چندین سال قبل بسامد کلمه شفافیت بسیار کمتر از اکنون بود. هر گاه کسی از شفافیت سخن میگفت، نه میدانستیم چه ابعادی دارد، چه کاربردهایی دارد و اصلاً به چه دردی میخورد. صرفاً میدانستیم که چیز خوبی است. اما اکنون وضعیت متفاوت شده. در حال حاضر هر مسئول محترمی که بخواهد جایی میان اذهان مردم باز کند یا نشان دهد که اهل مبارزه با فساد است، میان سخنانش، شفافیت را هم جاسازی میکند. همین روند هم بسیار امیدوار کننده است. مسیری را که شفافیت از جایگاه تئوریک و آکادمیک خود طی کرد تا رسید بر زبان کارگزاران و سیاستمداران، مسیر سخت ولی رو به رشدی بوده است، که این مسیر با توجه به روندهای جامعه، پربارتر خواهد بود.
هر روز که میگذرد آگاهی مردم نسبت به مفاهیم مشابه نیز بیشتر میشود. هر چقدر سواد و آگاهی مردم در زمینه مبارزه با فساد بیشتر شود، مطالباتشان از مسئولین بیشتر و دقیقتر خواهد شد، به تبع شفافیت روی بهتری به ما نشان خواهد داد. اما باید دانست که شفافیت با برخی مفاهیم دیگر اشتباه نشود. باید مراقب بود که قورباغه رنگ شده به جای قناری به مردم داده نشود. «افشاگری» مفهومی نزدیک به شفافیت است که تفاوتهای بنیادینی با شفافیت دارد اما به اشتباه آن را با شفافیت یکسان میدانند. کار فلان شخص سلبریتی را شفافسازی و مبارزه با فساد تلقی میکنند و به خیال خام کشور در حال شفافشدن است! اگرچه افشاگری در جای خود و با سازوکارهای خود عاملی بسیار بسیار مهم وتأثیرگذار در مبارزه با فساد در کشورهای گوناگون است، اما افشاگری، شفافیت نیست.
انتشار اختلاس چند صد میلیون دلاری فلان مسئول، انتشار اسامی عدهی زیادی از رانتخواران، انتشار عکس ویلای فلان سفیر و عروس سفیر، افشاگری است، شفافیت نیست.
شفافیت به معنای ارئه حق اطلاعاتی مردم به مردم است. حاکمیت موظف است اطلاعات مسئولین و کارگزاران حاکمیت که به نمایندگی از مردم در حال تصمیمگیری برای مردم هستند، به جز اطلاعات نظامی و امنیتی، را در اختیار مردم قرار دهد. انتشار اطلاعات به موقع، دقیق، با کیفیت مناسب، با فرمت مناسب، جامع، برای مخاطب مناسب و بطور مستمر، شفافیت نام دارد.
چند مورد از تفاوتهای این دو مفهوم را با هم مرور میکنیم:
فرض کنید به جای آنکه یک نفر یک فیش حقوقی را افشا کند و از وجود فساد بزرگی در کشور خبر دهد، خود دولت فیشهای حقوقی کارمندان را بصورت منظم و ماهیانه در سامانهای برای اطلاع تمامی مردم ارائه دهد. در این صورت حتی اگر مشکلی و فسادی نیز وجود داشته باشد، خود به خود و با رسانهای شدن آن، فساد برطرف میگردد و حقوق نجومی بگیری دیگر نمیتواند در پستویی بنشیند و حقوق نجومی را نوش جان کند! (محض اطلاع، بر اساس ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه دولت موظف بود تا پایان سال 1396 اطلاعات حقوق و مزایای کارکنان دولت را در سامانهای به اطلاع عموم برساند!)
و نهایتاً باید گفت که شفافیت اعتماد زاست، ولی افشاگری (با معنای امروزی آن) اعتماد سوز.
این متن در نشریهی همشهری جوان و وبسایت اندیشکده شفافیت برای ایران منتشر شده است.