اگر دارید این مطلب رو میخونید احتمالا یا بازی کردن یکی از سرگرمیهای مهمتون هست یا شاید به مسائل محیط زیستی علاقه دارید. شاید هم فکر کردید که میخوام راههای جدیدی برای کوبیدن بازیها و گیمرها بهتون یاد بدم! با مورد آخر کاری ندارم و هدف من این نیست. من هم گیمر هستم و بازی کردن و بازی ساختن از مهمترین بخشهای زندگیم هستن. در عین حال دوست دارم (و فکر میکنم باید) همیشه تا میتونم حواسم به محیط اطرافم و اونایی که باهاشون این دنیا رو شریکیم باشه و خودخواهانه فکر نکنم که همه چیز فقط در خدمت من و همنوعهای من ساخته شده. اگر شما هم این رو قبول دارید و این طوری فکر میکنید حتما میدونید این حس یعنی چی که یه وقتایی وقتی یه کار به ظاهر بیآزار انجام میدید ممکنه بعدش عذاب وجدان بگیرید. شاید همین حس نه چندان خوشاید هم دلیل این باشه که خیلی وقتها وقتی قرار هست با حقایقی روبهرو بشیم که ممکنه ما رو از یه سری دلخوشیهامون دور کنه رومون رو اون ور میکنیم. مثلا اگر یه مطلبی مثل این بخواد بهمون بگه که صنعت بازی و بازی کردن ما چه آسیبهایی میتونه به طبیعت بزنه، شاید نخوایم جدیش بگیریم یا این بهونه رو بیاریم که ما کلی مشکل دیگه داریم و اول باید خودمون رو جمع کنیم تا بخوایم به این چیزا حتی فکر کنیم!
هدف من از آماده کردن این نوشته این نیست که شریک عذاب وجدان پیدا کنم (اگر پیدا کردم هم ناراحت نمیشم!). وقتی برای اولین بار «گیم» و «محیطزیست» رو کنار هم دیدم برام سوال شد که چرا انقدر دیر با این موضوع روبهرو شدم که بازیها چقدر میتونن تاثیر منفی و البته مثبت روی محیطزیست داشته باشن. این کاری هست که میخوام بکنم؛ میخوام سوالهایی مثل این تو سرتون بندازم و شاید کاری کنم که وقتی بازی میسازید یا بازی میکنید به این فکر کنید که کارتون چه تاثیری روی بقیه، حتی شاید تا نسلها بعد خواهد داشت. یا شاید توی یه دنیای ایدهآل با این کارم باعث بشم که کارهایی بکنید (یا نکنید!) که از ترکیب این دو تا موضوع به ظاهر بیربط به هم، یه دنیای قابل تحملتر بسازیم (چرا انقدر سخت میشه بدون شعاری شدن در مورد حفاظت از محیط زیست حرف زد؟! چیکار کردیم!). مثلا سادهترین کاری که میشه کرد اینه که نظرتون رو در مورد این موضوع همینجا تو بخش نظرات یا تو حسابهای خودتون تو شبکههای اجتماعی بنویسید و بحثی رو شروع کنید!
این مطالب و درگیری کوچیک من با این مسئله از یکی دیگه از کلاسهای دانشگاه و بعدتر از موضوعی که برای یکی از مقالههای دانشگاه نوشتم سرچشمه میگیره (دانشگاه خوب است!). منبع اصلی که بیشتر از همه برای این نوشته ازش استفاده کردم و بخشهای زیادی از چیزی که در ادامه میخونید و همچنین بیشتر تصاویر از دفترچهی راهنمای Playing for the Planet که توسط سازمان ملل منتشر شده استخراج و ترجمه شدن. توضیحات بیشتر در مورد اینکه Playing for the Planet چی هست رو در ادامه میدم.
همهامون میدونیم که حال زمینمون اصلا خوب نیست و به لطف تک تکمون اوضاع هر روز بد و بدتر میشه. جنگلهامون رو نابود میکنیم که آووکادو بکاریم و تا چند سال دیگه تو اقیانوسها بیشتر از ماهی، کیسه پلاستیکی پیدا میشه. شاید این رو برای بار چندمی باشه که میشنوید، ولی یادآوریش خالی از لطف نیست: اگر تاریخچهی عمر زمین رو توی یه سال خلاصه کنیم، انسانها تازه همین ۳۷ دقیقهی آخر وارد زمین شدن و تو ۰.۲ ثانیهی آخر یک سوم منابع طبیعی رو مصرف کردن! هر روز چندین تن ماده از زمین استخراج میکنیم و در عرض چند روز خیلیهاشون رو به شکل زباله پس میدیم. خیلی زود برای اینکه بتونیم زندگیهامون رو به همین شکل ادامه بدیم به بیش از یک زمین برای دووم اوردن احتیاج داریم! و تازه این در حالی که بیشتر مردم در خیلی از کشورها زندگی و مصرف فقیرانهای دارن. اگر همهی مردم زمین مثل کشورهای مرفه زندگی میکردن، همین الان به 5 زمین دیگه برای بقا نیاز داشتیم! اگر سرتون درد میکنه برای این جور آمار و ارقام حتما به سایت The World Counts که برای نوشتن این بخش ازش استفاده کردم سر بزنید تا با دیدن بعضی از اعداد سرتون سوت بکشه و بالاخره پاشید برید اون لامپ اضافهی لامصب رو خاموش کنید!
اما سهم بازیها تو این کثیفکاریهامون چقدره؟ دیگه الان همه این رو میدونن که صنعت بازیسازی یکی از بزرگترین و پولسازترین صنایع جهان است. اگر هم تازه از غار بیرون اومدید همین بس که بدونید که درآمد سالانهی بازیها از مجموع درآمد هالیوود و بالیوود و موسیقی روی هم بیشتر شده. الان دیگه فقط اونهایی که بازی میکنن نیستن که درگیر بازیهای دیجیتالی هستن، تعداد افرادی که اونها رو تماشا میکنن هم داره هر سال بیشتر میشه. در سال 2017 تقریبا 666 میلیون نفر استریم و ویدئوهای مربوط به بازی رو روی پلتفرمهای مختلف تماشا کردن. توی یه چیزی به اسم attention economy (که من خودم برای این مطلب برای اولین بار اسمش رو شنیدم ولی فکر کنم معلوم باشه چیه و چقدر مهمه!) استریمرهای بازیها بیرقیبن!
همهای اینا برای طبیعت هم میتونن نگران کننده باشن و هم خوشحال کننده. اول خبر خوب اینه که بازیسازها و استریمرها به حجم عظیمی از مخاطبی دسترسی دارند که اتفاقا بیشترین تاثیر منفی رو هم روی طبیعت دارن (از جوامع مرفه بیدرد) و میتونن تو زمانی که اونها توی بازیها یا استریمهاشون صرف میکنن دنیای واقعی رو بهشون معرفی کنن! میتونن اونها رو از مشکلات زمین آگاه کنن و حتی راهکارهایی رو بهشون مستقیم یا غیرمستقیم یاد بدن.
اما بخش بد ماجرا اینه که این فعالیت به ظاهر کم خطر تاثیرات مخرب زیادی روی زمین داره. حجم زبالههای الکترونیکی یا e-waste (که از خطرناکترین و بدترین نوع زباله هستن و خودشون یه مطلب کامل دیگه مطلبن!) روند رو به رشد نگرانکنندهای دارن و سرعت زیاد شدن حجمشون از هر زبالهی دیگهای بیشتره. متوسط طول عمر هر وسیلهی الکترونیکی فقط پنج سال هست و با عرضه شدن هر محصول جدید به تعداد این زبالهها فقط افزوده میشه (وقتی PS5 مییاد برای خیلیهای یعنی PS4 زباله شد!). تقریبا نصف این زبالهها همون وسایل شخصی هستند که من و شما استفاده میکنیم، مثل کامپیوترهای شخصی، موبایلها و تبلت و تلوزیونهامون که اتفاقا با همینها هم بازی میکنیم. اگر به این جور اطلاعات علاقه دارید یکی از کانالهای یوتیوب جذابی که در این مورد پیدا کردم Our Changing Planet هست که یه سر بهش بزنید تا از تاثیر فعالیتهامون بیشتر مطلع بشید.
فقط این زبالههای آشکار و فیزیکی نیستن که روی محیطزیست و آب و هوا تاثیر میذارن. ردپای بازی کردن، عظیم و مدام در حال رشده. در سال 2016 مصرف ترافیک بازیها به 915 پتابایت در ماه رسید و به یکی از رو به رشدترین بخشهای مصرفکنندهی اینترنت تبدیل شد که پیشبینی میشه تا یک سال دیگه یعنی 2021 هم این عدد 62 درصد افزایش پیدا کنه. این گردش اطلاعات هم منتشرکننده آلودگی هستند که شاید در نگاه اول به چشم نمیان.
سازمان ملل پیشنهاد میده که گیمرها و سیاستمدارها از قاعدهی circular economy پیروی کنن تا آلودگیهای ناشی از فعالیتهاشون رو کم یا کنترل کنن. با این روش شرکتها باید محصولاتشون رو بعد از پایان عمرشون پس بگیرن و در بهترین حالت اونها رو به قطعات تشکیلدهندهاشون تبدیل کنن و دوباره این قطعات رو به صورت مادهی اولیه به چرخهی تولید برگردونن (درست مثل چرخهی عمر موجودات زنده). این کار نه تنها برای طبیعت خوبه بلکه سودآور هم هست. ارزش تمام مواد موجود در زبالههای دور ریخته شده در حال حاضر حدود 62.5 میلیارد دلار هست ولی با این حال فقط 20 درصد از اونها بازیافت میشن.
با وجود همهی این نگرانیها و این حقیقت که داریم هر روز به یه فاجعهای که برای خودمون رقم زدیم نزدیکتر میشیم، خیلی از مردم کاری برای بهتر شدن اوضاع نمیکنن. قبل از اینکه شروع به قضاوتشون کنیم باید بدونیم که دلیل اصلیش اینه که خیلیها اصلا به عمق فاجعه پی نبردن، نه اینکه بیخیال یا بیعلاقه باشن. تا این آگاهی ایجاد نشه نمیشه امیدی داشت که اتفاقی هم بیفته. البته خبر خوب اینه که نسلهای جوون با این مسائل بیشتر آشنا هستن و از مهمترین نگرانیهاشون هم حال و احوال زمین در سالهای آینده است. بازیها که سرگرمی اصلی این نسل هستن میتونن به شکلهای مختلفی به بهبود این شرایط کمک کنن.
در سپتامبر ۲۰۱۹ تعدادی از غولهای بازیسازی مثل Sony Interactive Entertainment، Microsoft، Google Stadia، Rovio، Supercell و Ubisoft و خیلیهای دیگه با هم اتحادیهای تشکیل دادن تا برای حفظ محیط زیست اقدام کنن. این شرکتها در مجموع به بیش از ۹۰۰ میلیون گیمر دسترسی دارن. پیشبینی میشه که با فعالیتهای این مجموعه تا سال ۲۰۳۰ بتونن حدود ۳۰ میلیون تن انتشار CO2 رو کاهش بدن، چند میلیون درخت بکارن، آگاهی جمعی رو در مورد مسائل مربوط به محیط زیست بیشتر کنن، پلاستیک و مواد آلایندهی کمتری تولید کنن، زبالههای الکترونیکی رو مدیریت کنن و در کل در حل مشکلات با هم متحد بشن. و بله شرکتهای بازیسازی میتونن همهی این کارها رو بکنن و در مورد عواقب منفی عمل نکردن به قولهاشون هم در قبال همهی ما مسئول هستن. متاسفانه خبر مهمی مثل این به ندرت توی رسانهها پوشش داده میشه و بازار درگیری ها و جداییها مثل همیشه داغتر از اتحادها هستش.
مدیران ارشد برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد متوجه نقش و توانایی بازیهای کامپیوتری تو بلاهایی که سر محیط زیستمون مییاریم هستن. اونا اعتقاد دارن که بازیها میتونن مردم رو با این مسائل آشنا و اونا رو برای دست به کار شدن تشویق کنن. حتی قبل از این اتحاد هم این موضوع مستقیم و غیر مستقیم توی خیلی بازیها حضور داشتن. مثل آمریکایی که کوجیما تو Death Stranding به تصویر میکشه یا بعضی از نقشمایههای داستان بازی Final Fantasy VII یا حتی زمینی که تو بازی Getting Over It باهاش روبهرو میشیم شاید همین الان هم بعضیها رو به فکر فرو برده باشن (شما مثالهای دیگهای یادتون مییاد؟).
هر کدوم از شرکتهای بزرگی که عضو این اتحادیه شدن تعهداتی رو به گردن گرفتن که میتونید جزئیات بیشترشون رو اینجا بخونید. مثلا سونی قول داده که کاری کنه که کنسول جدیدشون در حالت استراحت انرژی کمتری مصرف کنه و همچنین آگاهی جمعی پلیرها رو در رابطه با تغییرات اقلیمی افزایش دهند. Ubisoft تصمیم داره که توی بازیهاش حال و هوا و فضاهای الهام گرفته از وضعیت محیط زیست اضافه کنه و برای تولید محصولاتش هم با کارخانههایی که محصولات eco-friendly تولید میکنند همکاری کنه. خیلی از شرکتهای مختلف مثل Rovio و Supercell هم offset ای برای کربن دی اکسید تولید شده توسط فعالیتهای خودشان پرداخت میکنن. Carbon Offsetting یعنی زمانی که باعث تولید گازهای گلخانهای میشوید، با هزینه کردن در کارهایی که این گازها و یا انتشارشون رو کاهش میدن، جبران انتشار اونها توسط خودتون رو تا حدودی کرده باشید. با اینکه این کار در خیلی از شرکتهای بزرگ رایج هست ولی قطعا کافی نیست و معمولا حداقل کاری است که این شرکتها باید در کنار فعالیتهای دیگرشان در نظر بگیرند و نه راهی برای حل تمام مشکلات.
شاید بیشترتون قبل از خوندن این مطلب از وجود همچین اتحادیهای و فعالیتهای سازمان ملل برای پیوند زدن بازیها و فعالیتهای محیطزیستی اطلاعی نداشتید. احتمالا خیلی کم خبرهایی از این فعالیتها شنیده باشیم و یا بازیهایی رو بشناسیم که به این مسائل پرداختن. ولی جسته و گریخته چیزهایی میبینیم که خوشحال و امیدوارمون میکنن. یکی از قابل احترامترین اتفاقها برای من انتشار DLC آخر بازی Children of Morta بود. از همون اول، داستان به نابود شدن جنگل زیبای بازی توسط یک نیروی اهریمنی پرداخته بود و حالا توی بسته الحاقی Paws and Claws حیوونهای جنگل نقش پررنگتری توی بازی پیدا میکنن. با این بسته یه پناهگاه برای حیوانات به خونهی خانواده برگسونها اضافه میشه که توش به حیوانات مختلف کمک میکنن. کار قابل ستایش دیگهای که تیم سازنده و ناشر بازی کردن این بود که تصمیم گرفتن کاری کنن که گیمرها با خرید این بسته نه فقط به حیوانات مجازی بلکه به واقعیها هم کمک کنن، یعنی سود بدست اومده از فروش این بسته رو به خیریههای حیوانات ببخشن. تو آخرین خبری که در مورد این بسته منتشر کردن تونستن بیش از 50 هزار دلار برای حیوانات جمعآوری کنن!
خوشبختانه این بار اولی نیست که یه بازی به این موضوعها میپردازه. تو رویدادها و بازیهای مختلفی سعی شده تا هم توجه و هم کمکهای گیمرها به این موضوع جذب بشه. مثلا یکی از بستههای الحاقی اخیر بازی The Sims 4 هم موضوع جالبی داره. با اضافه کردن The Sims 4 Eco Lifestyle به بازیتون حالا با عواقب فعالیتهای سیمهاتون روبهرو میشید و باید توی انتخابهایی که برای زندگیشون میکنید دقت بیشتری بکنید تا شهر و زندگی (و احتمالا وجدان) تمیزتری داشته باشید (البته که EA، ناشر بازی، خسیستر از این حرفها بوده و با اینکه این طور انتظار میرفته، تا اینجا که سعی نکرده تا چیزی از سود فروش این بسته رو به بهبود اوضاع دنیای واقعی اختصاص بده).
مثالهای بیشتری که میشناسید رو برام بنویسد! چند نمونهی دیگه (و بعضا گل درشتتر) رو هم میتونید تو دفترچهی Playing for the Planet پیدا کنید.
بازیها رسانهی قوی و تاثیرگذاری هستن و همین قدرتشون من و شما رو مسئول میکنه که بیشتر مراقب انتخابهامون در مورد بازیها باشیم. مسائل اخلاقی زیادی تو بازیها و بازی کردن وجود داره که به خصوص تو ایران کمتر بهشون بها داده میشه و خیلیها خیلی راحت از کنارش رد میشن یا حتی اونها رو بازیچهی دست خودشون میکنن. مثل اونها نباشیم! دوست دارم که مطالب بیشتری در مورد این موضوعها بنویسم. این که توجهها به تاثیرات بازیها روی محیطزیست بیشتر شده امیدوارکننده است و انتظار میره در سالهای آینده هم نشونههای بیشتری از این تلاش برای همزیستی این دو ببینیم. همچنان حرف گفتنی زیاد هست و سعی میکنم تا شاید یه مطلب دیگه در این مورد منتشر کنم و خلاصهای از راهکارهایی که سازمانملل برای بازیسازها ارائه داده تا فعالیتشون کمتر به زمین و ساکنانش آسیب بزنه رو بنویسم. شما هم میتونید بیشتر در این مورد تحقیق کنید و اصلا شاید این مطلب بعدی رو اول شما منتشر کردید!