ویرگول
ورودثبت نام
Yanon
Yanon
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

ایمان کرونایی

کسی از شما تا حالا کرونا را دیده است؟ منظورم دقیقا خودِ خودِ این ویروس نیمه‌زنده‌ی فوق‌العاده کوچک است؟ آن را دیده اید؟ دقیقا خود کرونای جدید یعنی کووید۱۹ را چند نفرتان این روزها زیر میکروسکوپ دیده‌اید!؟ تاثیرش را چه؟
کرونا را چه کسی دیده!؟ اما کم نیستند کسانی که امروز باور دارند باید چشم و دهان و بینی و مخاط‌شان را از احتمال کرونا به طور کامل محفوظ نگه دارند؟ باید ماسک بزنند و با دست‌کش به هر سطحی در هر جایی آن هم به قدر ضرورت دست بزنند! یعنی اگر بشود از همین هم پرهیز کرد که چه بهتر!
این دقیقا ترجمان مادی ایمان به غیب است! یک نادیده‌ی باور شده!
تقریبا تمام تلاش دین‌های الهی برای رساندن بشر به همین نقطه است که دوباره با کنار زدن غبارها و فریب‌ها و بی‌خیالی‌ها، غیب فعالی که در پشت زندگی‌ست را باور کند. آن را به کار بگیرد و از تیررس آسیب‌های نادیده خودش را حفظ کند. تمام تلاش دین‌های الهی برای آگاهی به سطحی بیش‌تر از محسوس ماده است؛ چیزی که این روزها کنار ویروس کرونا یک طور اپیدمی شده است.
ما این روزها در مانوری الهی هستیم و خودمان خبر نداریم. هرچند مثل خیلی رزمنده‌ها که مانور مجهزشان نمی‌کند، بعید نیست این روزها بگذرد و از این مانور کم‌باورتر بیرون بیاییم!

فرمود گناهان چرک‌ند! آتش‌ند! مثلا نگاه به نامحرم تیری از شیطان است؛ این نگاه یک تیر نادیده رها می‌کند که درست در قلب بیننده می‌نشیند. این نگاه دو سو دارد؛ یک ناقل -عموما بدون علائم- که مرد است و یک گیرنده که از همه جا بی خبر است و زن است. [تازه شریعت پیش‌بینی دارد که عموم گیرنده‌ها در این فرآیند جزو اقشار زمینه‌دار و ریسک هستند] این جاست که شریعت یک پوشش (بخوانید ماسک) بر چشم ناقل و یک پوشش (بخوانید ماسک) بر سر و موی گیرنده دستور می‌دهد. این فرآیند و این دستور -که یکی از صدها نمونه پیش‌گیرانه‌ی شریعت است- خیلی آشنا نیست؟
تمام هندسه غیب همین قدر عینی‌ست. وقتی ساده‌ش کنی و برسی به جلوه‌هایی که در ماده ظهور کرده، معما حل می‌شود.
پس چرا همان شوری که در تهیه ماسک هست در تهیه چادر و پوشش نیست؟ چه چیزی این وسط کم است؟ اعتبار غیب مورد ادعای پزشکان -که مثلا «۱۴ روز» است- بیش‌تر است از اعتبار غیب پیام‌بران که «یک ابد» است؟ پزشک‌ها آدم‌های مورد‌اعتمادتر و مهربان‌تر و فداکارتر و رنج‌بر‌تر از پیام‌بران هستند؟ چه چیزی این وسط می‌لنگد؟! چه چیزی کم است؟

ایمان کم است.
غیبی مانند کرونا که زیر میکروسکوپ‌ها برای برخی آشکار شده است، با خبر «دکترها» برای ما «باور» شده است. دکترهایی که به معاونت «عقل ابزاری و تجربه مادی» که جمله از استعدادهای بشر است شایسته‌ی این سفارت شده‌اند و ما به پیام ایمان آورده‌ایم.
غیبی مانند تیرهای سمی روح و روان که برای برخی در شهودات عرفانی آشکار شده است، با خبر «پیام‌بران و اولیای خدا» برای ما «باور» نمی‌شود. اولیایی که به معاونت «عقل کلی و تجربه روحانی» که از استعدادهای دیگر بشر است شایسته‌ی این سفارت شده‌اند و ما به پیام‌شان ایمان نمی‌آوریم.
چرا ایمان کم است؟
چرا حرف دکترها -با وجود آن که پنهان است- پذیرفته می‌شود و در حرف پیام‌بران که غیب است تردید می‌شود؟ این دوگانگی از کجا می‌آید؟ چرا همان بشری که به پنهان دکترها باور پیدا می‌کند با غیب پیام‌بران کلنجار می‌رود؟
من این روزها که ماسک روی صورت آدم‌های ناپرهیزکار می‌بینم، خیلی تعجب می‌کنم! یک اهل پرهیز مشخص است چرا پرهیز می‌کند. او یادگرفته به هر احتمالی بها بدهد. او آن طور ملکه‌ش شده که هیچ خطری -هرچند محتمل- را دست کم نگیرد! اما یک نااهل پرهیز که به راحتی روسری را عقب برده یا چشم و دهان را به هرچه نهی شده باز کرده با چه توجیهی این قدر سختی به خودش می‌دهد و ماسک به صورت می‌گذارد!؟ چه توجیهی جز این که باور به یکی پیدا کرده و به دیگری باور ندارد!؟
این است تمام حرف اهل شریعت در مقابل مدعیان معنویت و طریقت منهای شریعت: اگر شریعتی صراحتا مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد جز نقص در ایمان دلیلی پیدا نخواهد شد.
این همان منطق رسول الله ص است که فرمود عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمِي مِنَ الطَّعَامِ مَخَافَةَ الدَّاءِ كَيْفَ لَا يَحْتَمِي مِنَ الذُّنُوبِ مَخَافَةَ النَّار (من لایحضر، ۲/۳۵۹)
واقعا چه منطق عقلایی می‌تواند این دوگانگی را توجیه کند؟ جز تفاوت در عقل؟ جز اختلاف در بینش؟
ویروس‌هایی که شریعت با آشکارسازی روحانی‌ش برای ما از غیب ماده گزارش می‌کند فقط به همین بی‌حجابی و کم حیایی خلاصه نمی‌شود و انواع به مراتب خطرناک‌تر دارد. ویروس بدخلقی، ویروس ریا، ویروس بدزبانی، ویروس بدعهدی، بی‌نظمی، تنبلی، بی‌مبالاتی و... همه این ویروس‌ها ناقل دارند؛ ناقل‌های بی‌علامت -که اکثرمان هستیم- و ناقل‌های باعلامت!
عجیب کار کسی ست که از ناقل بی‌علامت حریم نمی‌گیرد! مواظب خودش نیست!
عجیب‌تر کسی ست که با ناقل باعلامت این میان هم‌راه می‌شود! حتی با ناقل باعلامت ازدواج می‌کند!
عجیب‌ترتر کسی ست که از ظرف نیم‌خورده ناقل دارای علامت می‌خورد و می‌نوشد... و در همان لحظه گیره روی بینی ماسک‌ش را محکم تر می‌کند!
این روزها که داری قرنطینه تمرین می‌کنی، یاد حریم‌های الهی بیافت. همه‌شان یک جور قرطینه‌اند که بارها و بارها ردشان کردیم. فرق‌ش این بود که کار به دست کریم بود.
وقتی قرنطینه رد می‌کردیم، ملائکه‌ش را می‌فرستاد -بخوان نیروهای جهادی‌ش را- که بال بگسترند در تمام طول مسیر از گام اول تا دل گناه و تا توبه؛ این طور ضدعفونی می‌کرد؛ به قدری که تلف نشویم،... هرچند هر تماسی تبعاتی دارد.
این روزها یاد آن حریم‌ها و قرنطینه‌ها کنیم.
این روزها اگر ایمان ما را برگرداند، درخشان‌ترین روزهای عمر ماست.

عجیب کار کسی ست که از ناقل بی علامت حریم نمی گیرد! مواظب خودش نیست!
عجیب تر کسی ست که با ناقل با علامت این میان هم راه می شود! با ناقل دارای علامت ازدواج می کند!
عجیب تر تر کسی ست که از ظرف نیم خورده ناقل دارای علامت می خورد و می نوشد... و در همان لحظه گیره روی بینی ماسک ش را محکم تر می کند!
دروغ گوهای متعفن اینترنشنال و من و تو و بی بی سی، خدایی در هر مسلک سیاسی نگاه الهی کنی می بینی که ناقل های با علامت حاد هستند و داری از کنار ظرف آب و غذای دهن زده شان ثانیه ثانیه کام می گیری.....


این یادداشت در دوم فروردین ۱۳۹۹ در یانون منتشر شده است.

کروناایمانمعنویت
گاه‌نوشته‌های یا.نون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید