ویرگول
ورودثبت نام
yoones khodaei
yoones khodaei
yoones khodaei
yoones khodaei
خواندن ۱۰ دقیقه·۱ ماه پیش

آموزش گام به گام ترسیم بوم زندگی

تمرین بوم زندگی توسط آقای احمد میرزایی طراحی شده است. بعد از انجام این تمرین، خودآگاهی شما به حدی افزایش میابد که فکرش را هم نمی‌کردید؛ اگر بگوییم این تمرین قابلیت این را دارد که تحول عظیمی در زندگی شما ایجاد کند بیراه نگفته‌ایم!

ترسیم بوم زندگی شما را متوجه آن دسته از افکار، عادات، احساسات، کارها، دارایی‌ها، ارتباطات و ... خودتان می‌کند که تا امروز از چشم شما دور مانده بودند.

انجام این تمرین می‌تواند به شما کمک بکند تا با شناخت عادات و افکار خودتان، شکاف‌های عملکرد روزانه خودتان را پیدا کنید و بهره‌وری خودتان را در تحصیل، پژوهش، کار و زندگی افزایش دهید و یا اینکه با شناخت دارایی‌ها و توانایی‌ها و چالش‌های خودتان، چشم انداز و رسالت زندگی‌تان را پیدا کنید.

همانطور که در نوشتار جامع صفر تا صد انتخاب موضوع نیز اشاره شد، این تمرین یکی از ملزومات انتخاب موضوع پایان نامه به سبک موسسه پیدا نیز می‌باشد.

حتماً تا انتهای این نوشتار همراه ما باشید و در اولین فرصت این تمرین را به صورت کامل انجام دهید تا نتایج آن را به چشم خودتان ببینید.

گام اول) ترسیم محور کارها

  • فهرستی از کارهایی که در حال انجام آن هستید، بنویسید.

  • فهرستی از کارهای ناتمامی که شروع کرده‌اید ولی نیمه کاره رهایش کرده‌اید بنویسید.

  • فهرستی از کارهایی که باید شروع کنید ولی هنوز شروع نکرده‌اید بنویسید.

لطفا این تمرین را با دقت انجام دهید و سپس ادامه مباحث را مطالعه کنید:

تحلیل پاسخ سوالات 1 و 2

اگر در نوشتن فهرست سؤال 1 و 2، تعداد کارهای زیادی نوشته‌ای، احتمالاً در کارها سریع و شتاب زده وارد می‌شوی و کمتر قدرت «نه» گفتن داری. احتمالاً توانمندی‌هایت زیاد است اما خود کنترلی پایینی داری. احتمالاً از افرادی هستی که یک سر دارند و هزار سودا و به عبارتی دیگر تنوع طلب هستند و پراکنده کار می‌کنند. احتمالاً چشم‌انداز روشنی نداری و به همین خاطر نمی‌توانی بین کارهای خود انسجام برقرار کنی و به تبع نظم کاری کمی داری.

اگر کارهای کمی در فهرست 1 نوشته‌ای، احتمالاً تنبلی می‌کنی؛ احتمالاً دغدغه کمی داری، به کم قانع شده‌ای و دردهای اجتماعی کمی داری. احتمالاً شکست‌هایی را تجربه کرده‌ای و الآن سر خورده شده‌ای. احتمالاً ظرفیت‌های خود را نشناخته‌ای و به همین خاطر بسیاری از فرصت‌ها را از دست می‌دهی.

از همه مهمتر اینکه احتمالاً در کارهای زندگی، دچار روزمرگی شده‌ای!

روزمرگی به چه معناست؟

اگر در فهرستی که نوشتی، اموری مثل غذا خوردن و نماز خواندن و بازی با بچه و رفت و آمد و استحمام و دست شویی رفتن و آشپزی و خواب و غیر آن را ننوشتی، نشان می‌دهد که به این امور زندگی خود، دیدگاه کاری نداری و حالت روزمره نسبت به آن‌ها پیدا کرده‌ای.

این حالت بسیار خطرناک است چون بخش زیادی از زندگی ما، همین امور روزمره است و اگر ما برنامه ریزی روشنی در این زمینه نداشته باشیم و به صورت روزمره به این امور نگاه کنیم، چه بسا احساس کنیم که وقت زیادی از زندگی ما به بطالت می‌گذرد و در نتیجه احساس یأس شدید نسبت به زندگی پیدا کنیم.

اما اگر با برنامه و به صورت پروژه به این امور نگاه کنیم، فضا بسیار متفاوت می‌شود. اگر به غذا خوردن به دید یک پروژه نگاه کنیم به خودمان می‌گوییم که:

  • باید غذا خوردن امروز من بهتر از دیروز باشد

  • باید معنویت من در غذا خوردن رشد کند

  • باید غذا خوردن من روز به روز به سلامتی من بیشتر کمک کند

چه بسیار از مشکلات اساسی زندگی ما که حاصل همین جدی نگرفتن چیزهای کوچک است! مثلاً همین اصلاح نکردن سبک غذایی و آشپزی زمینه شکل گیری یک بیماری سنگین را در ده سال بعدی زندگی من فراهم می‌کند و جالب اینکه زمانی که گرفتار این بیماری می‌شوم، با خودم می‌گویم این بیماری از کجا آمد؟!

تحلیل پاسخ‌های سوال 3

همچنین اگر پاسخ به سؤال 3، تعداد کارهای زیادی نوشته‌اید، احتمالا ضعف در طراحی دارید. شاید ضعف در شروع دارید. شاید کمی محافظه کار باشید. شاید در شناسایی اولویت‌ها ضعیف هستید.

اگر پاسخ‌های کمی در پاسخ به سؤال 3 نوشته‌اید، احتمالا به مقدار کافی کارهای ممکن را رصد نکرده‌اید. شاید ایده‌آل‌گرایی مثبت در شما کمرنگ شده است؛ شاید به کم قانع هستید، شاید هدف ندارید، شاید کمی بی‌خیال هستید.

در نهایت، سعی کنید مجموعه کارهای خودتان را دسته بندی کنید و در محورهای گوناگون قرار دهید تا ببینید که در زندگی‌تان به چه محورهایی توجه دارید و چه محورهایی کمتر مورد توجه شما قرار گرفته است.

گام دوم) محور افکار

  • در طول روز بیشتر به چه اموری فکر می‌کنید؟ آن‌ها را دسته بندی کنید.

  • افکارتان در هنگام شروع کارها چیست؟

  • افکار اصلی‌تان در هنگام مشکلات و سختی‌ها چیست؟

  • فهرستی از افکاری که خودتان می‌دانید باطل است ولی آن‌ها را مدیریت نمی‌کنید و در زندگی‌تان تأثیرات منفی دارد، بنویسید، مثلا ترس از تاریکی برای بسیاری از افراد این چنین است.

  • فهرستی از افکاری که سبب شل شدن‌تان می‌شود بنویسید.

  • فهرستی از افکاری که سبب محکم شدن‌تان در تصمیم‌ها و کارها می‌شود بنویسید.

  • چه افکاری سبب ناامیدی‌تان می‌شود؟ فهرستی از آنها بنویسید.

  • 100 عادت و سبک فکری خود را بنویسید.

اگر تا به حال به این سؤالات فکر نکرده‌اید و پاسخ دادن به این سؤالات برایتان مشکل است، می‌توان فهمید که نسبت به زندگی خود تا حد زیادی ناخودآگاه هستید و حتی مسأله تفکر که کلید حل مشکلات است و در هر کاری تقریبا، لازم است، در شما به صورت ناخودآگاه انجام می‌شود.

این بسیار خطرناک است؛ معمول افرادی که چنین حالتی دارند و ناخودآگاه فکر می‌کنند، اسیر حادثه‌ها هستند و نمی‌توانند کنشگر خوبی باشند بلکه به صورت عکس العملی و واکنشی عمل می‌کنند. معمولاً بر اساس احساسات تصمیم می‌گیرند و نمی‌توانند در بزنگاه‌ها افعال خود را طوری مدیریت کنند که رفتار صحیحی داشته باشند.

گام سوم) محور عادت‌ها

  • فهرستی از 30 عادت غذایی خود را بنویسید.

  • فهرستی از 30 عادت کلامی خود را بنویسید.

  • فهرستی از 30 عادت رفت و آمدی خود را بنویسید.

  • فهرستی از 30 عادت نگاه خود را بنویسید.

  • فهرستی از 30 عادت نشستن خود را بنویسید.

اگر در نوشتن این تعداد از عادت‌ها مشکل دارید، نشان از این دارد که سطح ناخودآگاهی در زندگی‌تان بالاست و بیشتر کارها را بر اساس عادت انجام می‌دهید نه بر اساس تفکر و دقت.

20 مثال برای عادات غذایی

در اینجا به عنوان نمونه تنها 20 عادت غذایی را فهرست می‌کنیم:

  • عادت به تند خوردن

  • عادت به خوردن غذا بر اساس مزه و نه فائده

  • عادت به نوعی خاص از نشستن هنگام خوردن غذا(غذا خوردن روی میز یا چهارزانو روی زمین یا ...)

  • عادت به خوردن غذا به صورت گرم

  • عادت به گفتن بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین

  • عادت به بزرگ برداشتن لقمه‌ها

  • عادت به برداشتن غذای نانی با تعدادی خاص از انگشتان

  • عادت به خوردن با قاشق

  • عادت به خوردن در سه وعده

  • عادت به خوردن در میان وعده‌ها (برخی از افراد بین 2 وعده چیزی نمی‌خورند ولی برخی دیگر میوه یا آب مصرف می‌کنند.)

  • عادت به حرف زدن هنگام غذا

  • عادت به پر خوری و خوردن غذا بعد از سیر شدن

  • عادت به خوردن مایعات در ضمن غذا

  • عادت به خلال کردن و مسواک زدن

  • عادت به خوردن غذا با درصد شوری خاص یا مقدار ادویه معین

  • عادت به خوردن غذاهای متنوع (مثلا شنبه غذایی غیر از غذای یک شنبه بخوریم)

  • عادت به خوردن غذاهایی خاص به عنوان صبحانه و غذاهایی خاص به عنوان نهار و غذاهایی خاص به عنوان شام

  • عادت به با دهان باز غذا خوردن

  • عادت به کم جویدن

  • عادت به شستن دست‌ها قبل و بعد از غذا

عادت‌های شما گزینشی است یا فله‌ای؟!

برخی از عادت‌ها خودآگاه است و افراد با اهدافی آن عادت را ایجاد کرده‌اند و هنگام عمل به آن عادت‌ها به صورت خودآگاه و با قصد و نیت و توجه، آن کار را انجام می‌دهند و این کار به دلیل تکرار زیاد با وجودشان سازگار شده است و راحت‌تر از گذشته آن را انجام می‌دهند؛ مثل کسی که عادت کرده است، صبح‌ها ورزش کند. شاید روزهای اول برایش کمی سخت بود ولی بعد از مدتی، با این کار سازگار می‌شود.

اما متأسفانه عادت‌های ما معمولا فلّه‌ای است. شما وقتی به میوه فروشی می‌روی و قصد خرید یک کیلو خرمالو داری، طبیعتا با دقت میوه‌ها را انتخاب می‌کنی تا سالم‌ترین و بهترین میوه‌ها را برداری. اما وقتی بخواهیم 2 هزار کیلو خرمالو بخریم، فله‌ای می‌خریم و چندان کاری به کیفیت جزئی نداریم. نهایتا مشتی را نمونه خروار بررسی می‌کنیم. عادت‌های ما معمولا گزینشی نیست بلکه فله‌ایست! بی‌حساب و کتاب و بر اثر ناخودآگاه‌ است.

یک مثال از عادات ناخودآگاه ما

مثلا ما عادت داریم حلوا ارده را از بیرون بخریم؛ حلوا ارده موجود در مغازه‌ها، تفاله باقی مانده کنجد بعد از روغن گیری است که با مقداری شکر و اسید سیتریک و هل مخلوط شده است. قیمت بالایی هم دارد. اما اگر کنجد تازه را حتی در حجم کم (مثلا 2 کیلو) بخریم و شکر آن را هم خودمان تهیه کنیم و در آسیاب خانگی عادی بریزیم، در کمتر از یک دقیقه، بدون زحمت، حلوا ارده را می‌توانیم با کنجد اعلا و روغنی درست کنیم.

بسیار خوش طعم‌تر و لذت بخش‌تر و کم‌زحمت‌تر (چون زحمت رفت و آمد و خرید بیشتر از سه بار زدن دکمه دستگاه مخلوط کن است) و ارزان‌تر از حلوا ارده آماده! برای تربیت بچه هم، روحیه مصرف گرایی را تعدیل می‌کند و روحیه تولید گری و خلاقیت را می‌افزاید و حاصل دسترنج خود فرد است و می‌توان از همکاری کودکِان خانه نیز استفاده کرد.

این صرفا یک مثال بود برای اینکه نشان دهم، بسیاری از عادت‌ها احمقانه است و از همه نظر به ضرر است؛ اما به راستی چرا ما به این عادت‌ها فکر نمی‌کنیم تا آن‌ها را اصلاح کنیم؟!

گام چهارم) محور احساسات

  • بیشتر چه احساساتی دارید؟

  • به نظر خودتان چه احساساتی از این احساسات نباید باشد؟

  • حداقل 100 احساس که تاکنون تجربه کرده‌اید را بنویسید.

گام پنجم) محور دانش‌ها

  • اگر بخواهید با جمله روی قبرتان چیزی به مردم یاد بدهید، چه چیزی می‌نویسی؟

  • چکیده چیزهایی که در عمرتان یاد گرفته‌اید را در دو جمله بگویید.

  • من را یک نصیحت بکنید که به درد زندگی‌ام بخورد و حاصل تجربیات زندگی‌تان باشد.

  • فرض کنید چند دقیقه دیگه می‌میرید! چه چیزی به من یاد می‌دهید؟

نوع پاسخ شما به این تمرین، مقدار خودآگاهی شما نسبت به دانش‌هایتان را بیان می‌کند و نشان می‌دهد که چه قدر دانش در صحنه عمل، وارد زندگی شما شده است. معیار سواد، میزان استفاده از آن برای تغییر در صحنه عملی زندگی است. اگر دانشی وارد صحنه عملی زندگی نشود، جزو سواد شما محسوب نمی‌شود. توانایی شما برای تغییر زندگی، نشان دهنده مقدار سواد شماست.

گام ششم) ارتباط با افراد و اشیاء

  • فهرستی از افرادی که با آن‌ها در ارتباط هستید، بنویسید و سپس آن‌ها را دسته بندی کنید.

  • سطح ارتباطی با هر یک از افراد سؤال قبل را مشخص کنید.(رسمی/صمیمی/کم/زیاد/عمیق/سطحی)

  • چرا با این افراد ارتباط دارید؟ چرا با غیر آن‌ها ارتباط ندارید؟ چرا سطح ارتباطی شما با راننده تاکسی این قدر است؟ چرا سطح ارتباط شما با مغازه‌دار محل، این قدر است؟ آیا هنگام رفتن داخل مغازه، احوال مغازه دار را می‌پرسید؟ آیا وقتی کفش‌دار حرم، کفش شما را می‌گیرد احساس شرمندگی یا مدیون بودن، دارید؟ این ارتباطات با چه احساساتی در تناسب است؟ با چه خصلت‌هایی تناسب دارد؟

  • فهرستی از اشیائی که با آن‌ها در ارتباط هستید، بنویسید و حجم و میزان ارتباط با هر یک را معین کنید.

  • این اشیاء برای شما چه کاربردی دارند و شما برای آن‌ها چه هزینه‌ای کرده‌اید؟ در مورد کیفیت استفاده از این اشیاء چه قدر تحقیق کرده‌اید؟

گام هفتم) محیط‌ها

  • در چه محیط‌هایی رفتار و آمد دارید؟ آن‌ها را دسته بندی کنید.

  • کیفیت و نحوه حضور در هر محیط را بنویسید.

به چند مثال توجه کنید: دستشویی، اتوبوس، مترو، سبزی فروشی، نانوایی، لبنیات فروشی، فروشگاه زنجیره‌ای، اماکن مقدسه مثل مسجد و حرم.

گام هشتم) دارایی‌ها و نعمت‌ها

  • شما چه دارای‌هایی دارید؟ حداقل 100 دارایی خود را بنویسید.

  • چه نعمت‌هایی دارید؟ حداقل 100 نعمت خود را بنویسید.

  • این دارایی‌ها و نعمت‌ها چه تکالیفی می‌تواند برای شما به وجود بیاورد؟

  • چه تعداد از این دارایی‌ها و نعمت‌ها را شکر می‌کنید؟ به چه سبک‌هایی می‌توان آن‌ها را شکر کرد؟

  • مجموعه دارایی‌ها و نعمت‌های خود را دسته بندی کنید.

پس از ترسیم بوم زندگی چه باید بکنیم؟

پس از انجام تمرینات بالا، شناخت شما از افکار،عادات، رفتار و ... خودتان به شدت افزایش میابد، اما شاید نتوانید به خوبی نتیجه بگیرید که الان دقیقا چه باید بکنید!

نوشتار روش نقد بوم زندگی به شما کمک می‌کند تا بوم زندگی خودتان را نقد کنید و به نتایج مشخصی جهت اصلاح این الگوهای رفتاری برسید.

سخن پایانی

شما تا پایان این نوشتار را مطالعه کردید، توصیه می‌کنیم که حتماً تمرینات این نوشتار را نیز انجام دهید. شاید این تمرینات در ابتدا کمی دشوار به نظر برسد اما به شما قول می‌دهیم که پس از انجام این تمرینات از شناخت بیشتر خودتان متعجب خواهید شد.

اگر هدف شما از ترسیم بوم زندگی انتخاب موضوع و نوشتن پایان نامه است، نوشتار جامع صفر تا صد نوشتن پایان نامه را نیز حتماً مطالعه کنید. البته کاربرد این تمرین به انتخاب موضوع منتهی نمی‌شود بلکه نقش مهمی در پیدا کردن چشم انداز زندگی و  افزایش عملکرد شما نیز خواهد داشت.

پایان نامه
۱
۰
yoones khodaei
yoones khodaei
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید