یاسمن ولی‌زاده
یاسمن ولی‌زاده
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

اندازه‌ی کسب و کار: مفهوم، فاکتورهای اندازه‌گیری، انواع

انواع اندازه‌ی کسب و کار
انواع اندازه‌ی کسب و کار

اندازه‌ی کسب و کار(Business Size) یعنی حوزه‌ی عملیاتی بیزنسِ ما چقدر بزرگ هست. این می‌تونه براساس فاکتورهای مختلف اندازه‌گیری بشه شامل میزان دارایی‌ها (Assets)، درامد (Revenue)، تولید (Production)، ارزش بازار (Market Capitalization)، تعداد کارمندان (Number of Employees)، میزان سرمایه‌ای (Capital) که سرمایه‌گذاری شده.

سایز بیزنس مهمه. سایز بیزنس می‌تونه روی ظرفیت رقابتی بودنش (Competitive Capacity) تاثیر داشته باشه. برای مثال، کمپانی‌های بزرگ به خاطر منابع عظیمشون بیشتر می‌تونن رقابت کنن. علاوه بر این، از مزیت مقیاس (Economies of Scale) بیشتری سود میبرن که در کمپانی‌های کوچک وجود نداره. در نتیجه با هزینه‌های کمتر، خروجی بیشتری دارن.

نکته‌ی مهم: کانسپت اندازه‌ی بیزنس (Business Size) با کانسپت اندازه‌ی بازار (Market Size) متفاوت هست و نباید به جای هم استفاده بشه.

چطور سایز بیزنس رو مشخص کنیم؟

فاکتورهای زیادی شامل موارد زیر وجود دارن:

1. تعداد کارمندان: تعداد افرادی که استخدام کمپانی هستن. کمپانی‌های بزرگ نیروی کار بیشتری دارن چون در مقیاس بزرگتری کار می‌کنن.

2. درامد: چقدر پول از فروش محصول یا خدمت درمیاد. یه راه اندازه‌گیری درامد، اندازه گیری حجم فروش (Sales Volume) هست

3. تولید: حجم تولید چقدره. این فاکتور رو نمیشه برای بیزنس‌های سرویس محور استفاده کرد چون خروجی شون رو نمیشه به صورت کمی اندازه گیری کرد.

4. میزان سرمایه‌ی سرمایه‌گذاری شده: چقدر از سرمایه متعلق به خود کمپانیه. این مورد معمولا همبستگی مثبتی با مقدار منابع (Resources) داره. برای مثال، منظور از سرمایه می‌تونه محموع سهام (Equity) و بدهی های (Debt) بیزنس باشه. همچنین می‌تونه اشاره داشته باشه به سرمایه فیزیکی مثل دارایی‌ها، ماشین الات، تجهیزات.

5. ارزش بازار (Market Capitalization): ارزش کل سهام منتشر شده توسط شرکت چقدره. این فاکتور رو میشه فقط برای بیزنس‌های سهامی عام (Public Companies) در نظر گرفت که سهامشون توسط مردم معامله میشه و در بورس اوراق بهادار (Stock Exchange) عرضه میشه.

ارزش بازار = قیمت سهام(Share) شرکت * تعداد سهام موجود

بیزنس‌ها بر اساس اندازه‌شون چند نوع هستن؟

۴ دسته بیزنس بر اساس سایزشون وجود داره:

  • میکرو بیزنس(Micro-sized business)
  • بیزنس های کوچک(Small-sized business)
  • بیزنس‌های متوسط(Medium-sized business)
  • بیزنس‌های بزرگ(Large-sized business)

طبقه‌بندی یک بیزنس بسته به کشورها و سازمان‌ها ممکنه متفاوت باشه. هر سازمانی طبقه‌بندی و تعریف متفاوتی داره. بعضیا ممکنه تعداد کارمندان رو اساس دسته‌بندی قرار بدن بعضیا هم ممکنه گردش مالی (Turnover) یا میزان درامد (Revenue) رو اساس دسته‌بندی قرار بدن.

برای مثال، در اندونزی، سازمان آمار، بیزنس‌ها رو به دسته‌های زیر تقسیم می‌کنه:

  • بیزنس‌های میکرو: ۱ – ۴ کارمند
  • بیزنس‌های کوچک: ۵ – ۱۹ کارمند
  • بیزنس‌های متوسط: ۲۰-۹۹ کارمند
  • بیزنس‌های بزرگ: بیش از ۱۰۰ کارمند

در حالی که انجمن جهانی OECD به این شکل طبقه بندی می‌کنه:

  • بیزنس های میکرو: کمتر از ۱۰ کارمند
  • بیزنس‌های میکرو: کمتر از ۱۰ کارمند
  • بیزنس‌های متوسط: ۵۰ – ۲۴۹ کارمند
  • بیزنس‌های بزرگ: بیش از ۲۵۰ کارمند

یا مثلا کمیسیون اروپا، هم تعداد کارمندان و هم درامد رو در طبقه‌بندی لحاظ می‌کنه:

  • بیزنس‌های میکرو: کمتر از ۱۰ کارمند و گردش مالی سالانه (Annual Turnover) کمتر از ۲ میلیون یورو
  • بیزنس‌های کوچک: کمتر از ۵۰ کارمند و گردش مالی سالانه کمتر از ۱۰ میلیون یورو
  • بیزنس‌های متوسط: کمتر از ۲۵۰ کارمند و گردش مالی سالانه کمتر از ۵۰ میلیون یورو
  • بیزنس‌های بزرگ: ۲۵۰ یا بیش‌تر کارمند و گردش مالی سالانه بیشتر از ۵۰ میلیون یورو

چرا سایز بیزنس مهمه؟

بیزنس‌های بزرگ منابع و سرمایه زیادی برای رشد دارن. در نتیجه، مزیت اقتصادی (Economies of Scale) بیشتری دارن که این موجب کارایی بیشتر برای بیزنس میشه. منابع زیاد همچنین جایگاه کمپانی رو در بازار محکم‌تر می‌کنه و قدرت چانه زنی (Bargaining Power) با مشتری و تامین کننده رو بیشتر می‌کنه.

بیزنس‌های بزرگ برای اقتصاد، خروجی و ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتری داره و اگه جز مؤسسات مالی و نهاد‌های مالی (Financial Industry) باشن تاثیرشون بر اقتصاد حتی بیشتر هم هست.

برای مثال بانک‌ها رو در نظر بگیرید. هر چقدر بزرگ‌تر بشن، نقششون برای اقتصاد حیاتی‌تر میشه. اون‌ها نقش مهمی دارن چون عرضه کننده‌ی وام (Loan) هستن. در نتیجه، اگر یک بانک بزرگ ورشکست بشه، می‌تونه اقتصاد رو تکون بده. معمولا دولت‌ها برای جلوگیری از ورشکستی بانک‌های بزرگ، کمک‌های مالی (Bailouts) ارائه میدن.

بنابراین، سهامداران (Stakeholders) در تصمیمات اقتصادی درباره‌ی یک کمپانی، سایز بیزنس رو در نظر می‌گیرن.

شرکت‌های بزرگ تاثیر بیشتری روی مشتریان دارن. مشتریان می‌بینن که کمپانی‌های بزرگ تمایل دارن کیفیت بهتری ارایه کنن تا شهرتشون اسیبی نبینه و با مزیت مقیاس بیشتری که دارن، احتمالا قیمت پایین‌تری رو پیشنهاد می‌کنن.

سرمایه‌گذاران (Investor) سایز بیزنس رو وقتی می‌خوان روی سهام (Corporate Stock) یا بدهی‌های شرکت (Corporate Debt) سرمایه‌گذاری کنن در نظر میگیرن.

اونها ممکنه تصور کنن کمپانی‌های بزرگ برای سرمایه‌گذاری امن‌تر هستن چون منابع (Resource) بیشتری دارن که ظرفیت رقابتی بیزنس رو میبره بالا و باعث میشه پول بیشتری در بیاره.

کارمندان به دلیل فرصت‌های بهتری که کمپانی‌های بزرگ در اختیارشون میذارن شامل حقوق یا مسیر شغلی حرفه‌ای و همچنین امنیت شغلی تمایل دارن با کمپانی‌های بزرگ کار کنن.

تامین‌کننده‌ها تمایل دارن با بیرنس‌های بزرگتر کار کنن چون سفارشات بزرگتری میدن بنابراین می‌تونن به مزیت مقیاس بیشتری برسن.

منبع: https://penpoin.com

اندازه ی کسب و کاراندازه بازارکسب و کار کوچککسب و کار خردکسب و کار بزرگ
Business Specialist
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید