زندگی ما انباشته از کیفیت های پیچیده ای از صداها، تصاویر، مزه ها و بوهاست و مغز ما تلاش میکند دنیای آشفته را برای ما آسان کند و باید اعتراف کنیم کار مغز، کاری است بسیار بزرگ و پیچیده.
هنگام بروز یک اتفاق مانند شلیک تیر، حس های ما اعم از بویایی، شنوایی و بینایی هر کدام جداگانه عمل کرده واطلاعات خود را به مغز می فرستد و در مراکز پیچیده ی مغزی، این حس ها در قالب درکی منسجم از محیط با هم ترکیب می شوند و ما متوجه می شویم که در خطر هستیم و باید فرار کنیم.در برخی از آسیب های مغزی، این یکپارچگی حسی مختل می شود؛ مثلا فرد بیمار درکی درست از حرف زدن دیگران ندارد و نمی تواند بین حرکات لب و گفتار فرد مقابل، ارتباط برقرار کند.
حالا میخواهیم به شما بگوییم که یادگیری در محیط های تک حسی، از اثربخشی کمتری برخوردار است؛ در عوض در لحظاتی که چندین حس در وقایع دخیل است، به یاد آوردن آن واقعه آسان تر است.
ما به مدارس توصیه کنیم تا 3 اصل مرتبط با این بخش را سرلوحه ی کار خود قرار دهند تا یادگیری تسریع شود و عمیق تر انجام شود.
به همین دلیل است که فلش کارت ها،برای یادگیری مطالب بسیار عالی هستند.
رایحه ها دارای قدرت های عجیب و غیرقابل باور هستند؛دلیل آن این است که پیام بویایی بر خلاف سایر حواس، بدون رفتن به تالاموس، به مقاصد خود در مغز می رسند و عمیقا بر تصمیم ها و عواطف ما اثر میگذارند.
پیشنهاد ما به مدارس این است که حس بویایی را هم در یادگیری دخیل کنید و از ابزاری استفاده کنید که بوی خاصی دارند؛مانند فلش کارت ها و کتاب های خوش بو
*یک مغازه ی فروش شکلات با پخش کردن رایحه ی محصولاتش در سرتاسر مغازه اش،موفق شد 60 درصد فروش خود را افزایش دهد. و یا یک لباس فروشی زنانه، با پخش رایحه ی خوش بوی وانیل در مغازه، فروش خود را دوبرابر کرد.
تحلیل بینایی خیلی سریع و از سلول های عصبی شبکیه آغاز می شود. مغز روی بینایی انرژی زیاد صرف میکند و خیلی به آن اعتماد میکند؛ تا حدی که ممکن است حس های دیگر را گول بزند.
چیزهایی که ما میبینیم،با واقعیت متفاوت است.اگر گفتید چرا؟ منطقه ای در چشم ما به نام «منطقه ی کور» وجود دارد که سلول عصبی گیرنده ی نور ندارد؛بنابراین ما باید همیشه در میدان دید خود، یک لکه ی سیاه ببینیم؛اما این اتفاق نمی افتد؛زیرا مغز ما به ما حقه می زند و آن قسمت های خالی را با استفاده از اطلاعات سابق پُر میکند و اگر قسمتی از مغز که مربوط به این عمل پر کردن است، آسیب ببیند، پرشدن نقطه ی کور مختل می شود و این افراد مرتبا با اشیایی روبه رو می شوند که وجود خارجی ندارد و یا افرادی را مهمان خود می بینند که وجود ندارند.
مغز اطلاعات هر دو چشم را جمع آوری می کند و با تغییر و تحریف آنها، بهترین حدس را فراهم میکند. به همین دلیل است که دو نفر با نگاه کردن به ابرهای آسمان در یک منطقه، چیزهای متفاوتی از هم مشاهده می کنند.
*بینایی بهترین ابزار یادگیری است و یادگیری تصویری، بسیار موثرتر از یادگیری متنی است.بنابراین در آموزش های خود،ورودی های بینایی را افزایش دهید تا آثار آن را متوجه بشوید.
بگذارید رو راست صحبت کنیم؛مغز انسان درکی از متن ندارد و متن ها را به عنوان تعداد بسیار زیادی از تصاویر کوچک(کلمه) می بیند.این تصاویر زیاد مغز انسان را خسته می کند و اثرگذاری کافی ندارد.بنابراین ما به مدارس توصیه میکنیم برای تسخیر مغز ها، ارائه ی متون را کاهش دهند و درعوض از عکس و فیلم ها بیشتر استفاده کنند.
1- سلولهای مغز زنان نسبت به مردان کمتر و کوچک تر است ولی ارتباط بین سلولهای عصبی در زنان بیشتر است.این می تواند به جثه ی بزرگتر و قوی تر مردان مربوط باشد زیرا که مردان برای حرکت عضلاتشان به سلول های بیشتری نیاز دارند.
2- لوب آهیانه ی تحتانی به طور قابل ملاحظه ای در مردان بزرگتر است؛این ناحیه ی متقارن که در بالای گوش ها قرار گرفته است،در انیشتین و ریاضی دانان بزرگ جهان،اندازه ی بزرگ تری داشته است.بنابراین این ناحیه ی مغز برای اعمال ریاضی و محاسبات به کار می رود.
3- دو لوب پیشانی و گیجگاهی در زنان نسبت به مردان بزرگ تر است؛کار این نواحی مرتبط با زبان و صحبت کردن است(علت پرحرفی زنان ).در هنگام صحبت کردن، این نواحی(پیشانی و گیجگاهی )مغز در مردان فقط در یکی از نیم کره ها فعال می شود ولی در زنان،هر دو نیم کره فعالیت می کند.
*احتمال عقب ماندگی و مشکلات ذهنی در مردان بیشتر از زنان است؛زیرا مردان تنها یک کروموزوم X دارند و در صورت آسیب دیدن آن، ممکن نیست چیز دیگری جایگزین آن شود.
*زنان رویدادهای احساسی و عاطفی را بهتر و سریع تر از مردان به یاد می آورند.
*زنان مهارت های کلامی قوی تری دارند و اختلالات کلامی در پسرها 2 برابر دخترهاست.
*رابطه ی بین پسر ها، رابطه ی سلسله قدرتی است و پسر های ضعیف، جایگاه خوبی در میان همجنس های خود ندارند اما روابط بین دختران، ریاست طلبانه نیست.
*زن ها هنگام پرسیدن یک سوال از جنس مخالف، معمولا بیشتر به دنبال آغاز گفت و گو و درد و دل هستند و به یک هم صحبت خوب نیاز بیشتری دارند.
پیشنهاد ما این است که در محیط های کاری از استعداد های هر دو جنس استفاده کنید.
انچه در این چهار مقاله خواندید،خلاصه ای بود از کتاب قوانین مغز دکتر جان مدینا
منتظر نظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم