سلام ،اول از همه بگم تا عاشق نشدی ، نمیتونی عشق رو درک کنی ،فقط قضاوت میکنی ! من یه پسر ایرانی هستم که عاشق یه دختر افغانی شدم و این داستان 100% واقعی هست ،فقط اسم ها و مکانها رو تغییر دادم
شرط بندی با همسر حرام اندر حرام
آقا من تقریباً هر موقع با خانمم سر موضوعی شرط بندی کردم باختم ( به غیر ۲ مورد ...)خلاصه امشب شرط بندی کردیم سر این که لحاف مون مربع هست یا مستطیل
من گفتم مستطیله و اون گفت مربع هست ! قرار شد اگه من باختم یه چیزی از بدلیجات براش بگیرم، اگر هم اون باخت برام فسنجون درست کنه ، آخه فسنجون بلد نیست و منم خیلی دوست دارم ??
که با دسیسه دشمن من بازنده شدم و باید تا ۱۳ بدر ببرمش یه بدلیجات چیزی براش بگیرم .
البته یه دفعه دیگه قرار شد اگه من بردم ببرمش بازار واسش کفش بخرم ، آخه خیلی وقته کفش نخریده و نمیذاره براش بگیرم و میگه کفش هاش نو هست ، خلاصه دفعه قبل من شرطُ بردم و قرار شد ببرمش بازار بذاره براش کفش بخرم که آخرش زد زیرش و نذاشت براش بخرم .
مطلبی دیگر از این نویسنده
کی افغانی بود ؟
مطلبی دیگر در همین موضوع
زلزله هایی که کارتن خواب ها را از تنهایی درآورد
بر اساس علایق شما
نسل سوم خرده فروشی و دارک استورها