م.شهابی
م.شهابی
خواندن ۷ دقیقه·۵ سال پیش

چرا خداوند با وضع قوانین آزادی را سلب کرد؟

چند شبهه:

شاید برای ما شبهاتی در رابطه با وحی و فرستادن پیامبران پیش بیاید!

به عنوان نمونه:

چرا خداوند انسان را کامل نیافرید تا دیگر نیازی به وحی و نبوت نباشد؟

چرا خداوند اصول و قواعد تکامل را مانند سایر موجودات در متن وجود او قرار نداد؟ چرا اختیار تام به او نداد و با وضع قوانین، آزادی را از او سلب کرد؟

خداوند حکیم کار بیهوده انجام نمی دهد پس با فرستادن وحی کار بیهوده ای انجام داد چرا که عده کمی به او ایمان آوردند و حتی برخی از پیامبران الهی را به قتل رساندند؟

بر اساس بسیاری از آیات قرآن هدایت منوط به مشیت الهی است و انسان در هدایت خود نقشی ندارد؟

وحی نیاز واقعی انسان
وحی نیاز واقعی انسان

پاسخ

باید گفت خداوند کمال مطلق است و هیچ موجودی نخواهد توانست با همه تلاشهایش به این کمال دست یابد بلکه تنها خواهد توانست کمال نسبی را از آن خود کند.

اگر انسان کامل مطلق آفریده می شد زندگی، امتحان و آزمایش برایش معنا و مفهوم خاصی نداشت و اصلا نیازی نبود برای زندگی در این دنیا آفریده شود.

در حالی که ساختار وجودی انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است و مبارزه دائمی با تضادهای درونی و بیرونی او را به اشرف مخلوقات تبدیل و تلاش هایش را برای رسیدن به این هدف، شیرین و لذت بخش خواهد کرد.

تکامل جبری

زنبور عسل؛داراری تکامل جبری
زنبور عسل؛داراری تکامل جبری


قرار گرفتن اصول تکامل در درون انسان و عدم نیاز و وابستگی به وحی ونبوت سبب می شود که تکامل جبری را در پیش بگیرد چرا که وجود او مسیر صحیح را تشخیص می دهد و او را به سوی آن پیش می برد و هدایت می کند مانند زنبور عسل.

در این حالت آزادی و اختیار از او سلب می شود و با ساختار وجودیش باز هم نخواهد توانست چرا که ساختار او دارای هوسها و تمایلاتی است و حتما نیرویی خارج از وجودش باید او را هدایت و ارشاد کند.

در حالی که، وقتی انسان در مواجه با تضادهای درونی خود به دنبال منبعی خارج از وجود خود می گردد و به سمت آن از روی آگاهی و آزادی می رود، تکامل آگاهانه در وجود او شکل می گیرد و در نتیجه بهشت ، جهنم و دنیای دیگر معنا و مفهوم خود را پیدا می کنند.

خداوند هیچگاه کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد و همه امور او هدفمند است و این نشان از حکمت خداوند است.

او تمایلات و هوسها را در وجود انسان قرار نداده است تا او شر بیافریند و به گمراهی، ضلالت و پستی دچار شود، بلکه آنها را در وجود او قرار داده تا با استفاده صحیح از آن در مسیر رشد و تکامل خود گام بردارد اما انسان به دلیل قانون انتخاب و اختیار از این تمایلات استفاده نا به جا می کند و در نتیجه شر و بدی می آفریند مانند چاقو هیچ کس چاقو را در انجام جنایت مذمت نمی کند بلکه جنایتکار را که از این چاقو استفاده نادرست نموده، سرزنش می نماید.

عدم ارسال وحی

در طول تاریخ وحی و نبوت همواره انسان هایی در مسیر الهی گام برداشته و انسانهایی نیز از این مسیر گریزان بوده اند.

اما این موضوع دلیل بر آن نیست که خداوند ارسال وحی و رسل را قطع نماید چرا که دیگر اتمام حجتی بر بندگانش نداشت و آنان می توانستند به هنگام حسابرسی بگویند چرا برای ما پیامبری نفرستادی تا مسیر صحیح را به ما نشان دهد.

هدایت در ید قدرت الهی

هدایت در ید قدرت الهی
هدایت در ید قدرت الهی

هدایت نیز مانند همه پدیده های این عالم در قانون مشیت الهی جای دارد چرا که قدرت، سلطنت و مدیریت این جهان از آن خداوند است.

اما اینگونه نیست که خداوند بر اساس دل و بدون هیچ قانونی هر که را بخواهد هدایت و هر که را نخواهد در ضلالت قرار دهد آیات قصص-56 و زمر-23

در عالم سه نوع هدایت وجود دارد:

۱-هدایت عمومی(طه-50):

قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ

۲-ارشاد و هدایت انسان (انسان-3)

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ﴿٣﴾

۳-هدایت به شرط رفع موانع(عنکبوت-69)

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ

خداوند تمامی موجودات را هدایت می کند و مسیر را به آنان نشان می دهد با وجود پیامبرهای درونی و بیرونی اما اصلی ترین نوع هدایت که انسان را به مقصد می رساند زمانی است که او تلاش و مجاهدت نماید و موانع را از سر راه بردارد تا به هدایت اصلی و مطلوب دست یابد:

قصص-50:

فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

مائده-67:

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ

منافقون-6

سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ

غافر-28

وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ

زمر-3:

أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ

شیوه پاسخگویی وحی به نیازها

وحی راه به سوی بی نهایت
وحی راه به سوی بی نهایت

انسان موجودی دو بعدی است: مادی و معنوی

چگونه وحی به هر دو نیازش پاسخ می دهد و او را به هدف نهاییش می رساند؟ مگر می شود یک قانون دو هدف کاملا متضاد را برآورده سازد؟

عده ای بر این باورند که دین تنها پاسخگوی نیازهای معنوی و برای دنیای پس از مرگ است و نمی تواند و البته در شأن آن نیست که بخواهد در دنیای مادی ورود پیدا کند و برای آن قانون وضع نماید.

عده ای آن سوی دیگر هم وجود دارند که وحی را تنها برای دنیای مادی تصور می کنند، که نظری بی اساس است.

خداوند خلقتش را بر این پایه قرار داده که هیچ امری خارج از حکمت او نباشد و انسان را در مسیری غیر از هدف اصلی هدایت نکند.

وحی را به سوی انسان فرو فرستاد تا تمام نیازهای مادی و معنوی را به گونه ای پاسخ دهد که او را به تکامل نهایی برساند و هیچ استعداد و نیازش بی استفاده نماند و یا او را منحرف نسازد

مثال هایی از وحی

نیاز جنسی به عنوان یکی از لذت بخش ترین نیازهای مادی که در وجود انسان قرار دارد، در دستور وحی به گونه ای جهت می یابد که انسان را به مسیر تکامل نزدیک کند.

در روایتی پیامبر مهربانی ها به ابوذر می فرماید: ابوذر با همسرت آمیزش کن که پاداش داری؟

-ای رسول خدا!آمیزش کنم پاداش اخروی می برم؟

-آری همانطور که اگر آمیزش نامشروع انجام می دادی گناه کرده بودی، وقتی هم آمیزش مشروع داشته باشی ثواب می بری.

مثال(2)

نماز نیز به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان معنوی می تواند انسان را در زندگی مادی یاری دهد به طوری که برای پاک شدن جامعه از آلودگی و جنایتها به نماز سفارش بسیار شده است.

منبع:وبلاگ چهارده رایحه

هدایتوحیتکامل
مرا جز با تو بودن آرزو نیست. اللهم عجل لولیک الفرج
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید