
#یونس_شکرخواه | #نظریه_سوسیومتر (Sociometer theory) مفهومی است که یک روانشناس اجتماعی به نام #مارك_لیهری (Mark Leary) در سال۱۹۹۵ برای تببین و توصیف معیار یا سنجۀ درونی و ذهنی افراد یا همان سنجش عزت نفس (حرمت نفس) (Self-esteem) به کار برد.
از دیدگاه مارک لیهری سوسیومترها معیارهایی در دسترس هستند که لحظه به لحظه به افراد میگویند که از چشم و نظر دیگران چهموقعیت و جایگاهی دارند (لایکها، فرندزها، فالوئرها و ریتوئیتها).
این تئوری عمدتا بر فعل و انفعالات #ارتباطات_درونفردی و #بینفردی، کنش و اکنشهای اجتماعی بر مبنای پذیرش یا طرد شدن ازسوی دیگران متمرکز است.
او معتقد است حالا عدهای از انسانها در واقع نیازی به #اعتماد_به_نفس حس نمیکنند و نه تنها دارند آنرا از دست میدهند؛ بلکهتلاش میکنند تا دیگران آنها را شریک مطلوبی براي انواع مختلف رابطهها ببینند و شبکههای اجتماعی هم با نمایش لایکها، فرندزها،فالوئرها و ریتوئیتها و...، به مثابه سوسیومترهای دمدست به این روند دامن میزنند تا افراد را از افکار خصوصیشان بیرون کشیده و درمعرض دید همگان بگذارند.
به این ترتیب هر چه فرد خودش را در چنین روابطی که پایهاش توجه دیگران به اوست، قرار دهد بیشتر احساس وجود میکند.
از دیدگاه لیهری پنج گروه با این نوع "ارزشهای رابطهای" سروکار دارند: سطحبالا (کامیونیتی)، ائتلافهای ابزاری (تیمی، کمیتهای)،رابطههای قراری، رابطههای خویشاوندی و دوستی