یه عاشق با کلی قضاوت
یه عاشق با کلی قضاوت
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

و بالاخره عروسی ( بعد از 8 سال)

اگه چند روز رو ارفاق کنیم امروز میشه دقیقا 8 سال از روزی که خانمم رو دیدم تا الان که زیر یه سقف زندگی میکنیم ، با هر ترتیبی که بود تا قبل از ایام فاطمیه مراسم عروسی و جشن یکی شدنمون رو گرفتیم ، از بابا و مامان و خواهر و داداش تا دایی و عمو و خاله و عمه ..... ، همه و همه به طرز عجیب و باورنکردنی و دوست داشتنی و شیرین برای دامادیم همراهیم کردن ، البته میشه گفت من یکماهی رو سرکار نبودم و همه زحمت ها و کارهای شرکت رو دوش داداشم افتید و کارهای شرکتو جلو میبرید و من و خانمم از اینطرف کارهای عروسی رو انجام میدادیم، از خرید حلقه ، کت شلوار، کرایه لباس عروس ، پیدا کردن آتلیه ، آیینه و شمعدان ، لوازم اتاق عقد ، چیدن جهاز ، تمیز کردن خونه و..... خلاصه که تا دلتون بخواد کار هست.

از اونجایی که خانمم زیاد مرخصی نداشت تا جایی که میشد من خودم کارها رو انجام میدادم و اون جاهایی که لازم بود خانمم باشه ، مرخصی ساعتی میگرفت و میرفتیم دنبال کار

حدودا 35 میلیون خرج کلی شد و حدود 5 میلیون هم چک کشیدم تا اردیبهشت 98 که باید پاس کنم . ریز هزینه ها که خیلی زیاده ولی اگه بخوام سرانگشتی بگم 5 میلیون بابت پول پیش خونه ، حدود 10 میلیون شیربها ، حدود 1.2 میلیون آتلیه ، حدود 1.3 م ت میوه ( پرتقال و سیب و خیارسبز) ، حدود 1.3 م ت شیرینی ( البته شیرینی رو داداشم حساب کرد) ، حدود 500 ت لباس عروس و متعلقات ، 400 ت اتاق عقد و سفره عقد ، 1.2 تالار ،400 ت گل عروس و کل ماشین ، 800 ت آرایش عروس ،250 ت ارایشگاه مردونه ،1.7 م حلقه عروس ،300 ت بدلیجات عروس،2.5 هزینه های ماه عسل ( شامل بلیط قطار رفت و برگشت ، هتل ، خورد وخوراک برای 5 روز) ، 900 ت آیینه و شمعدان ، 100 عاقد ، 1.6 چک جهاز ،250 ت اسباب کشی ، 700 ت لوازم آرایش عروس ... ( این بخش رو بعدا کامل مینویسم)

2 روز بعد از ماه عسل هم خانمم 2 شیفت مجبوره بره سرکار ، چون این ایام ( بهمن و اسفند) تو بازاری ها به اسم شب عید شناخته میشه و الان فصل چیدن جنس های جدید و نوروزی هست . منم کل این پول خرج شده رو قرض کردم و حسابی کارهام خورده تو سر هم و دوشیفت سرکارم ، حالا که اومدم برم دنبال وام عروسی که 15 ت به من و 15 ت به عروس( جمعا 30 میلیون تومن ) وام میدن تو اخبار اعلام کردن که برای سال 98 وام ها میشه نفری 30 میلیون ( جمعا به عروس و داماد 60 میلیون) و من موندم حیرون و سرگردون که چکنم !

از اینطرف باید قرض مردم رو پس بدم تا آخر سال ، از اونطرف هم اگه راهی جلو پام باشه تو اردیبهشت 98 میتونم 60 میلیون وام 4 درصد 5 ساله بگیره و علاوه بر این که خرج دامادیم به طور کامل پرداخت میشه ، میتونم یه ماشین دست دوم هم بخرم ... به همفکریتون نیاز دارم که کدوم راهو انجام بدم .

حمایت مالی : https://hamibash.com/yeashegh

عروسیوصالوامپول
سلام ،اول از همه بگم تا عاشق نشدی ، نمیتونی عشق رو درک کنی ،فقط قضاوت میکنی ! من یه پسر ایرانی هستم که عاشق یه دختر افغانی شدم و این داستان 100% واقعی هست ،فقط اسم ها و مکانها رو تغییر دادم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید