تا حالا دیدین از جلو یه چیزی بی تفاوت رد میشین بعد از چند قدم یهو یه چیزی درونتون میگه برگرد؟ عضویت من در یاران عشق دقیقا همینطوری شد!
28خرداد 1399 بود که داشتم استوری های اینستاگرام رو نگاه می کردم که چشمم افتاد به فرم عضویت یاران عشق، خیلی ساده از کنارش رد شدم، چندتا استوری که گذشت یه چیزی درونی بهم گفت برگرد و ببین این فرم عضویت چیه! برگشتم و دیدم که برای بنیاد نرگس کلباسیه! با نرگس از زمان فیس بوک آشنا شدم، اون موقع که براش امضا جمع می کردند. بعدا هم توی برنامه ماه عسل بیشتر شناختمش ولی دروغ چرا؟ زیاد پیگیر کارهاش نبودم. موقع زلزله کرمانشاه من سرباز بودم و خبر فعالیت های نرگس رو معمولا از خانمم یا خواهرم میشنیدم، طرفدار دو آتیشه نرگس بودن ولی خب بازم من پیگیر نبودم! انگار هنوز زود بود و موقع اش نرسیده بود. تا اینکه اون روز فرم عضویت رو دیدم! فرم رو که دیدم رفتم پیج بنیاد، آدم شدیدا تحلیل گری هستم، از پیج بنیاد رفتم پیج تبریز و دیدم زیاد فعال نیست اما خب، بازم برای آشنایی بد نبود. خوشحال شدم که بنیاد توی تبریز هم گروه داوطلبی داره. راستش از فعالیت های بنیاد و این نگرش که فعالیت های ماندگار باید انجام داد خیلی خوشم اومد، شروع کردم به سرچ کردن نام نرگس کلباسی، مصاحبه هاش رو خوندم، دیدگاهش رو شناختم، شاید باورتون نشه ولی رفتم از اولین پستش توی اینستاگرام تا آخرین پستش رو مطالعه کردم، در واقع لحظه لحظه پست هاشو باهاش زندگی کردم، حس ترس، حس امید، حس موفقیت همه اینارو با تمام وجود درک کردم و این شد که فرم عضویت رو 28 خرداد پر کردم و برای بنیاد فرستادم. سه روز بعد گروه تبریز عضو شدم و فعالیت ها شروع شد.
توی این یک سالی که عضو بنیاد بودم خیلی حال دلم خوب بود و این حال خوب رو مدیون تک تک یاران عشقی های سراسر ایرانم، جشن هایی که پشت سر گذاشتیم، فعالیت هایی که باهم انجام دادیم، خلاصه اش کنم، عشق، شوق و همدلی رو به معنای واقعی تجربه کردم و خیلی از این بابت خوشحالم و افتخار میکنم عضو بنیاد یاران عشق هستم. امیدوارم سال بعد وقتی دو سالگی پیوستنم به یاران عشق رو میخوام جشن بگیرم بازم براتون از یک سال فوق العاده بگم! این سال فوق العاده رو قطعاً با کمک شما یاران عشقی های عزیز می سازیم.
دوستتون دارم هر کجای ایران که باشید.
علی دلجوان/ داوطلب یاران عشق استان آذربایجان شرقی