
در سالهای اخیر، نظریه «استراتژی پلتفرمهای باز» در مدیریت استراتژیک فناورانه توجه بسیاری را جلب کرده است. این رویکرد بیان میکند که مزیت رقابتی دیگر صرفاً در مالکیت فناوری نیست، بلکه در توانایی یک سازمان برای ساختن اکوسیستمی از توسعهدهندگان، شرکا و کاربران شکل میگیرد.
شرکتها به جای تمرکز بر محصول نهایی، بسترهایی طراحی میکنند که دیگران بتوانند بر روی آن نوآوری کنند. نمونههای موفق آن را در اندروید، آمازون وب سرویس و حتی تسلا میبینیم که بخشی از فناوریهای خود را عمومی کردند تا شبکهای گستردهتر از ارزش خلق شود.
این نظریه نشان میدهد که در بازارهای دیجیتال، «انحصار بسته» جای خود را به «رهبری باز» میدهد. در چنین شرایطی، سرعت مقیاسپذیری، جذب نوآوران بیرونی، و ایجاد استانداردهای صنعتی به برگ برنده سازمانها تبدیل میشود.
مدیرانی که هنوز تنها بر مالکیت بسته تمرکز دارند، ریسک عقبماندن از جریان نوآوری جمعی را میپذیرند. آینده از آنِ کسانی است که شجاعت دارند فناوری خود را به سکوی پرتاب دیگران تبدیل کنند.
آیا آمادهای بخشی از فناوریات را به یک پلتفرم باز تبدیل کنی و به جای رقابت محدود، رهبر یک اکوسیستم شوی؟
Ac