توی این دوره ی همه گیری
خیلی چیزها یادمون اومد.
تازه یادمون افتاد چقدر از دست دادن سخته !
دور بودن از هم سخته؛
با همه جور امکانات بازم تو خونه زندانی بودن سخته!
تازه یادمون افتاد بیشتر از اون چیزی که فکر میکنیم به هم نیاز داریم.
شاید کم کم داریم به شور و شوق انسان بودن بر میگردیم!
تو زندان هم بندی های یک زندانی موقع آزادی، هم بندشون رو با این دعا که بری و بر نگردی بدرقه میکنند.
این رو همه مون، هزار بار به این ویروس بیش فعال هر روز به شکلی جهش یافته میگیم.
حالا خدا رو شکر مثل اینکه براش واکسنی هست و چه دیر و یا چه دیرتر به ما هم میرسه!
اما کاش یک واکسنی در بیاد برای آدمهایی که بزهکار نیستند، عمدی تو کارشون نبوده اما افتادن تو زندان
می دونی اولین چیزی که به ذهنم رسید با شنیدن موضوع جشن ۵۰۰۰ تومانی اسفند همین بود!
واکسن عشق!
خدا خیلی مهربونِ خیلی
خدا رو شکر یاران عشق داریم.
خوشحالم و امیدوار! آخه امسال نوروز خوبی میشه چون درسته خیلی ها رو ویروس از ما گرفت اما واکسن عشق خیلی از خونه ها رو گرم میکنه و امید دل هامون رو روشن تر.
فائزه آریانی/ داوطلب یاران عشق گروه استان مازندران