مذاکرهکنندگان کسبوکارها از اهمیت رسیدن به یک مذاکره برد-برد آگاه هستند: زمانیکه هر دو طرف مذاکره از توافقی که کردهاند راضی هستند، احتمال مشارکت کسبوکار موفق و طولانیمدت بسیار بالاتر است. اما استراتژیهای مشخص برای ایجاد یک قرارداد مذاکره برد-برد اغلب سخت است. پنج موردی که در اینجا و مطرح میشود، کمک میکند که به معاملهای دست پیدا کنید که برای هر دو طرف برد داشته باشد.
زمانیکه تنها یک پیشنهاد ارائه میدهید، اگر طرف مقابل این پیشنهاد را رد کند شما چیز زیادی بهدست نمیآورید. استاد مدرسه کسبوکار هاروارد، دکتر ماکس بازرمن میگوید که درعوض، به این فکر کنید که اگر بهطور همزمان چندین پیشنهاد دهید که همه آنها ارزش یکسانی برای شما دارند، چه اتفاقی میافتد. اگر طرف مقابله همهی پیشنهادات شما را رد کند، از او بپرسید که بهترین پیشنهاد از نظر او چه بوده است. ترجیح او برای یک پیشنهاد خاص میتواند به شما سرنخی قوی راجع به این بدهد که باید در کجا ایجاد ارزش کنید و معامله برد-برد ایجاد کنید. علاوهبراین برای شناسایی حرکات بالقوه برد-برد، زمانیکه چندین پیشنهاد همزمان ارائه میدهید، درواقع انعطافپذیری و انطباقپذیری خود و همچنین خواست خود برای درک ترجیحات و نیازهای طرف مقابل را نشان میدهید. بنابراین، دفعه بعد که خواستید پیشنهادی ارائه دهید، به توصیه دکتر بازرمن سه پیشنهاد ارائه دهید که ارزش یکسانی برای شما دارند.
با توجه به صحبتهای دکتر گوهان سوبرامانیان استاد مدرسه کسبوکار و حقوق هاروارد، در مذاکره اضافه کردن یک حق تطابق –یک تضمین برای اینکه یک طرف میتواند هر پیشنهادی که طرف مقابل دریافت میکند را تطابق دهد— به قرارداد میتواند یک حرکت کلاسیک برد-برد باشد. فرض کنید که شما صاحبخانهای هستید که با یک مستأجر مذاکره میکند. میخواهید توانایی فروش آپارتمان به شخص دیگر را در آینده داشته باشید، در حالیکه مستأجر میخواهد این تعهد را بگیرد که میتواند تا زمانیکه بخواهد خانه را اجاره کند. پیشنهاد یک حق تطابق میتواند به شما اجازه دهد که انعطافپذیری خود را داشته باشید در حالیکه به مستأجر این فرصت را دادهاید که از زحمتهای اسبابکشی خلاص شود. در این حالت، حقوق مطابق میتواند احتمال مذاکره برد-برد را افزایش دهد.
در مذاکره، دو طرف اغلب به این دلیل به بنبست میرسند که عقاید متفاوتی نسبت به احتمال رویدادهای آینده دارند. برای مثال ممکن است قانع شده باشید که شرکت شما یک پروژه را به موقع و با هزینه کمتر تحویل میدهد اما مشتری ممکن است پیشنهاد شما را غیرواقعی بداند. لاورنس ساسکیند استاد دانشگاه MIT در کتاب خود با نام «خوب برای شما، عالی برای من: پیدا کردن منطقه تجارت و برد در مذاکره برد-برد» میگوید، در چنین موقعیتهایی، پیشنهاد یک توافقنامه مشروط میتواند روشی برای توافق دو طرف بر عدمتوافق آنها و در عین حال پیشروی به سمت هدف باشد. ساسکیند توضیح میدهد که تعهدات مشروط اغلب انگیزههایی برای موفقیت و یا مجازاتهایی برای عدمموفقیت دارند. برای مثال شما میتوانید پیشنهاد دهید که برای تحویل دیرتر از موعد پروژه مبلغی را بهعنوان جریمه پرداخت کنید یا اگر هزینه انجام پروژه بیشتر از بودجه پیشنهادی شد درصد خود را بسیار کم کنید. برای اضافه کردن توافق مشروط به قراردادتان با این موضوع شروع کنید که هر دو طرف سناریوهای مورد انتظار خود راجع به آینده را بنویسید. سپس روی انتظارات و الزاماتی که برای هر دو سناریو مناسب است مذاکرده کنید. در نهایت، هم سناریو و هم پیامدها و پاداشهای مذاکرهشده را در قرارداد خود وارد کنید. یک توافق مشروط میتواند احتمال رضایت را بسیار بالا ببرد و به ایجاد یک معامله برد-برد کمک کند.
به دلیل اینکه همهی رویدادهای آینده را نمیتوان با توافقهای مشروط پیشبینی کرد، راه دیگری برای رسیدن به توافق برد-برد، اضافه کردن بندهای خسارتهای منحل شدن در قرارداد است که بیان میکند در صورت نقض قرارداد چقدر خسارت پرداخت میشود. این حالت را درنظر بگیرید که یک طرف قرارداد از طرف دیگر به دلیل نقض قرارداد شکایت میکند. اگر شاکی برنده شود، تنها خسارات مالی باید جبران شود و خدمات و دیگر خسارات از بین میروند و جبران نمیشوند. بنابراین، مذاکره کردن راجع به اینکه برای مثال در صورت تأخیر یا عدم تحویل چه مقدار خسارت به طرف مقابل پرداخت میشود، میتواند هرگونه پروندههای حل اختلافی که ایجاد میشود را سادهتر کند. علاوهبراین، مذاکره راجع به خسارات یک مسئله جدید را به مذاکرات اضافه میکند و بنابراین پتانسیلی برای ایجاد ارزش تولید میکند. در این حالت، اضافه کردن یک مسئله جدید به مسئله موجود باعث افزایش فرصت برای مذاکرات برد-برد میشود.
فرض کنید که به یک توافق رسیدهاید. شما از این معامله خوشحال هستید اما گمان میبرید که ارزش بیشتری نصیب شما شده است. برطبق خرد جمعی شما باید دیگر راجع به توافق با طرف دیگر صحبت نکنید و ادامه کار را سر بگیرید تا معامله را خراب نکنید. اما دکتر بازرمن توصیهای خلاف این مورد را دارد، او میگوید از طرف دیگر بپرسید که آیا میخواهد نگاه دوبارهای به توافق بیاندازد تا ببیند که میتواند آن را بهتر کند یا نه. به طرف مذاکره خود توضیح دهید که اگر نتایج حاصل از معاملهی اصلاحشده برای هر دوی شما بهبود نداشته باشند، هریک از طرفین میتواند با آن مخالفت کند. چنین توافقات بعد از توافق میتواند به یک منبع ارزش جدید برای تقسیم کردن بین هر دوی شما منجر شود. همچنین میتواند یک قراداد برد-برد ایجاد کند. موفقیت شما در اصلاح توافق اولیه ممکن است اعتمادی که لازم است را ایجاد کند تا به قراردادی حتی قویتر از قبل دست پیدا کنید.