این عکس خیلی برام جذاب بود آخه احساس واقعی من توش معلومه در یک چند ثانیه که غرق در آرامش و شادی بودم از دیدن صحنه ی روبروم شنیدن صدای هورای بچه ها اینکه از یک مرد ۵۷ ساله که اسکموهای خوشمزه ش عالی بودن می شنیدم که میگفت چه کیفی می کنن بچه ها، اینکه مادری با کودک درون سرحال میگفت کاش ما هم اونجا بودیم ها، دیدن هم تیمی ها که بدون نشون دادن ذره ای خستگی با عشق تمام توی ریتم منظم دارن تمام تلاششون رو می کنن تا بچه ها بعد از مدتها از ته دل خوشحال باشن و غرور برای در کنار بودن یک حرفه ای طراح بازی جدی اما خیلی مهربون❤️
یکم لم دادم روی یک پام که خیلی خیس شده بود و دردش رو کم کم دیگه احساس نمیکردم.
و به خودم گفتم عالی بود شما تمام تلاشتون رو کردید. حالا کیف کنید!
و بدون اینکه بدونم این عکس ثبت شده…
و قرار شد روز ۵ ام مرداد برای جشن ۵۰۰۰ تومانی بنیاد غیردولتی یاران عشق ایجاد امید بشه برای بیماران سرطانی