هشدار اسپویل بازی و سریال the last of us 2 تا انتها!
مدتی از انتشار قسمت جدید سریال the last of us میگذرد و در این قسمت ما دوباره شاهد مرگ غمانگیز یکی از بهترین شخصیت های تاریخ ویدئو گیم یعنی جوئل میلر بودیم. اتفاقی که نمایش آن در فصل جدید این سریال به دلیل انتقادات فراوانی که بازیکنان بازی به آن وارد کرده بودند دستخوش یک سری از تغیرات شده بود و برخی حوادث دیگر هم علیرغم این انتقادات همینطور باقی ماندند. به این بهانه تصمیم گرفتم تا به بازی TLOU2برگردیم تا بررسی کنیم و ببینیم که چرا این بازی در زمان انتشارش تا این حد مورد تنفر طرفداران خود قرار گرفت، در ادامه با من همراه باشید:

بازی TLOU2 بیشک یک بازی فوقالعاده از نظر گیمپلی، گرافیک و موسیقی است، اما وقتی به داستان این بازی کمی بیشتر دقت کنیم متوجه ایراداتی میشویم که بسیاری از آنها غیرقابل چشم پوشی است.
از مورد بحثترین اتفاق بازی شروع میکنیم، مرگ جوئل، اینکه آیا این اتفاق درست بود یا خیر چیزی خارج از بحث ما است اگرچه همین مورد هم باعث دلسردی بسیاری از بازیکنانی بود که 7 سال برای آن انتظار کشیده بودند. اما اگر از ایراد های داستانی مانند اینکه چرا جوئل و تامی به این سادگی به ابی که تا آنجای داستان غربیهای بیش نبود، در این جهان خطرناک اعتماد میکنند و با او همراه میشوند و اینکه چرا تامی به این سادگی خود و جوئل را به این افراد غریبه معرفی میکند گذر کنیم (که البته که این ایرادات در سریال با اندکی تغیر از بین رفت)، در اینجا مشکلی بزرگی در نحوه روایت داستان این بازی وجود دارد. ما به عنوان بازیکن هیچ ایدهای از شخصیت و پسزمینه داستانی ابی نداریم. در حقیقت این اتفاق تلخ به نوعی سکانس معرفی او برای ما است و همین باعث میشود که بازیکن دیگر نتواند احساس همزادپنداری یا نزدیکی به این شخصیت داشته باشد و این منجر به بیهوده شدن 7-8 ساعت از بازی که بازیکن بجای ابی بازی میکند میشود و حتی شاید این قسمت از بازی را تا حدی برای پلیر خسته کننده کند برای هر لحظه تمام شدن این قسمت لحظه شماری کند!

از طرفی دیگر شخصیت مانند جری (پدر ابی) با حضور به شدت کم 15 دقیقهای به هیچ عنوان نمیتواند جای فردی به مانند جوئل که یه بازی کامل TLOS1 را با او به پایان رساندهایم داشته باشد و علت آن همین عدم پرداخت درست به این شخصیت است. این میتواند علتی باشد تا در کشمکش بین الی و ابی پلیر با اطمینان حق را به الی بدهد و از او دفاع کند.

از دیدگاه بسیاری از منتقدین انتقام های بین الی و ابی از بعد از اینکه الی زندگی آرام را در مزرعهای به همراه دینا آغاز میکند را بیهوده و اضافی میدانند. به شخصیت ها و گروه Rattlers که ابی و لِو را در انتها زندانی میکنند و شکنجه میکنند بسیار بسیار کم پرداخته شده و میزان اطلاعاتی که بازی از اینکه در این مدت چه بلایی سر ابی و لِو آمده به ما میدهد بسیار اندک و ناچیز است.

بعد از همه به پایانبندی داستان میرسیم که شاید این هم یکی مورد بحثترین قسمت های بازی باشد. از دید بسیاری الی و ابی در طول این مدت هیچ ارتباطی با یکدیگر به آن تجربه های دردناک و تلخ نداشتهاند و به هیچ وجه توانایی درک و بخشش یکدیگر را دارا نیستند، پس چرا الی باید در لحظه پایانی با یک فلشبک از جوئل تصمیم به پشیمانی از کشتن ابی بگیرد؟ این از آن دست اتفاقاتی در بازی است که اصلا منطقی نیست.

اتفاق مهمی که در روند نوشتن داستان بازی TLOU2 افتاده بود همراهی هیلی گراس فیلمنامهنویس با سابقه تلوزیون با نیل دراکمن بود که منجر به اضافه شده بسیاری ویژگی های فمنیستی و ووک به بازی بود. استفاده های سریال از شخصیت ها و زوج هایی با پسزمینه LGBT بیش از حد و اغراق شده است و وجود آنها در بازی هیچ لزومی ندارد. و حتی جثه بزرگ و قدر ابی بیش از حد و در این جهان آخرالزمانی تصنعی و غیرقابلپذیر است.
نظر شما درباره داستان این بازی چیست؟
اگر از مطلب من خوشتون اومده خوشحال میشم لایک کنیم یا اگر نظری دارین توی کامنت ها بگین :)