ویرگول
ورودثبت نام
www.avicenna-ac1.com
www.avicenna-ac1.com
خواندن ۱۰ دقیقه·۵ سال پیش

سبک در مقاله نویسی

دانشمندان و مهندسان چه سزاوار آن باشند و چه نباشند، معمولاً به عنوان نویسندگان نه‌چندان ماهر شهرت یافته‌اند. هر فرد متوسطی که یک مقاله علمی را مطالعه می‌کند، با خواندن چند جمله اول سردرگم می‌شود.

دلیل اصلی پیچیدگی موضوع و سبک نگارش است که در آن داوران آگاه و باتجربه لحاظ شده اند. تعدادی از افراد حوزه ما شایسته این شهرت هستند، چرا که تعدادی از آنها برای  نوشتار صریح و آشکار ارزش قایل نبوده و یا نحوه رسیدن به آن را نمی‌دانند.

اگر تصور می‌کنید آنطور که دلتان می‌خواهد نویسنده خوبی نیستید، پس چه باید کرد؟ به طور ویژه چطور می‌توانید نگارش خود را برای انتشار  مقاله در یک مجله علمی تقویت کنید؟

سبک یک مفهوم چند لایه ای است و یادگیری نحوه بهبود سبک به معنی تسلط بر کلمات و دستور زبان و سپس جملات صحیح و در نهایت بند ها و پاراگراف‌های است که افکار پیچیده را بیان کرده و در آخر بیان یک کل سازمان یافته  است که منجر به افزایش غنای دانش علمی می‌شود (به فصل دو مراجعه کنید). اگر امر دشواری به نظر می‌رسد دلیل این است که واقعاً امر دشواری است.

بخش عمده یادگیری نگارش خوب، وابسته به نوع یا ژانر است (دست کم در رابطه با نوشته های غیرداستانی). اما برخی از ابعاد نگارش یک مقاله علمی خوب مختص سبک علمی هستند. بنابراین بحث خود را با نگارش خوب به طور کلی و سبک علمی به طور خاص آغاز می‌کنم.

چند کتاب در مورد سبک

در این راستا کتاب‌های متعددی وجود دارد که به خوانندگان کمک می‌کنند نویسندگان بهتری باشند. اغلب آنها بر کاربرد و دستور زبان تمرکز کرده و تأکید شدیدی بر قوانینی دارند که چندان حائز اهمیت نیستند. (اگرچه این اعتقاد ماهیت عمومی ندارد، اما ما در رابطه با دستور زبان دیدگاه منحصر به ‌فردی داریم.

ما معتقد به درستی و صحت هستیم، البته به شرط آن که منجر به بهبود یا افزایش سرعت درک مطلب توسط خواننده شود). سایر کتاب‌ها در سطوح بالاتر به بررسی سبک پرداخته اند. به ادامه به چند کتاب اشاره می شود.
به جرات می‌توان گفت بهترین و معروف‌ترین کتاب خود یاری با محوریت نگارش کتاب استرانک و وایت تحت عنوان ارکان سبک است.

هر چند یادداشت های ویلیام استرانک در حدود 100 سال پیش آغاز شد اما بعدها توسط ای.بی وایت بسط یافته و مورد ویرایش قرار گرفت و حدود 60 سال گذشته منتشر شد. خوب یا بد، استرانک و وایت در 50 سال گذشته پایه و اساس دروس انشا و نگارش دوران دبیرستان و اولین سال دانشگاه را در آمریکا بنیاد نهادند.

برخی از توصیه های مندرج در کتاب استرانک و وایت حکم خرد و منطق متعارف نگارش هستند: حذف کلمات زاید، بیان ادعاها و استدلال های قطعی، ویژه، قاطع و صریح و عینی باشید؛ از کلمات واهی و خیالی استفاده نکنید. اما بخش عمده این کتاب کوچک با محوریت کاربرد و دستور زبان تاریخ گذشته شده و یا ماهیت سلیقه ای یافته و یا دیگر به عنون غلط و اشتباه شناخته می شود.

با این حال تنها به این دلیل که افراد زیادی به آن استناد می کنند ارزش مطالعه را دارد. این کتاب به خوبی نگارش یافته و بسیار جذاب است. اگر تنها یک کتاب وجود داشت که مطالعه آن برای نویسندگان بی‌تجربه تا متوسط مناسب بود، کتاب درسی دانشگاه جوزف ویلیام تحت عنوان سبک: آموزه هایی در مورد صراحت و ظرافت توصیه می شود. ولیام نه تنها معتقد به حذف واژه های زاید است، به شما در انجام این کار نیز کمک می کند.

در این کتاب تاکید اندکی بر کاربرد یا دستور زبان است؛ وی نشان می دهد که چطور جمله صریح و واضحی را بیان کرده و انواع جملات را در کنار هم قرار دهیم. در کتاب ویلیام تعدادی توصیه هایی که من عمدا آنها را نادیده بگیرم بسیار اندک است. 
در رابطه با نویسنده متوسطی که در صدد پیشرفت است، کتاب کلاسیک وییلم زیسنر تحت عنوان "در باب نگارش خوب" پیشنهاد می شود. اگرچه این کتاب حاوی همان توصیه های کتاب سبک ویلیامز است، زیستر به صورت گسترده در مورد پروژه نگارش غیرداستانی و آنچه که باعث تبدیل یک نگارش به نگارش بسیار خوب یا حتی عالی می شود صحبت می کند. زیستر در مقایسه با ویلیامز توصیه های عملی چندانی ارائه نمی دهد، اما بسیار الهام بخش است.

راهنمای نگارشی محبوب اخیر که می توان معرفی کرد، کتاب استون پینکر تحت عنوان معنی سبک است. این کتاب بین آموزش کاربرد و دستور زبان و نگارش به مثابه یک اثر هنری تعادل زیبایی ایجاد کرده است. پینکر به عنوان دانشمند شناختی و زبان شناس و نویسنده بسیار مشهور از اشاره به نتایج تصورات ذهنی برای حمایت از دیدگاه های خود هیچ واهمه ای ندارد.

وی نه تنها به مواردی که در حین نگارش مسئله ساز می شوند اشاره می کند بلکه چرایی آنها را نیز مطرح می سازد.

کتابی که هیچ کسی نباید آن را مطالعه کند کتاب فرهنگ کاربرد انگلیسی مدرن هنری فاولر است؛ اسطوره انتقاد از دستور زبان که همیشه داعیه استانداردها و قوانین رو به زوال ادبیات آمریکا را دارد. فهرست طولانی وی شامل مجموعه قوانین اختیاری و غیرقابل توجیه است و رویکرد تجویزی وی برای استفاده بیش از آنکه موثر و کاربردی باشد آسیب رسان است.

بدون شک این کتاب ها به هر نویسنده ای برای بهتر شدن کمک می کنند. اما بهترین راه برای نویسنده خوب بودن، این است که خواننده خوبی باشیم. درست همانطور که کودکان زبان یاد می گیرند، ما با تقلید از نویسندگان خوب نگارش را یاد می گیریم. کپی پردازی و تقلید از سبک و رویکرد بهترین مقالات چه به صورت آگاهانه و چه به صورت ناآگاهانه بهترین روش برای نگارش مقالات علمی خوب است.

تنها با مطالعه نوشته های خوب و توجه به آنچه که مورد پسند شما قرار می گیرد بهترین روش برای دستیابی به گوشی است که می تواند در نوشته های خود هر چیز خوب یا بد را به راحتی تشخیص دهد.
و همین ما را به سمت سبک علمی رهنمون می سازد. سبکی که در مقالات علمی و مهندسی داوری شده به کار می رود، مختص این ژانر است و انتظارات و معیارهای کیفی مختص خود را دارد. بنابراین، توصیه هایی که در این راهنماهای نگارشی کلی ارائه می شوند باید در زمان نگارش علمی اندکی تغییر یابند (و گاهی کنار گذاشته شوند).

سبک علمی

سبک های نگارشی متعدد هستند: ساده، کاربردی، کلاسیک، رمانتیک، اندیشمندانه، سخنرانی و سخن آرایی و موارد دیگر. بر اساس اظهارات تومس و تورنر، سبک نگارشی بر اساس نوع موضع نسبت به پنج موضع تعریف می شود:
- حقیقت: موضع فلسفی نویسنده در مورد حقیقت چیست و چگونه می توان آن را درک و بیان کرد؟
- ارائه: در شیوه ارائه، برای نویسنده (و خواننده) چه چیزی ارزش محسوب می شود؟
- صحنه: مدل انتقال افکار نویسنده به خواننده چگونه است؟
- مخاطب: خواننده مورد نظر نویسنده کیست؟ نویسنده چه تصوری در مورد خواننده دارد؟
- افکار و زبان: چه رابطه ای بین افکار نویسنده و زبانی که برای بیان آنها انتخاب شده است وجود دارد؟
هر سبکی بر اساس یکی از ویژگی های پنجگانه فوق متفاوت از دیگری است. بنابراین برای تبیین سبک علمی، در بخش زیر به تفصیل به بررسی هر یک از آنها می پردازیم.

حقیقت

سبک علمی معتقد به یک واقعیت کلی و عینی است که به صورت مستقل از نویسنده یا خواننده وجود خارجی دارد. در رابطه با این واقعیت یک حقیقت وجود دارد اما نمایان و آشکار نیست. رسیدن به این حقیقت نیازمند سختکوشی است و صرفا در انتهای این مسیر می توانیم در مورد درستی مدل های علمی خود صحبت کنیم نه صحت در معنای مطلق کلمه. با توجه به اینکه حقیقت مستقل از نویسنده و خواننده است، هر کسی که برای درک آن تلاش می کند، می تواند به این مهم دست یابد. نویسنده دارای دسترسی ویژه به حقیقت نیست و اگر خواننده نیز تلاش کند و به هر نحو در مورد آن بیندیشید می تواند به همان نتایج دست یابد. دانش علمی نه ابداع می شود و نه خلق؛ بلکه صرفا کشف می شود. بنابراین حتی بعد از اکتشاف آن، توسط سایر دانشمندان مورد بررسی قرار می گیرد.

ارائه

در اغلب سبک های نگارشی، ارزش صراحت و ظرافت، روشنی و جدیت هم توسط خواننده و هم توسط نویسنده تجلیل شده است. در سبک علمی، ارزشمندترین ویژگی ها شامل صحت، صراحت، وضوح، دقت و ظرافت هستند (بر اساس ترتیب).

صحت بدین معنی است که تمام ادعاهای علمی نوین قابل توجیه و بررسی هستند. نکته مقاله علمی، ادعای دانش جدید است. فقدان ادعا ارزش چندانی به مقاله نمی بخشد؛ ادعای بیش از حد منجر به زیر سوال رفتن شایستگی یا صداقت نویسنده می شود.

در مقاله دو عامل منجر به افراط در ادعا می شود: ادعا بر علیه حقایق و ادعاهایی که توسط حقایق حمایت نمی شوند. افزون بر این هر نوع ادعایی که بر اساس اطلاعات موجود در مقاله قابل بررسی نباشد، قابل حمایت نخواهد بود. بنابراین نه ادعای بیشینه و نه ادعای کمینه مناسب نیست و زبان اظهارات علمی باید به دقت انتخاب شود.

احراز صلاحیت برای صحت، تعیین دامنه آنچه که ادعا شده است ضرورت دارد. طفره رفتن امر پسندیده ای نیست اما تقریبا همیشه ضرورت دارد. احتمال آنکه مقاله شما آخرین واژه در این موضوع باشد بسیار اندک است.
صراحت بدین معنی است که مفهومی که توسط خواننده درک می شود همخوان با همان معنی مورد نظر نویسنده است. فقدان صراحت منجر به سرزنش نویسنده می شود، حتی اگر اشکال از جانب خواننده باشد. وضوح بدین معنی است، که اثر به آسانی و به سرعت قابل درک می باشد.

بازخوانی یک متن در چند نوبت برای درک آن نشانه های است دال بر فقدان وضوح. اگر افکار نویسنده شفاف و واضح باشند، وضوح نیازمند دقت است. دقت نیازمند وضوح نیست اما تحت حمایت آن قرار دارد. وقتی مطلب نگارشی هم دقیق و هم واضح است، خواننده به آسانی و به سرعت معنی مورد نظر را درک می کند.

اصطلاحاتی که برای خواننده ماهیت عمومی و رایج دارند باعث افزایش شفافیت و وضوح می شود اما استفاده از کلمات اغراق آمیز برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران بدون شک دارای تاثیر معکوس خواهد بود.
نگارش دقیق به این دلیل برای ما ارزشمند است که ما برای وقت و زمان خود ارزش قائل هستیم.

توصیه حذف کلمات اضافی و زاید در چنین شرایطی در سبک علمی وارد وهله عمل می شود. اگر تصور می کنید یک کلمه اضافه ای است، آن را حذف کرده و بررسی کنید که آیا صراحت، دقت یا وضوح خدشه دار شده است یا خیر.
ظرافت به ندرت در مقالات علمی حاصل می آید اما قابل دسترسی است. در سایر سبک های نگارش، ظرافت به قیمت از دست رفتن صراحت و دقت حاصل می آید و باعث می شود جملات تعریفی زنده تر، ملموس تر و تاثیرگذار تر باشند اما بدون صفت یا حصار مناسب دقیق و صحیح نخواهد بود. در سبک علمی، ما ترجیح می دهیم لطافت، زیبایی و جذابیت را فدای صراحت و دقت کنیم.

صحنه یا چشم انداز

صحنه تجسم شده برای ارتباط بین نویسنده و خواننده، ارائه مطالب در جلسه علمی است. مخاطب در آنجا حضور دارد زیرا به موضوع شما علاقمند است و تا زمان اتمام گفته های شما از طرح سوالات خود پرهیز می کند. با این حال وظیفه شما این است که هر چه را که در فرآیند ارزیابی یاد گرفته اید به مخاطبان خود آموزش دهید.

صحنه یا چشم انداز نیازمند لحن رسمی و حرفه ای، عدم استفاده از واژگان مصطلح و واژگان شخصی است. اما هرگز در مقالات خود واژه ای را به کار نبرید که هرگز در گفتار به کار نمی برید. خواندن جملات با صدای بلند به شما کمک می کند از تطابق نوشته خود با این صحنه یا چشم انداز اطمینان حاصل کنید.

مخاطب

خوانندگان شما همچون مخاطبان یک سمپوزیوم فرضی هستند. آنها به موضوع شما علاقمند و با این حوزه نیز آشنا هستند، اگرچه لزوما جزئیات آن را نمی دانند. آنها دانشجویان و فارغ التحصیلان مشتاق و بازنشستگان بسیار باتجربه هستند. مخاطب می تواند شامل هر فردی باشد که یک نسخه از مجله ای را که مقاله شما در آن منشتر شده است انتخاب کرده و می خرد.

مخاطبان گاهی متخصصان یک حوزه تخصصی که شما در آن فعالیت می کنید هستند اما معمولا چنین نیست. مخاطبان افرادی هوشمند و مشتاق هستند و برای درک گفته های شما تلاش می کنند اما به شرط آنکه کار شما ارزش توجه آنها را داشته باشد. خواننده و نویسنده لازم و ملزوم همدیگر هستند.

اندیشه و زبان

در ذهن نویسنده هیچ فکر و اندیشه ای نیست که نتواند با انتخاب صحیح کلمات آن را به وضوح بیان و تفهیم نماید. زبان (شامل زبان ریاضیات) قادر به بیان هر چیزی حتی پیچیده ترین مفاهیم با دقت و صراحت کامل است. ممکن است نویسنده ادعا کند اولین کسی است که به این اندیشه جدید رسیده است، اما بعد از بیان کامل و صحیح آن، این فکر توسط هر شخصی قابل درک خواهد بود. نظریه های انیشتین در مورد نسبیت ویژه و کلی به نحو شگفت انگیزی اصیل و بدیع بوده و در واقع گواهی بر نبوغ بی نظیر وی بودند. اما بعد از بیان افکار خود، تمام این مطالب توسط هر دانشمند باصلاحیت و سخت کوش قابل بررسی و تایید بودند.

سبک علمی مخالف با تجارب غیرملموس، اسرارآمیز و شخصی و منحصر به فرد است. احساسات و تخیلات در عرصه علم جایی ندارند. معمولا برای تعریف اصطلاحات و توافق در مورد معنی آنها تلاش های زیادی انجام می شود؛ به عنوان مثال تشکیل هیئت استانداردگذاری برای تدوین مجموعه لغات مقبول. استفاده آشفته و نامنظم از کلمات نشانی از تفکر آشفته و به هم ریخته است.

تجربه 15 ساله در مشاوره انجام پایان نامه و رساله دکتری و ارشد https://avicenna-ac1.com/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید