نامه‌ای به یک عدد من Dear older me

سلام من:)

خوبی؟ حالت چطوره؟

من زیاد با خودم حرف می‌زنم اما صحبت با یک عدد من در آینده یه مقدار حس عجیبی داره. امید و نگرانی، عشق و ترس، و.... امید به اینکه همون شکل و همون آدمی شده باشی که الان دوست دارم بشم، نگرانی از اینکه نکنه اوضات خوب نباشه. عشق به اینکه توی آینده کارایی کرده باشی که بهت افتخار کنم اما ترس از اینکه نکنه آرزوهامونو فراموش کرده باشی. ترس از اینکه نکنه دچار اون زندگی‌ای شده باشی که با هم قرار گذاشتیم برای همیشه ازش فاصله بگیریم. من می‌ترسم. می‌ترسم از اینکه تو هم یه نامه برام نوشته باشی و توش بهم گفته باشی که چرا فلان کارهارو کردم یا نکردم.

اون شبو یادته؟ من بودم و تو و خدامون. قرار شد هرچی که ندارم اما می‌خوام رو خدا به تو بده. واقعا این اتفاق افتاد؟ الان همون زندگی رنگی و شادی رو داری که همیشه توی خیالم پرورش می‌دادم؟ شدی همون آدمی که توی ذهنم هستی؟

لطفا بهم بگو آره. بهم بگو همه‌چیز طبق برنامه پیش رفت و اوضاع خوبه. بهم بگو دیگه زود عصبانی نمیشی. بهم بگو دیگه از آینه متنفر نیستی. بهم بگو که هر چی ندارم رو داری. حتی اگه دروغه، بهم دروغ بگو. بعضی دروغا اینقدر شیرینن که من انتخاب میکنن اونا واقعیت باشن و واقعیت یک دروغ.

البته میدونی چیه؟ حتی اگه هیچکدوم از اون اتفاقا که هر شب خوابشونو می‌بینم و صبح به امید اونا بیدار میشم نیفتاده مهم نیست. اگه آرزوم کارآفرین شدن بود اما شدی یه معلم خوب که از زندگیش راضیه اصلا مهم نیست. حتی اگه اونقدرا که باید از زندگیت راضی نیستی بازم مهم نیست.

فقط یه چیزی. یادت باشه ما باور داشتیم که همه چیز قراره بهتر شه؛ اگه که بخوایم. پس لطفا اگه توی بدترین یا حتی بهترین شرایط ممکن زندگی میکنی، به خاطر هر دومون و به خاطر آرزوهامون سعی کن که بهترش کنی.

من از منِ فردام هم خبر ندارم و نگرانم که منِ فردا دیگه نخواد توی ویرگول بنویسه. اما حداقل امیدوارم تصمیم درستی بگیره و شرایطو برای خودش بهتر کنه.

با این حال تمام این جملاتی که گفتم اشتباه بود. یه فرار رو به جلوی زیبا و احساسی. ببخشید که گفتم نداشته هامو باید داشته باشی. ببخشید که گفتم بار سنگین آرزموهام باید روی دوش تو باشه. ببخشید که اصلا این نامه رو می‌نویسم و اولش ازت عذرخواهی نمی‌کنم. عذرخواهی بابت تمام کارهایی که باید می‌کردم اما نکردم. من تو رو ساختم و تو آینده‌ی منو. پس اگه آینده‌ی من و زندگی تو، مشکلی داره....

ببخشید یک عدد من. شرایطمون توی دورانت هر جوری هست لطفا بهترش کن. جوری رفتار کن و جوری زندگی کن که دیگه نه تو مجبور شی نامه‌ای بلندبالا از آرزوهات برای یک عدد ما در آینده بفرستی، نه یک عدد تو در آینده نامه‌ای برات بنویسه که چرا اون کارهارو کردی و این کارهارو نکردی.

"از طرف یک عدد خودت"