امروز نسخهی صوتی رمانِ «خونخورده» منتشر میشود. نسخهای که علی سرابی با وسواسی شگفتانگیز خواندَش و اصلن همین همکاری باعث شد تا بحث اقتباس از رمان پیش آید و حالا در ابتدای کار بزرگی هستیم که سریالی درخور شود. و بعد حضورِ یک ذهن زیبا، مردی کاربلد، فردین خلعتبری نازنین که بارها رمان را زیر و رو کرد و برایاش موسیقی ساخت. کسی که تا آخرین لحظهی نهاییشدن نیز وسواسهای خودش را اعمال کرد. من نقش مهمی در این کار نداشتم جز گاهی حضور در جلسات ضبط یا چند بار گپ و گفت با فردین عزیز و عملا این محصولیست دیگر.
پوریا عالمی مدیر و سردبیر رادیو گوشه برای این کار سنگِ تمام گذاشت و پریچهر باقری مهربان که اعصاب فولادین دارد بهعنوان برنامهریز و البته از بختیاری من است که صدایاش در تکههایی از کتاب وجود دارد و خواهید شنید. و جلیل، صدابردار نابمان که انرژی محض است و برهان آذرگان که عکاس عزیزمان بود در این پروژه... قرار بود این نسخه در دو شکل دیجیتال و سیدی طی مراسمی بههمراهی موسیقی خلعتبری رونمایی شود که نشد به خاطر کرونا و شاید بعد روزگار بیماری منحوس. خوشحالم که «خونخورده یا سرخِ سیاه» در این سیزده ماهی که درآمد خوانندهگان خود را یافت و امیدوارترم که رمان بعدیام، «زخمسازِ اعظم یا سرخِ سرخ» بتواند گامی پیشتر باشد در روایت رنجی که در تاریخ ما نهفته است.در این روزگار سخت انبوه پیامهایی که داشتم در باب رمان امیدم را دوچندان کرد چه واقعن نویسندهگی در ایران جنگیست همهجانبه. بسیار تلاش خواهیم کرد تا فیلمنامهی سریالی که علی کارگردانی خواهد کرد درخور از آب درآید و قطعن خبرهایاش را منتشر میکنیم به آرامی... حالا این شما و این صدا، اجرا، لحن و نگاه علی سرابی. نسخهی صوتی «خونخورده» را بشنوید لطفن که این خود قصهایست دیگر... قصهای که
«اولاش خون بود...»