محمد یاسین خلیلی
محمد یاسین خلیلی
خواندن ۷ دقیقه·۲ ماه پیش

نقد و بررسی کتاب خود آموز دیکتاتورها

نقد و بررسی کتاب خودآموز دیکتاتورها
نقد و بررسی کتاب خودآموز دیکتاتورها


کتاب خود آموز دیکتاتور ها تحقیقی گسترده درباره رژیمهای دیکتاتوری و توتالیتر در سراسر جهان خصوصا آمریکای لاتین و آفریقا و خاورمیانه است. اینکه در کلیات، شبیه هم اما در جزئیات به دلیل فرهنگ و بافت آن کشور، تفاوتهایی وجود دارد.

بسیاری بر این باورند که این کتاب برای کسانی که به آگاهی سیاسی علاقه دارند بسیار آموزنده و مفید است و طنز نویسنده باعث ملموس‌تر شدن مطالب شده است و خواندن آن برای شروع مباحث سیاسی مناسب است با من و بررسی این کتاب زیبا و ارزشمند که در واقع تجربه بشر از حکومت های دیکتاتوری را بیان می کند همراه باشید.




این کتاب برای دانستن چگونگی دیکتاتور های قدیمی شاید بدرد بخورد اما دیکتاتوری اکنون مدرن شده. با اسم مردم و جمهوریت انتخاب تو را جهت دهی میکنند. با تلفنی که در دستمان هست کنترل میشویم. با همه چیز کنترل میکند.اما روحیات و خصلتهای روانی دیکتاتورها، به شدت شبیه هم است. تفاوت در نحوه به قدرت رسیدن که از یک کودتای نظامی باشد یا انقلاب توده ایی، از جمله تفاوتهای چنین رژیمهاییست. معمولا رژیمهایی که با انقلاب و سرنگونی یک رژیم سلطنتی به حکومت می رسند، حاکمان به ساده زیستی ظاهری رو می آورند. یه دستورالعمل تر و تمیز و تئوریزه شده برای افرادی که دوست دارند شخصیت دیکتاتوری داشته باشند و از واژه های "حقوق بشر"، دموکراسی، عدالت،برابری،آزادی بدشان می آید.


نگارش این کتاب به قدری عجیب است که کسی در رابطه با ساخت بمب،دزدی کردن،اختلاس،دور زدن دیگران،پولشویی، کتاب بنویسد و مو به موی دست یافتن به تمام این کارها را با ذکر وقایع تاریخی و سرگذشت دیگر تبهکاران برای شما توضیح دهد و شما را به انجام این سری کارها ترغیب کند.به نظر من مطالب این کتاب رو میشه در کشور های دیکتاتوری جهان امروز دید به وضوح و اینکه چیزی در کتاب گفته شده در مورد دیکتاتوری در نظام سیاسی و اثرات اون توی نظام اجتماعی هست، کشور های دیکتاتوری اونقدر در تکنولوژی و اقتصاد تجارت پیشرفته نیستن واگر هم باشند ادعادی بیش نیست و یا در تسلیحات نظامی هست که باز هم اونا خیلی کار آمد نیست هر چند ما نباید توی دنیا تکنولوژی خطرات اون رو نادیده بگیریم


خودآموز دیکتاتورها کتاب عالی و روان و مستند نوشته شده و زبان طنز خوب و به‌جای کتاب باعث شده که یکنفس خونده بشه. سخته این سبک کتابها رو مثل داستان جذاب بنویسی و البته این کاریه که نویسنده های کتاب به‌خوبی از عهده اش بر آمدند. و صد البته بخشی از جذابیت ماجرا به همذات پنداری ما ایرانیها بر میگرده که تقریبا در تمام نسلهای تاریخمون دیکتاتورها رو دیدیم و چه بسا عاشقشون هم بودیم.کتاب خود آموز دیکتاتور ها یک دید خیلی باز و عمیقی راجع‌به سیاست و حکومت های دیکتاتوری بهت میده ، فن بیان کتابم واقعا صریحه و منی که زیاد از سیاست سر در نمیاوردم ، کاملا این کتابو فهمیدم و خیلی به بار سیاسیم اضافه شد ، دسته بندی کتاب رو دوست داشتم ، ولی کاش کمی از این تکرارها و سخن فرسایی ها اجتناب شده بود و معنی را در قالبی کوتاه تر و سریع تر به خواننده می داد.


خودآموز دیکتاتورها به عنوان یک منبع مفید برای یادگیری درباره دیکتاتوری‌های مختلف با رویکردی طنزآمیز شناخته می‌شود خواندن این کتاب درک کلی و سطحی از اتفاقت جهان بهتون میده و درک و نگرش سیاسی بالغانه تر میشه همچنین بینش سیاسی تون رو تغییر میده و باعث تغییر نگرش شما در رویداد های جامعه میشه مطالعه این کتاب با صرف نظر از ترجمه آن به شما در شناختن حاکمان و حکومت ها کمک بسزایی خواهد کرد؛کتاب خلاصه ایه از سرنوشت دیکتاتورهای دنیا و روش هایی که برای بقای حکومتشون انتخاب کردن، برای من که اصلا سیاسی نیستم به شدت جذابه و واقعا ذهن سیاسیمو باز کرد و وقتی اطرافم رو نگاه میکنم می بینم چقدر این کتاب دقیقه ،لبته باید به این موضوع اشاره کنم که رسیدن به جامعه ای که در اون قدرتی مطلق وجود نداشته باشه و هیچ کس بر دیگری برتری نداشته باشه توهمی فانتزی بیش نیست.


شبیه به توهم عادلانه بودن نظام جهان و دار مکافات بودنش و همین اوهام پوچ و بی ارزش. تنها کاری که میشه کرد دور کردن این قدرت قدرتمند ، از دست و بال یک نفر یا یک گروه محدوده. اگر متمرکز باشه دیکتاتوری ایجاد میشه و به قول اوبراین در ۱۹۸۴ ،" هیچ کس قدرت را به قصد واگذاری آن به عهده نمی گیرد. قدرت وسیله نیست ، هدف است. آدمی دیکتاتوری را به منظور حراست از انقلاب بر پا نمی کند. انقلاب میکند که دیکتاتوری بر پا کند." و دیکتاتوری متمرکز ترین نوع قدرته


بخش از کتاب

بحشی از کتاب خودآموز دیکتاتور ها
بحشی از کتاب خودآموز دیکتاتور ها


یکی از وظایف اصلی تو تصمیم گیری دربارۀ این موضوع است که چه کسانی باید و چه کسانی نباید پولدار شوند. تو تنها کسی هستی که باید تعیین کنی چه کسی تا چه مدتی در فلان جایگاه نان و آبدار (مثلا ریاست گمرک یا ریاست ادارۀ مالیات) باشد. چنین روابطی مجوز اصلی نظام حامی پروری است و این نظامی است که هر دیکتاتور باهوشی به آن نیاز فراوان دارد. حامی پروری به این معناست که رابطه ای ساختاری بین حامی (دیکتاتور یا هر صاحب قدرتی) و کارگزاران (زیردستان دیکتاتور یا کسانی که به او خدمت می کنند) برقرار است. نظام حامی‎پروری در کشوری کارایی دارد که احزاب سیاسی واقعی و گروه بندی های طبقاتی ندارد. البته پول فراوانی باید در اختیار دیکتاتور باشد تا با توزیع آن بین صاحب منصبان و کارگزارانش بتواند همواره آن ها را در خدمت داشته باشد. اگر حامی پروری ابزار اصلی حکمرانی ات شود، همۀ فعل و انفعال های سیاسی، اقتصادی و غیره باید از کانال تو یا نمایندگان مورد تأییدت اتفاق بیفتد. برای تحکیم نظام حامی پروری باید هر سازمان و تشکیلاتی را که قصد نادیده گرفتن یا دور زدنت را دارد حذف کنی. حامی پروری به تو اجازه می دهد نظامی از شبکه های شخصی را جایگزین احزاب و گروه بندی های مشابه کنی؛ شبکه هایی که نهایتا به تو ختم می شوند. یک مثال می زنیم؛ ولادیمیر پوتین پس از دو دورۀ متوالی ریاست جمهوری، مجبور به کناره گیری از این منصب شد زیرا قانون اساسی روسیه اجازه نمی داد کسی سه دورۀ متوالی رئیس جمهور باشد. بنابراین پوتین زمام ریاست جمهوری را به کارگزار مورد اعتمادش دمیتری مدودف سپرد. مدودف پس از پایان دورۀ اول ریاست جمهوری اش اعلام کرد که قصد نامزد شدن برای دورۀ دوم را ندارد و همزمان پوتین دوباره به عرصۀ انتخابات ریاست جمهوری برگشت تا برای بار سوم رئیس جمهور کشور شود. خبرنگار نشریۀ اکونومیست که در جلسۀ اعلام انصراف مدودف و اعلام بازگشت پوتین حضور داشت، دربارۀ آن نوشت: «فریاد تحسین و هلهلۀ بوروکرات هایی که تنها نگرانی شان نزدیک ماندن به مرکز توزیع رانت است، زمانی بلندتر شد که آقای پوتین و آقای مدودف به آن ها گفتند.» هیچ اهمیتی ندارد که آن ها در ادامه چه گفتند؛ آنچه اهمیت دارد ضرورت ابراز توافق پرشور این سیاستمداران پوشالی بی اصل و نسب، این کارگزاران حقیر دولت، با ارباب بزرگ برای حفظ مشاغل آب و نان دارشان است. حفظ شغل و باقی ماندن بر سر سفرۀ گستردۀ رانت ها تنها چیزی است که آن کارگزاران بی ریشه به آن علاقه مندند. در کشوری که تو دیکتاتورش هستی، همه می‌دانند تنها فردی که اهمیت دارد، تویی. این تویی که می توانی هرکسی را که اراده کنی، از فرش به عرش برسانی و برعکس!


درباره نویسنده

رندال وود
رندال وود


رندال وود نویسنده مجموعه محبوب جک رندال و همچنین مجموعه داستان های کوتاه است که در دنیای جک رندال تنظیم شده است. قبل از رمان نویس شدن، آقای وود سالهای زندگی خود را در چندین شغل گذراند. او یک سرباز، دانش آموز، معلم بوده است و سرانجام بخش عمده ای از حرفه ای خود را به عنوان یک پزشک پرواز گذراند. با یافتن زمان بین مأموریت ها و تماس های 911، او داستانهایی را درمورد همكارانش به نمایش می گذارد كه اغلب دارای مکان های غیر عادی و موقعیت های عجیب و غریبی است كه به آنها فراخوانده شده است. هرگز نتوانسته شایستگی خود را پیدا کند، سرانجام به صدای ضعیف درونی خود گوش کرد و اکنون تلاش خود را برای نوشتن تمام وقت اختصاص می دهد. وی در حال حاضر به همراه همسرش جسیکا، سه فرزندشان، سه گربه، و یک دن بزرگ که در فکر او انسان است در جنوب غربی فلوریدا ساکن است.


در پایان

توصیه میکنم که بخونین و آگاه بشین که اوضاع از چه قراره ، کتاب کاملا برای هر موضوع و سر تیتری که توضیح میده حداقل دو مثال از دیکتاتورهای تاریخ میزنه که کاملا کتاب رو مستند میکنه. بعد از خواندن این کتاب شاید این سؤال براتون پیش بیاد که آیا کتاب شما رو هل میده به دره ی گرایش به دیکتاتوری؟ نه. اون فانوسی تو دستش میگیره و راه و رسم رسیدن به قدرت و دیکتاتور شدن رو براتون شرح می دهد، با بیانی جذاب و طناز تا شما بهتر سر از گوشه و کنار این دره ی تاریک و وحشتناک در بیارید ؛دره ای که از ساکنین ما دور نیست.


نقد بررسینقدکتابنقد کتابدیکتاتور
روزنامه‌نگار و منتقد حوزه ویدیو گیم و تکنولوژی | بنیانگذار و سردبیر مجله اینترنتی بازی نیوز و فناوری نیوز | دانشجوی مهندسی کامپیوتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید