مهدی یزدانی خرم
مهدی یزدانی خرم
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

کتاب سوزی

تابلویی از نقاش معاصر کِن کوریه با نام «کتاب‌سوزی».

امروز ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده که در آن شیخی جاهل کتابِ پزشکی هاریسون را در حضورِ اصحاب سوزانده و اعلام می‌کند «دوران» طبِ شیمیایی به پایان رسیده. در نگاهِ نخست حماقت، جهالت و عقب‌مانده‌گی چیزی‌ست که در کلیت رفتار دیده می‌شود اما مواجهه‌ی قدرتمند با این رفتار چیزی‌ست که باید انجام شود چه سوزاندنِ فکر و ایده و نوشته در بسیاری مواقع به سوزاندنِ چیرهای دیگری منجر شده‌است.

سوزاندنِ کتاب به‌شکلِ رسمی بارها در تواریخ رقم خورده و در زمانه‌ی نزدیک‌تر به ما مشهورترین نمونه‌ها در حکومت نازی‌ها، دوره‌ی استالینیسم، اوجِ مائویسم بوده. سوزاندنِ کتبِ به‌اصطلاح «ضاله» در تاریخ ما نیز بسیار متواتر بوده و جالب این‌که آثار مدعیانِ ضلالت کتابی گاه خود نیز موردِ هجوم حریق رقبا قرار می‌گرفته‌اند.

بازی، سوزاندن یک‌کتابِ کلاسیک پزشکی در یک ظرف و طی مراسمی بیش از آن‌که غم‌انگیز باشد، ترسناک به نظر می‌آید، چون بسیاری از رفتارهای بنیادگرایانه و رادیکال دقیقن از همین گعده‌ها بیرون می‌آیند. نفی تاریخِ پزشکی و تقسیم آن به پزشکی اسلامی و غیراسلامی آن‌قدر مضحک هست که خنده بر لب بیاورد اما از یاد نبریم در تاریخ بسیاری از همین امور مضحک گاه تبدیل به رویه‌هایی تند و خشن شدند وقتی «قدرت» اجرایی به دست آوردند.

ذهنی که کتاب می‌سوزاند و قائل به حذفِ فیزیکی کتاب است، ذهنی خطرناک دارد و عمدتن هم این اذهان پیِ کسانی می‌روند که بی چون و چرا می‌پذیرندِشان.

بله، در روزگار امروز نمی‌شود هیچ کتابی را از بین برد اما این رفتارهای نمادین می‌توانند اذهانی را مسموم کرده و به خود مشغول کنند. برای همین سوزاندنِ یک کتاب به‌خودی‌خود رفتاری‌ست برآمده از فلاکت درونی انسان آتش‌زننده اما خطر در این است که اگر قانون و اذهان عمومی با این رفتار برخورد نکنند، ممکن است تاثیر ولو بسیار کوچک‌اش را چنان بگذارد که در وصف نگنجد.

خطر در این واقعیت است که با شعار بازگشت به ریشه‌ها که امروز در حوزه‌های دیگر نیز شاهدش هستیم، ترویج مدرنِ خُرافه‌ها و رفتارهای بدوی مانند چندهمسری و امثالهم در همین مقوله طبقه‌بندی می‌شود.

پس ماجرا فقط سوزاندنِ یک‌ کتاب نیست بلکه وقاحت و جراتی‌ست که می‌خواهد بعدِ این سوزاندن سراغِ مرحله‌ی بعد برود. همان‌طور که زمانی رمان‌های توماس مان یا کافکا را سوزاندند و بعد سراغِ انسان‌های مخاطبِ آن رفتند.

بله، دست‌نوشته نمی‌سوزد اما باید مقابلِ فکری که هنوز می‌خواهد به نامِ مقدسات جهل را عمیق‌تر کند ایستاد. محکم و تمام‌قد و این رفتار دفاع است از عقل...

چند همسریخرافهمهدی یزدانی خرم
مهدی یزدانی خرم نویسنده و روزنامه‌نگار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید