با توجه به افزايش روند پيشرفت و توسعه در جوامع مختلف در سال هاي جاري كه به واسطه ي تغيير ساختار هاي سازماني-اطلاعاتي، تكنولوژيكي و پديده هاي به مانند جهاني شدن اقتصاد كه از قِبَل انقلاب بزرگي در حوزه ي فناوري اطلاعات رخ داده به وجود آمده است موجبات تغيير در قالب هاي مختلف فضاي كسب و كار از حالت سنتي به مدرن گرديده به گونه اي كه مي توان گفت ديگر بسياري از قواعد و قوانين مورد وثوق در عرصه ي تجارت جهاني تا حد زيادي قادر به پاسخگوئي نيازهاي موجود و پيش روي عصر حاضر كه به عصر اطلاعات و ارتباطات موسم است نبوده و نخواهد بود و ديگر تنها تركيب منابع براي توليد ثروت، ارزش آفريني، اشتغال و ... كه عموماً از جانب قشر خاصي از افراد جامعه را انجام مي گرفت نمي تواند متضمن موفقيت باشد بلكه هر فرد كه بتواند باعث افزايش آگاهي، خلاقيت، پويائي و... گردد مي تواند علاوه بر توليد ارزش، دانائي و آگاهي بيشتر توليد ثروت بيشتر و برتري نيز داشته باشد.
تبيين و بررسي كارآفريني از آن جهت كه اين مفهوم در رسته علوم انساني دسته بندي مي گردد و علم و پديده اي نو محسوب مي شود دشوار است. تا كنون تعداد بسياري از كارشناسان علوم اقتصادي، روانشناسي و مديريت به بيان آن پرداخته اند كه اكثر قريب به اتفاق آنان در يك يا چند بخش از تعريف خود مشترك هستند و اكثرشان كارآفريني را پرورش و شناسائي ايده هاي نو و خلاق پيرامون استفاده از منابع براي ايجاد فرصت هاي شغلي و فضاي كسب و كار بهتر و روابط سازماني برتر و نو عنوان كرده اند.
علي رغم اينكه بسياري از كشور هاي پيشرفته دنيا از سال هاي ابتدائي1970 ميلادي به بعد به موضع كارآفريني توجه جدي شده است اما اين مفهوم در كشور ما تا همين چند سال قبل ناشناخته مانده بود تا اينكه تورم جمعيت وارده به بازار كار در دهه ي گذشته ايران موجبات نگارش برنامه هاي توسعه ي چند ساله گرديد و به پيرو آن براي برطرف شدن معضلات و مشكلات ناشي از عدم اشتغال، راه را براي بررسي و توجه بيشتر به اين مقوله فراهم نمود و در ميانه ي دهه ي گذشته اولين واحد هاي كارآفريني در دانشگاه ها توسط اساتيد تدريس شد. اما علي رغم توجه ديرهنگام و پرداختن به اين موضوع؛ سرعت بهروري و كاربرد اين مقوله در سال هاي گذشته تا حدود زيادي مورد توجه بوده است.
موضوع بسيار مهمي كه بايد در جامعه ي امروز ما به آن توجه شود كاربرد درست واژه ي كارآفرين و كارآفريني است به صورتي كه مهترين بحث پيرامون بحث عملياتي اين واژگان مربوط مي شود به شكوفائي خلاقيت ها، افزايش اعتماد به نفس، نوآوري، توسعه، پيشرفت صنعتي؛ آينده نگري، اشتغال، توليد ثروت و ... كه در كشور ما به علت نبود يك برنامه ي مدون بيشتر به بحث شاغلين مربوط به اين بخش پرداخته شده و مي شود كه اين موضع مسبب عدم اطمينان و اعتماد به نفس براي كارآفرين حقيقي مي گردد كه يافتن مصداق آن با توجه به گفته هاي بالا بسيار سخت مي باشد.
در هيمن رابطه با نگاهي اجمالي به آمار منتشر شده بسياري از كشورها در حوزه كارآفريني به موارد زير مي رسيم:
- در بسياري از كشور ها تعداد كارآفرينان زن بيشتر از مرد است؛ در حالي كه در ايران با نگاهي خوش بينانه اين مقدار به 40% مي رسد؛
- بيشتر تلاش و هميت در كارآفريني مربوط به آموزش و پرورش مي شود كه اين نكته در آموزش پرورش ما به علت حافظه محور بودن مغفول مانده است؛
- نگاه درست به خانواده و آموزش مباني كارآفريني من جمله خلاقيت، نو آوري، افزايش اعتماد به نفس و ...در آن؛
- سرمايه گذاري و دور انديشي توسط دولت هاي مركزي
و....
در موراد بالا به صورت كلي مي توان پتانسيل خانواده به عنوان اولين و ابتدائي ترين گروه براي همدلي و همكاري كه از ازل تاكنون توسط زن و مرد تشكيل شده است بسيار بيشتر از حاكميت و قدرت دولت مركزي، آموزش و پرورش و ... است از اين رو پرداختن به چالش هاي پيش روي آن بسيار مفيد مي تواند باشد.
خانواده اولين نهاد اجتماعي براي ايجاد خلاقيت، شكوفائي، افزايش اعتماد به نفس، روحيه همدلي و ... در يك جامعه است و از اين رو بررسي الگوهاي رفتار، سبك زندگي، نگاه به آينده و... آن مي تواند پايه ريز يك نسل كارآفرين گردد. سال ها پيش و در جوامع ابتدائي مرد تنها كارآفرين و خلق ايده و اشتغال در خانواده محسوب مي شد و وظيفه ي اصلي زن تربيت فرزندان و امور جاري خانه بوده است و شايد براي همين برهان ساده بيشتر خانواده هاي سنتي اعتقاد به داشتن فرزند پسر بيشتر بوده اند، اين در حالي است در جوامعه مدرن امروز با توجه به مشخص شدن توانائي و كارداني زنان در امور مختلف اجتماعي، اقتصادي و سياسي ديگر تصور عدم حضور و استفاده از خلاقيت و توانائي آنان امري غير ممكن مي باشد و در حال حاضر به همان اندازه كه مرد نقش مهمي در هر گونه عمل كه نشان گر تلاش، پشتكار، خلاقيت و پرورش ايده هاي نو در خانواده را دارد، زن نيز به همان ميزان مي تواند در موفقيت و يا شكست آن سهيم باشد.
وقتي پدر و مادر به عنوان يك فرد تلاش گر و ايده پرداز و نوگرا در نهاد خانواده مطرح گردند بي شك فرزندان از آنان به عنوان الگوي خود استفاده مي كنند هر چند در اين مورد ميزان تحصيلات، موقعيت جغرافيائي، روابط خانواده گي(پدر و مادر- والدين و فرزندان) و ... مي توانند نقش موثري را ايفا كنند. خانواده مي تواند به ايجاد شخصيت مستقل فكري، ايجاد فرصت لازم براي شكست خوردن، افزايش اعتماد به نفس براي پرورش ايده و ... كمك بسيار كند كه هر كدام از آن ها مي تواند در بلند مدت علاوه بر نفع شخصي به منفعت اجتماعي برسد براي مثال در ايالت متحده امريكا پس از سال 1980 ميلادي توجه به كسب و كار هاي كوچك كه يكي از بديهي ترين مفاهيم منتج شده از كارآفريني است 34 ميليون شغل ايجاد كرده است و در كشور هائي مانند تايوان، مالزي و بنگلادش توجه جدي به اين موضوع پس از بحران اقتصادي دهه ي 70 ميلادي باعث تغيير در سبك زندگي مردمان آن كشور ها شده است كه درصد زيادي از اين ايجاد تغيير در ديدگاها، از خانواده ها شروع شده است و در بلند مدت به ايجاد جامعه اي پرنشاط كمك كرده است. از اين رو لزوم چنين ديدگاهي در ايران بسيار مورد نياز است.
پيشنهادات و روش ها
در متن پيش رو به ايده هاي شخصي پيرامون افزايش ميزان بهروري در خانواده پرداخته خواهد شد و از بسط و تشريح مطالب بالا به صورت جزئي خود داري مي شود.
به هر صورت با توجه به مهم بودن رفتار اجتماعي-اقتصادي والدين و تاثيرات مستقيم و غير مستقيم آن بر عملكرد آتي آنان و استفاده از ايده هاي نو براي بهره وري و بهتر براي در زمينه منابع مالي، زمان و انرژي بسيار مهم است كه به اشاره و تشريح تعدادي از آنان به صورت موردي پرداخته خواهد شد؛
1. مصرف بهينه ي انرژي:
با توجه به قيمت بالاي حامل هاي انرژي و تخصيص مقدار زيادي از بودجه ي خانواده به آن در طول يك دوره ي مشخص زماني، پيشنهاد مي شود كه خانواده ابتدا به بررسي هزينه هاي استفاده از هر بپردازد، براي مثال مي شود از سيستم هاي گاز رساني و برق شهري براي پخت و پز و گرمايش و سرمايش استفاده نمود، اما با يك محاسبه ي ساده مي شود به تصميم گيري درست در استفاده از اين حامل ها رسيد و همچنين به صورت جزئي همزماني صرف وعده هاي غذائي(صبحانه، نهار و شام) كه هر مرتبه منجر به استفاده از يك سيستم مصرف كننده انرژي نشود علاوه بر اين ها استفاده از لوازم پرمصرف در بازه هاي زماني مناسب استفاده نمودن نمونه اي ديگر از مصرف بهينه انرژي مي باشد. در عين حال استفاده از دستگاه هاي كم مصرف توصيه مي شود.
2. اولويت بندي در خريد
با توجه به نفوذ بيش از حد فرهنگ مصرف گرائي در كشور ما در حال حاضر درست مصرف كردن بسيار بيشتر اهميت دارد از اين رو اگر خانواده داراي يك برنامه كلي سالانه و ماهانه باشد مي تواند قدم به قدم به آن چه كه مي خواهد برسد، براي مثال هيچ لزومي ندارد كه خانواده اي با درآمد متوسط مقدار زياد هزينه بابت سيستم نمايشگر تلويزيوني خود كند در حالي كه علاوه بر يك هزينه ي ابتدائي بالا هزينه ي طولاني مدت زيادي در بر خواهد داشت.
در اين اولويت بندي ابتدا بهتر است نياز هاي اساسي ديده شود و پس از آن اولويت هاي دوم و سوم كه هر كدام از لحاظ جايگاه درآمدي و فرهنگ اقتصادي خانواده مهم تر مي باشند قرار گيرند. در اين مورد به صورت كلي مي توان گفت كه نمي بايست خودمان را با نياز هاي وقف دهيم بلكه بايد ببينم چه ابزاري در اولويت قرار دارد.
3. استفاده از سيستم خريد اينترنتي
در بسياري از موارد و با توجه به گسترش فن آوري اطلاعات تعداد زياد از فروشگاه هاي اينترنتي با مجوز هاي سازمان هاي مربوط به وجود آمده اند كه در اين گونه ساختار هاي اگر خريد گروهي(تعدادبالا) صورت پذيرد امكان اخذ تخفيف بيشتر ميسر مي گردد براي مثال براي اين امر كافي است در جمع خانوادگي موضوع خريد را مطرح كرده و تصميم گيري صورت شود و يا خريد به صورت سالانه كه در بيشتر موارد مي تواند منجر به صرفه جوئي گردد زيرا در اين گونه خريد ها تخفيف قابل توجه ي به خريدار داده خواهد شد كه منجر به كاهش هزينه هاي زماني و منابع مالي مي گردد. همچنین استفاده فروشگاه های اینترنتی برای کاهای بزرگ و کوچک این روزها امکان پذیر است. برای مثال خرید خرد و فروشگاه مبلمان اداری ...
4. توليد محصولات جزئي به جاي خريد آن ها
در بسياري از شهر ها تعداد زيادي از خانواده ها داراي فضاي كافي جهت توليد محصول براي مصرف شخصي مي باشند كه با توجه به عدم آشنائي از آن بهره اي نمي برند. براي مثال با توجه به وجود خانه هاي ويلائي(با فضائي به نام حياط) اين امكان وجود دارد كه به صورت موردي مقداري از سبزيجات فصلي كشت شود كه اين امر علاوه بر ايجاد يه فضاي زيبا مي تواند در مدتي از سال خانواده را از خريد ها بي مورد باز دارد و در همين رابطه به صورت جزئي توليد لبنيات(ماست، خامه و ...) كه با توجه به اين كه شير از يارانه ي تقريباً از قيمتي مناسبي برخودار است مي شود اقدام به توليد اين گونه محصولات براي مصرف شخصي نمود در حالي است كه بسياري از خانواده علاوه بر خريد و مصرف شير اقدام به خريد ساير لبنيات نيز مي نمايند كه اين امر منجر به استفاده ي بيش از حد منابع مالي و همچنين زماني مي گردد. تصور مي شود كه اگر پرورش سبزجات به فرزندان سپرده شود علاوه بر شادابي روحي و حس مسئوليت مي تواند به ايجاد شخصيت كارآفرين در آن ها موثر باشد.
5. استفاده محدود از سيستم هاي مخابراتي
مصرف بيش از حد از سيستم مخابراتي در حال حاضر به اوج خود رسيده است اين در حالي است كه مي توان با بهينه كردن مصرف علاوه بر كم كردن هزينه ي مالي صرف شده زمان بسيار زيادي را هم به صورت غير مستقيم براي انجام كار هاي مختلف كسب كرد. بهينه مصرف نمودن سيستم هاي مخابراتي به صورت جزئي اين گونه مي تواند باشد كه اگر تمامي اعضاي خانواده از تلفن همراه برخوردار مي باشند هيچ لزومي ندارد كه از تلف ثابت هم استفاده نمود و همچنين استفاده از تلفن همراه در اپراتور هائي كه تخفيف بيشتر براي مكالمه مي دهند و علاوه بر اين موكول نمودن بيشتر مكالمات به ساعاتي كه در آن اپراتور مورد نظر تخفيف در نظر گرفته است كه در ايران روزهاي اخر هفته شامل اين تخفيف ها مي شوند.
نتيجه گيري
با توجه به اين كه خانواده يكي از مهترين نهاد هاي اجتمعي است هر گونه رفتار در آن مي تواند منجر ايجاد يه تغيير بزرگ در جامعه گردد از اين رو نگاه به جايگاه والدين و پس از آن فرزندان مي تواند مسبب ايجاد يك جامعه كارافرين و بهره رو در زمينه هاي مالي، انرژي و زماني گردد. روش ها و ايده هاي مطرح شده در نحوه ي بهره وري بهتر در خانواده هركدام مي تواند مشكلات و كاستي هائي در خود داشته باشد اما بررسي بسياري از اين موارد مي تواند به ايجاد يك ايده ي بهتر و برتر بيانجامد. برنامه ريزي براي خريد، استفاده از سيستم هاي نوين خريد، بهينه كردن استفاده از ابزارهاي ارتباطي و كم كردن هزينه هاي كوچك به صورت موردي مانند خريد لبنيات و سبزيجات و ... هر كدام مي تواند نقش مهمي را در بهره وري و ساختن فرد، خانواده و جامعه اي ايده آل را فراهم آورد.