جشن حافظ برگزار نشد؛ در واقع آنلاین برگزار میشود :) سینماها تعطیل است. کافه رفتنها تعطیل. خریدها محدود و حتی تعطیل. دور دور کردنها و تفریحات و معاشرتها تعطیل. حتی دانشگاهها تعطیل مدارس تعطیل ... مساجد تعطیل ... انگار کرونا همه عرصههای غیراساسی زندگی ما را تعطیل کرده است. هرچیزی را که زیادی به آن گیر داده بودیم و وابسته شده بودیم. کرونا ما را از خواب سنگین این اضافات بیدار میکند و به زندگی واقعی برمیگرداند.
چقدر جهان کرونا درس آموز است.
کرونا تا کجا میتواند برود؟
میتواند تمام اضافات زندگی ما را بریزاند؟
میتواند ما را به همان کانونهای نخست کیفی زندگی متوجه کند؟

کرونا از این حیث که هادم همه لذتها و فسخ کننده عزمها و فرونشاننده امیال اضافه است خیلی خیلی چهره قیامتی دارد.... این روزها صحبت از محرم اباعبدالله الحسین (ع) و کروناست. محرمی بدون شانههای به هم چسبیده و سینهزنیهای پرشور و موجگون و سیلآسا. محرمی با فاصله اجتماعی! و قیامت را با هیچ چیز تعارفی نیست. حسین پرگار هستی به دست دارد اما کرونا میاید تا حتی همان چیزهایی که ما به میل نفوسمان به پاسداشت حماسه حسین (ع) هم افزودیم را از ما بگیرد. ما را متوجه کانون اساسی این حماسه کند. آن دلبستهی شورانگیز سوزان نمناک پرسروصدای شبها و نیمهشبهای ده شبانه روز داغ، چقدر آفریدهی ما بود و هست؟ حالا برویم و مشق کنیم گریه در جمعهای کوچک را. گریه بدون بلندگوهای گوش کر کن را. گریه بدون فریادهای مداح و مجلسگردانی پامنبریها را؛ و گریه بدون دوربینها را.... همین چیزها که کرونا از حتی محرم ما میگیرد چه بسا آنی نبود که باید مشغولمان میکرد! شاید هم قدر چیزی که در دست داشتیم نمیشناختیم؛ پس شاید این راه را باید برویم... حب الحسین حرارة فی قلوب المومنین لاتبردوا ابدا....