مقاله دوم کتاب مطلق در ذهن ایرانی (مهر عزت نیافته)
به عقیده کتاب مهر همان انرژی حیاتی است که انرژی روانی زیستن و رشد کردن است و در مقابل انرژی غریزی قرار دارد. بشر یک سیستم خودکفا نیست پس برای داشتن زندگی به طبیعت می پیوندد اما این غریزه صرفاً برای تداوم و بقاست. بقای فیزیولوژیک، خود بستری برای رشد روانی است و انرژی روانی برای رشد روانی ضروری است. هسته اصلی این انرژی مهر است.
هنگامی که نوزاد به دنیا می آید فقط با غرایز همراه است و در مسیر رابطه با جهان بیرون که مادر نماد آن است؛ با دریافت مهر از مادر به آهستگی هسته روان یعنی ایگو در آن شکل میگیرد. زمانی که بدن از نوازش و تماس پوستی شکل میگیرد من بدن ساخته میشود. کتاب مثال میزند که بعضی از نوزادان در پرورشگاه بزرگ میشوند با برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیکشان به علت دریافت نکردن نوازش و مهر دچار مرگ ناگهانی میشوند.
مهر پایه ایجاد من در انسان و آغاز سیر رشد این من است. به عقیده کتاب انسان از جنون ۱۰۰ درصد یعنی قطع ارتباط کامل با واقعیت زیستن را آغاز میکند و به تدریج من شکل میگیرد و ارتباط با واقعیت هم شروع میشود. هر چقدر که مسیر رشد بهنجار باشد انسان رشد میکند و ارتباط بیشتری با واقعیت پیدا می کند که در نهایت به شعور آگاه که تمامیت واقعیت است و انرژی پایه برای حرکت مهر است وصل میشود.
مهر عنصری طبیعی است و به علت طبیعی بودن عناصر متضاد شگفتآوری درون خود دارد. مهر مرز ندارد پس نفوذ کننده و سیال است اما روان انسان مانند جسم مرز دارد که نباید به آن تجاوز و نفوذ کرد.
اگر مهر مادر به فرزندش مانند ماههای اول تولد ادامه پیدا کند میتواند بزرگترین مانع رشد روانی کودک شود. در درازمدت عشق و مهر خالص، چسبنده و وابسته از مادر خود دریافت میکند و از نظر روانی رشد پیدا نمیکند و در بزرگسالی کودک منفعل ترسو وابسته و چسبنده است. این مهر آن مهر عزت نیافته است یعنی مهری که خاصیتهای بدوی خویش فرو مانده و در نهایت به تخریب فرد منجر شده است. مهر عزت نیافته در بدویترین حالتش وقتی به اوج قدرت ناپخته خویش میرسد تمایلات شدید آزارگر پیدا میکند. میل به شناخت با ابزار مهر بدوی، سادیسم و تخریب کامل میانجامد.
مهر به چه عنصری نیاز دارد تا عزت پیدا کند؟ به احترام نیاز دارد! حریم یک جای خصوصی برای فرد است و حکایت از مرز دارد. مهر از نوع بدوی و چسبنده و بیمرز شروع میشود تا در سیر رشد از کانال احترام بگذرد و با احترام شکل بگیرد.
نویسنده در مورد سیر مهر سه مرحله رشدی را در روان انسان مطرح میکند. مرحله ابتدایی رشد انسان، مرحله دهانی نام دارد. این مرحله خصوصیاتی دارد که زیاد در کودکان دیده میشود و میتواند به دلایلی در انسان بالغ تثبیت شود. یکی از این خصوصیات مهر عزت نیافته است. مهر بیمرز و احترام مهر سادیستیک یک لحظه است و لحظه دیگر میتواند به نفرت تبدیل شود. مهری که در جامعه ما دیده میشود اغلب اینگونه است.
مرحله بعدی رشد مرحله معقدی است. در این مرحله مهر غیر قابل کنترل است و سرکوب میشود. مهر زیاد رد و بدل نمیشود و مرز شدیداً با ابراز احترام حفظ میشود.
مرحله سوم رشد ادیپال است در این مرحله مهر و احترام توأمان وجود دارد. انسان به هماهنگی هنرمندانهای از رشد در هستی و سازگاری با آن رسیده و تبدیل به یک انسان واقعی میشود.
مهر ملت ایران عزت نیافته است. مهر وجود دارد اما احترام نیست. احترام به رسمیت شناختن مرزهای من/او است. احترام، سامان دادن به مهر در یک من بالغ است که باید از دوران کودکی آموخته شود. تاثیرگذارترین آموزش، حس این عنصر درون خود فرد است یعنی احساس کند من انسان محترمی هستم.
فردی که محترم است به مرزهای روانی دیگران تجاوز نمیکند و در مقابل تجاوز به مرزهای خویش به نام مهر ایستادگی میکند و این امر او را به بلوغ روانی میرساند.