خب در زمینه این سوال به نظرم باید گام به گام پیش رفت و گام اول یک مقدمه کوتاه میخواد:
موفقیت چیزی نیست که بشه براش معیار یا شاخصی برای اندازه گیریش تعیین کرد. مثلاً شما نمی تونید بگید چون فلان بازیکن فوتبال مثل کریس رونالدو یا مسی نیست پس موفق نیست. موفقیت یک مفهوم کاملاً نسبیه و بر اساس هر شخص، موقعیت، داستان زندگیش و زمانی که در اون زندگی می کرده و خیلی چیزهای دیگه ممکنه متفاوت باشه. پس این رو به عنوان پیش فرض ذهنتون قرار بدید که موفقیت شاخصی نداره. موفقیت حتی زمان خاصی هم نداره، ممکنه شما آزمون رانندگی شرکت کنید و قبول شدن در این آزمون برای شما یک موفقیت باشه. اما آیا با قبول شدن در این آزمون شما انسان موفقی هستید؟
یه سر به اینستاگرام من هم بزن :)
موفقیت یک حس هست، حسی که شما از انجام کارهایی که براش هدف گذاری کردید به دست میارید و گام اول در به دست آوردن این حس پذیرش تنها بودن در مسیر موفقیته!
شاید الان تعجب کرده باشید ولی بهتره ادامه یادداشت رو هم بخونید، شاید با من موافق باشید.
بعد از اینکه به دنیا میاید و از یک سن مشخصی عبور می کنید دیگه می بینید در مسیر زندگیتون فقط خودتون هستید که تعیین کننده اید. این تجربه رو تقریباً همه داشتن ( البته به استثنای اونایی که متکی به خانواده های پولدارشون بودن و به خودشون زحمت یادگیری، تلاش یا ریسک ندادن)
شما میتونید با اتکای به توانمندی خودتون قدرتمند و موفق باشید. پیشنهاد می کنم در این زمینه این یادداشت رو بخونید.
ممکنه الان برخی از شما بگید خب، پس عضویت در تیم، کار در یک شرکت خصوصی یا حتی دولتی، همکاری با دیگران در مقام شریک و ... چی میشه؟
سوال خوبیه...
حالا من از شما یک سوال می پرسم. چرا دیگران از شما برای عضویت در تیمشون دعوت می کنن؟ چرا کارفرماها به شما اعتماد می کنن؟ چرا لیاقت اینکه در جایی استخدام بشید رو پیدا می کنید؟ چرا کسانی که برای عضویت در تیمتون ازشون دعوت می کنید، دعوت شما رو می پذیرن؟ همه اینا یک جواب داره، مهارت، تخصص، تعهد و شایستگی شما و نه هیچ کس دیگه. می بینید؟ همه چیز به شما بستگی داره. اینکه چقدر می دونید؟ چقدر می تونید؟ و چقدر می مونید؟ پاسخ به این پرسش ها میتونه جایگاه شما رو مشخص کنه.
پس به طور خلاصه پیشنهاد می کنم برای ورود به مسیر موفقیتتون اینطوری عمل کنید:
کلیک کن و روشهای پیشنهادی من رو بخون