حتما شما نیز مانند من، اولین بار که عبارت کار عمیق را شنیدید، با خودتان فکر کردید مگر کار هم عمق دارد؟ باید بگویم بله! کار هم میتواند مثل خوابیدن، عمق داشته باشد. امیدواریم مطالعه جملات این مقاله، تلنگری باشد تا شما نیز به سمت کار عمیق پیش بروید و شیرینی آن را با تمام وجودتان احساس کنید.
موضوع را با تعریف کردن یک سناریو آغاز میکنیم که برای همهمان آشناست.
شب هنگام خواب با خودمان میگوییم فردا حتما حتما فلان کار مهم را انجام خواهم داد؛ ولی بعدا چه اتفاقی میافتد؟ به خودتان میآیید و میبینید ساعت ۵ بعدازظهر فرداست و از صبح فرصت سرخاراندن نداشتهاید؛ اما هیچ کاری پیش نبردهاید.
پس چه اتفاقی افتاده؟
ما به شما میگوییم:
شما صبح چشمتان را باز کردهاید و اولین کاری که کردهاید، چک کردن گوشیتان بوده است. نوتیفیکیشنهایی که برایتان آمده را چک کردهاید، عکسها و فیلمهای جدید دوستانتان را لایک کردهاید، جدیدترین اخبار روز را پیگیری کردهاید و بعدا رفتهاید سراغ جواب دادن به ایمیلها و پیامهایی که منتظرتان هستند.
سپس، اگر کارمند باشید، به محیط کار رفتهاید و پشت میز کارتان نشستهاید تا کارها را انجام دهید، ولی ویبره گوشی تلفن همراه که نشان از آمدن پیامهای جدید دارد یا صحبتهایی که بین همکاران انجام گرفته، تمرکز شما را به هم زده است. برای لحظهای گوش تلفن همراه را به دست گرفتهاید تا ببینید چه پیامی برایتان آمده، ولی بیست دقیقه بعد به خودتان آمدهاید و دیدهاید جلوی کامپیوتر نشسته و در حال چت کردن با دوست یا گپ و گفت کردن با همکارتان هستید.
ساعت ۱۲ ظهر شده، چند کار خردهریز را انجام دادهاید، ولی در عمل هیچ پیشرفتی در راستای رسیدن به هدفی که دیشب موقع خواب تعیین کرده بودید، نداشتهاید.
همین روند در ادامه روز نیز تکرار شده و در نهایت، خسته به خانه برمیگردید، ولی خودتان هم میدانید که امروز هم کاری به پیش نبردید و گزارش کماکان ناقص است.
حس خیلی بدی است، نه؟ کلی کار داشتهاید، کلی هم کار کردهاید، ولی در جهت هدفی که تعیین کرده بودید، به هیچ دستاوردی نرسیدهاید.
با کار عمیق میتوانید از بروز چنین اتفاقی جلوگیری کنید.
مفهوم کار عمیق برای اولین بار توسط یک متخصص علوم کامپیوتر به نام کال نیوپورت مطرح شد. او کتابی نوشته با نام کار عمیق: قوانینی برای تمرکز در دنیایی آشفته. وی در این کتاب، کار عمیق را چنین توصیف کرده است:
انجام فعالیتهای حرفهای در حالتی متمرکز و عاری از هرگونه حواسپرتی، بهگونهای که از ظرفیتهای شناختی فرد در بیشترین شکل ممکن استفاده شود. این فعالیتها باید به ایجاد ارزش جدید و تقویت مهارتها منجر شوند و تکرار آنها توسط افراد دیگر کار سختی باشد.
به زبان ساده، کار عمیق یعنی زمانهای مشخصی از روز را بدون وقفه، به انجام کارهایمان اختصاص دهیم، ولی نه هر کاری؛ کاری که انجام میدهیم، باید برایمان ارزشآفرینی داشته باشد و در جهت اهدافمان باشد، به طوری که وقتی بعد از مدتی به نتیجه آن نگاه میکنیم، احساس لذت کنیم و به آن ببالیم.
نیوپورت، در کتابش فرمول زیر را برای محاسبه عمق کار ارائه داده است:
کار عمیق = زمان سپری شده برای انجام کار*میزان تمرکز
برای اندازهگیری میزان تمرکز، یک معیار وجود دارد: وقتی در هنگام انجام کار، به کلی از مکان جدا میشوید و گذر زمان را احساس نمیکنید، یعنی تمرکز بالایی دارید؛ در مقابل، اگر حواستان به دمای محیط، شکل میز و صندلی، گذر زمان یا هر چیز دیگر پرت میشود، یعنی تمرکز ندارید. در این صورت، کاری که انجام میدهید در دسته کار عمیق جای نخواهد گرفت.
کار عمیق در مقابل کار سطحی قرار میگیرد. کار سطحی کاری است که با وجود حواسپرتی هم میتوان آن را انجام داد. برای مثال، چک کردن صفحات اجتماعی و لایک کردن عکسها را همزمان با کارهای دیگر نیز میتوان انجام داد و نیازی نیست که حتما تمرکز بالایی برای انجام آن داشته باشیم. کارهای سطحی عمدتا نه تنها نقشی در رسیدن ما به اهدافمان ایفا نمیکنند، بلکه مخل آن نیز هستند.
اگر میخواهید با ماجرای بوجود آمدن مفهوم کار عمیق، دلایل اهمیت کار عمیق و از همه مهمتر، نحوه انجام اصولی کار عمیق آشنا شوید، کافی است به مقاله آموزشی کار عمیق از وبسایت یک پله بالاتر مراجعه کنید و یا به درس کار عمیق از مجموعه جعبه ابزار موفقیت یک پله بالاتر، سر بزنید.