Yalda
Yalda
خواندن ۴ دقیقه·۸ ماه پیش

زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش | چالش آذرماه ۱۴۰۲ طاقچه

برای ماهی که موضوع آن، کتابی است که جامعه را به تو می‌شناساند، به سراغ لیست پیشنهادی طاقچه رفتم.

همانطور که لیست را بالا و پایین می‌کردم، نام و جلد کتابی توجهم را به خود جلب کرد: زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش با تصویری از مینیاتورهای ایرانی.
معطل نکردم و خوانش را شروع کردم.



این کتاب که از افسانه نجم آبادی است؛ در اصل به زبان انگلیسی نوشته شده و بعدا توسط آتنا کامل و ایمان واقفی به فارسی ترجمه شده است. کتاب اصلی فصل‌های دیگری نیز دارد، اما در فارسی فقط بخش اول کتاب در دسترس قرار گرفته است.
«زنان سیبیلو و مردان بی‌ریش» کتابی است درباره امیال جنسی و امور جنسیتی و معیارهای زیبایی شناسی در مردمان قدیم ایران و چرایی تغییر این فرهنگ و عقاید در طول زمان.

اگر برایتان سوال بوده که چرا در عکس‌های دربار ناصری زنان سیبیل دارند و در نقاشی‌های قدیمی، تشخیص زن از مرد سخت است و منظور از شاهدبازی در ادبیات و شعر ایرانی چیست، نجم‌آبادی با آوردن مثال‌هایی از منابع گسترده و مختلف، سعی در بررسی این موضوعات دارد. چرا با وجود اینکه در دورانی چون صفویه و حتی تا اواخر قاجار، شاهان و درباریان پسران جوانی در کنار خود داشتند، این موضوع کم‌کم در نظر جامعه بد و زشت دیده شد؟ آیا آغاز روابط سیاسی با اروپاییان، سفر آن‌ها به ایران و قضاوتشان بود که این رسم را تغییر داد؟ آیا سفر ایرانیان به اروپا نیز روی رفتارهای آن‌ها اثری داشته؟


همین چند وقت پیش بود که قسمتی از مصاحبه با اشپیتم آرفی، بازیکن خارجی تیم‌های پرسپولیس و پیام خراسان وایرال شد که در آن از تفاوت رفتار مردهای آلمانی و ایرانی سخن می‌گفت. اینکه در ۳۰ سال زندگی در کشور آلمان مردی او را لمس نکرده بود، اما همان اوایل آمدن به ایران و در جکوزی، هم‌تیمی‌های ایرانی‌اش او را «مشت و مال داده‌اند». جالب اینجاست که وقتی این مسئله را با مربی تیم مطرح می‌کند، جواب می‌گیرد که اینجا اینطوری ست و «آن‌ها دارند به تو احترام می‌گذارند». و البته آرفی نیز با شوخی و خنده می‌گوید که دیگر عادت کرده است. آیا این رفتار، آزار جنسی بوده و یا جزئی از فرهنگ ماست؟


اگر بعد از دیدن این مصاحبه و خندیدن، بابت این تفاوت رفتاری کنجکاو شده‌اید، و اگر دوست دارید بدانید که دقیقا چرا مردان ایرانی (و حتی در مقیاسی بزرگتر، مردان آسیایی) بدون نگرانی بابت برچسب خوردن، همدیگر را بغل می‌کنند، دست هم را می‌گیرند و حتی در بوسیدن گونه‌های یکدیگر نیز اشکالی نمی‌بینند، اما در فرهنگ‌های غربی این مسئله کمتر دیده می‌شود، خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد می‌دهم.


ممکن است بخواهید بدانید که آیا در میان زنان ایرانی نیز چنین چیزی بوده یا نه. در کتاب کمی به این موضوع نیز پرداخته می‌شود؛ ولی از آنجا که منابع بسیار کمتری در رابطه با زندگی زنان قدیم ایران وجود داشته، مسلما نمی‌توان تحقیق مفصلی انجام داد. اما نجم‌آبادی اشاره می‌کند که صیغه خواهرخواندگی و حتی ازدواج چند زن با یک شوهر می‌تواند اشاره به این موضوع داشته باشد. البته به نظر می‌آید فصل‌های دیگر کتاب بیشتر به زنان اشاره دارد که ترجمه نشده‌اند.

آیا کتاب سانسور شده است؟
از آنجا که کتاب اصلی را نخوانده‌ام نمیتوانم قضاوتی راجع به این مسئله داشته باشم اما با توجه به حساسیت موضوع، این احتمال وجود دارد.


منابع زیاد
برخی از نظرها به تعدد منابع اشاره می‌کردند و آن را عیب می‌دانند. باید توجه کرد که این کتاب، یک کار تحقیقی است و برای کار تحقیقی چه ویژگی برتر از این که منابع بسیار زیاد و جامعی در انجام آن مورداستفاده قرار گرفته است؟ من از ارجاع به آن‌ها راضی بودم. البته دقت کنید که کتاب الکترونیکی حدود ۲۲۵ صفحه دارد که متن اصلی کتاب حدودا ۱۰۶ صحفه است و بقیه به پیشگفتار، یادداشت و منابع اختصاص دارد و در واقع کتاب کوچکی پیش روی شماست.


پراکندگی مطالب
هم در نظرات کتاب اصلی و هم در ترجمه، به مشکل پراکندگی مطالب اشاره شده است. از آنجا که کتاب فارسی بخشی از کتاب اصلی است نمی‌‌توان دقیق این موضوع را بررسی کرد، ولی بله کتاب پراکنده و سخت خوان است. مخصوصا قسمت‌های اولیه که باید چندین بار مطلب را خواند تا شاید بتوان کمی آن را درک کرد. آیا اشکال از متن اصلی است یا مترجم نتوانسته درست ترجمه کند؟ آیا استفاده از کلمات سخت و معادل‌های پیچیده برای اصطلاحات تخصصی این حوزه باعث دشواری متن شده؟ به نظر ترکیبی از هر دو اینهاست. البته در نیمه دوم کتاب، این سخنی کمتر می‌شود که مطمئن نیستم ترجمه بهتر شده و یا شاید خواننده به متن عادت می‌کند.

به طور کلی کتابی بود که خواندن آن را پیشنهاد می‌دهم و امیدوارم بقیه آن هم ترجمه شود.

چالش کتابخوانی طاقچهکتابنقد کتابزنان سیبیلو مردانچالش کتابخوانی طاقچه 1402
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید