال ۱۳۱۷ و با دستور رضاشاه، با اشرف ازدواج کرد و البته، به روایت فردوست، این ازدواج اجباری، باعث بروز و ظهور عقده‌های فراوانی در اشرف شد و زمینه فساد بی‌حد و حصر اخلاقی او را، بیش از پیش، فراهم کرد. شهرام، مانند مادرش، فردی جاه‌طلب و البته، فعال در عرصه چپاول اقتصادی ایران بود. شهرام پهلوی نیا فرزند اشرف پهلوی از دوران کــودکی همیشه دردسر های فراوانی برای خانواده درســت می کرد، بعد ها که بزرگتر شد حتی آثار باستانی نیز از دسـت او در امان نماندن. او علاقه فراوانی به اشیای عتیقه داشت. ارتباط گسترده شهرام پهلوی‌ نیا با باند‌های بین‌المللی قاچاق عتیقه که عمدتاً، شامل یهودیان ثروتمند می‌شد، به وی فهمانده بود که سود هنگفتی در این فعالیت نهفته است و ایران، به عنوان کشوری واجد میراث فرهنگی غنی و آثار متعدد و نایاب تاریخی، قادر است ولع وی را به کسب درآمد نامشروع از این طریق، ارضا کند. گزارش‌های موجود نشان می‌دهد که شهرام پهلوی‌نیا، با حمایت دربار و به ویژه مادرش، اشرف، یک باند گسترده کشف و قاچاق اشیای عتیقه ایجاد کرده بود؛ باندی که البته از چشم ساواک هم پنهان نماند و گزارش‌های مفصل و بایگانی شده‌ای از آن تهیه و تنظیم می‌شد. این گروه «گنج‌یاب»! در هر جایی که اخبار مربوط به کشف آثار باستانی در آن منتشر می‌شد، حضور پیدا می‌کرد و از آذربایجان تا سیستان، هیچ محدودیتی برای فعالیت آن وجود نداشت. بیشتر رؤسای ادارات مربوط، برکشیدگان همین باند بودند. شهرام، بهترین تجهیزات گنج‌یابی را هم در اختیار داشت. او به نقاط بکر و کاوش نشده، بسیار علاقه‌مند بود؛ چرا که کشف نمونه‌های دیده نشده و مربوط به تمدن‌های ناشناخته، می‌توانست درآمد بیشتری را برای او به همراه داشته باشد. افزون بر این شبکه گسترده، شهرام پهلوی‌نیا از یک شبکه قدرتمند فروش در خارج ایران نیز، استفاده می‌کرد؛ شبکه‌ای که دلالان غربی عتیقه‌جات، سخت به آن علاقه‌مند و حاضر بودند در قبال اشیایی که از ایران برای آن‌ها قاچاق می‌شد، میلیون‌ها دلار بپردازند. سیستان، یکی از نقاطی بود که به دلیل محدود بودن کاوش‌های باستان شناسی در آن، بسیار مورد توجه شهرام پهلوی‌نیا و دار و دسته وی بود. آن‌ها با استفاده از نفوذ خود، دست به کاوش‌های غیرمجاز در سیستان زدند. احسان نراقی در یادداشت‌های خود به برخی از این غارت‌های آشکار اشاره کرده است؛ غارت‌هایی که اخبار آن در اروپا، بیش از ایران منتشر می‌شد و خریدار داشت و مجموعه‌های ثروتمندان عتیقه دوست را پُر و کامل می‌کرد. از حجم آثار ربوده شده توسط باند پسر اشرف از سیستان و دیگر نقاط، اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ اما برخی گزارش‌ها از حجم بالای این غارت‌ها حکایت می‌کند.

گزارش ویلیام شوکراس در این باره نشان می‌دهد که یک بار، شهرام پهلوی‌نیا پس از کشف اشیای عتیقه‌ای از جنس طلا، توسط گروه‌های باستان شناسی دانشگاهی، رسماً به سراغ آن‌ها رفت و بدون هیچ تعارفی، اشیای به دست آمده را به زور تصاحب کرد و برای فروش به توکیو فرستاد.

این اقدام، آن هم جلوی چشم باستان شناسان، این بار سر و صدای زیادی به راه انداخت به گونه ای که:

احمد رضا احمدی( نمایشنامه نویس و شاعر) درباره آن در ویـژه نامه کتاب «نوشتن با دوربین» میگوید: من و دکتر نگهبان (باستان شناس) شب ها بیدار میماندیم که ایــادی شهرام پهلوی نیایند در تاریکی شب عتیقه ها را بدزدند!

این موضوع بعداً در خاطرات دکتر نگهبان، در کتابی که سازمان میزاث فرهنگی منتشر کرده نیز آمده است.

منابع:

1- دیبا، فریده. دخترم فرح، ترجمه الهه رئیس فیروز، تهران: به آفرین، ۱۳۸۱

2- نراقی، احسان، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، تهران: رسا، ۱۳۷۲

3- شوکراس، ویلیام. آخرین سفر شاه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران: البرز، ۱۳۷۱

4- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۲

5- «تپه مارلیک در استان گیلان». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ دسامبر ۲۰۱۰. دریافت‌شده در ۶ فوریه ۲۰۱۰.

6- جاهد پ. « نوشتن با دوربین»، چاپ چهارم، ۱۳۹۴، بخش ضمیمه، ص ۲۹۰،‌ خود به نقل از نشریه نگاه نو،‌ ویژه نامه کتاب « نوشتن با دوربین»، شماره ۶۷،‌آبان ۱۳۸۴

صفحه نقشه جهان را در اینستاگرام با آدرس @worldmap.ir حتما دنبال کنید


ایرانعتیقهباستان شناسیپهلوی
در جهانی که مردم آن تاریخ را نمیخوانند، آینده را باید از زیر انبوه خاک کاوش کرد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید