ویرگول
ورودثبت نام
یلدای روشن🤍
یلدای روشن🤍
خواندن ۲ دقیقه·۳ ماه پیش

هر کمک یک امید(:

بچه که بودیم با ماشین شوهر عمه ام میرفتیم مدرسه بچه های قد و نیم قد محل عقب پیکان می‌نشستیم و تا برسیم حسابی کیف میکردیم ، گاهی میزدیم زیر آواز، گاهی بلند می‌شدیم تا باد بخوره به کله هامون گاهی با همه ی اینا یه عادت بدم داشتیم یعنی بیشتر پسرا وگرنه ما دخترا که دلمون به پچ پچ در گوش هم خوش بود اما پسرا آدمایی که تو مسیر می‌دیدیم رو مسخره میکردن یه روز طبق معمول اونا شروع کردن به مسخره کردن، یه پسر مدرسه ای که رو کیفش عکس باربی داشت رو مسخره میکردن از سر و وضعش معلوم بود وضعیت مالی خوبی نداره مثل اکثر موفرفری های پوست تیره دار اون زمان شاید کیف برای خواهرش بود نمیدونم بچه ها با هم گروه سرود شده بودن داد میزدن : «خجالت بکش کیفت دخترونه است کیفت دخترونه است» به نظرم من باهاشون نبودم چون آدم مسخره کردن نیستم ولی از اونجایی که مغز سعی میکنه آدم رو پیش خودش خوب جلوه بده شاید بازی مغزم باشه،بگذریم پسره سعی می‌کرد نادیده اشون بگیره نمیشد، کیفش رو قایم کرد ، تند تند راه رفت، فوش داد،دست برنداشتن. فرداش باربی رو از وسط نصف کرده بود و فرداش دیگه هیچوقت ندیدیمش(ترک تحصیل)...کاش زندگی فیلم و رمان بود کاش آدم موفقی میشد اصلا میومد انتقام می‌گرفت ولی نیست زندگی فیلم و رمان نیست و من نمیدونم اون الان کجاست اما میدونم به جايگاه خوبی نرسیده چون اگه رسیده بود خبرا می‌رسید.

با اینکه شاید من اون روز همراه بچه ها داد نزدم خیلی عذاب وجدان دارم واقعاً نداشتن یه کیف برای ترک تحصیل خیلی ظلمه...

بگذریم این مقدمه ی طولانی رو گفتم که بگم من شاید باعث شدم یه نفر مدرسه نره اما شما میتونین باعث بشین صد ها نفر مدرسه برن، آقای نوری با خیریه کودکان فرشته تماس گرفته و قراره برای بچه های محروم سیستان و بلوچستان با کمک شما لوازم تحریر بهتره که برای مهر ماه داشته باشن...

https://vrgl.ir/bwdcw

اگه مایل به کمک هستین : 6219861907536345 محمد امین نوری


ترک تحصیلسیستان بلوچستانمهر ماهکمکعذاب وجدان
یلدام،عاشق لطافت شکوفه های گیلاس🍒بوی پونه و آویشن کوهی؛عاشق رقص آب فواره، نرمی کاهی کتاب و زیبایی مسحور کننده ی ابر ها☁️در تکاپوی بهتر شدن✨
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید