کربلا را می توان آخرین تلاش سیاسی ائمه برای برپایی حکومت اسلامی دانست.
همان طور که عنوان شد می توان هدف اصلی قیام را بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح عنوان کرد که یا منجر به شهادت و یا تشکیل حکومت می شود و به صورت جزئی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- دفاع از اسلام و ایجاد حکومت عادلانه اسلامی
۲-امر به معروف و نهی از منکر که بزرگترین منکر در آن زمان خلافت یزید در جامعه اسلامی
۳-شهادت که با آن درخت اسلام را آبیاری نمود.
اصول حکومت خلفا
یک از دلایلی که مردم با امام همراهی نکردند شیوه و اصول حکومت خلفا بود. آنان برای حفظ نظام خود از سه مفهوم « اطاعت از ائمه، لزوم جماعت و حرمت نقض بیعت» استفاده می کردند که سبب حفظ و دوام خلافت آنان می شد.
این سه مفهوم اصول درستی بود که در شمار مفاهیم دینی قرار داشت.
اطاعت از امام به معنای پیروی از نظام حاکم بود. حفظ جماعت یعنی عدم شورش و اقدامی که وحدت جامعه را از بین ببرد و حرمت نقض بیعت به عنوان رعایت عهد در اسلام تمجید شده بود.
به عنوان نمونه عبدالله بن عمر به معاویه قول داد زمانی که همه مردم با فرزند تو بیعت کنند من با او مخالفت نخواهم کرد. او به امام هم می گفت: جماعت مسلمین را متفرق مکن.
از دیگر انحرافات جامعه اعتقادبه جبر بود که توسط خود معاویه پایه ریزی شد. او در مورد بیعت یزید می گفت: مساله یزید قضایی از قضاهای الهی است و در این مورد کسی از خود اختیاری ندارد.
ظاهر و باطن امر
بر اساس برخی احادیث امام از شهادت خود در سرزمین کربلا خبر داشته است و به همین دلیل برخی قیام را برای ایجاد حکومت اسلامی نپذیرفته اند.
می توان بیان کرد امام از کلیات امر خبر داشته و جزئیات آن را نمی دانسته است و به همین منظور به هنگام ورود به سرزمین کربلا، به شهادت خود در این سرزمین اشاره می کنند.
دلیل دیگر می توان ظاهر و باطن امر دانست مانند پدری که از باطن امری خبر دارد اما در ظاهر به گونه ای رفتار می کند که انگار از چیزی خبر ندارد، امام از باطن امر خبر دارد اما در ظاهر و بر اساس اسباب ظاهری عمل می کند که شیوه ائمه در همه زندگی اینگونه بوده است.