Younes Shokrkhah
Younes Shokrkhah
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

گام‌های شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های چاپی

یونس شکرخواه

از زمانی که قابلیت تبدیل‌شدن محتوای نوشتاری به محتوای دیجیتال و سپس آنلاین فراهم شد، رقابت و به‌دیگر زبان، انقلاب پیشی‌گرفتن رسانه‌های جدید از رسانه‌های چاپی آغاز شد. نخستین انقلاب همان نوشتن آوایی بود که حدود هزار سال پیش از میلاد شروع شد و دومین انقلاب پدیدآمدن ماشین چاپ به‌مثابه آغاز ارتباطات جمعی مدرن بود. سومین انقلاب همان عصر اطلاعات بود با اتکا به فناوری و به‌ویژه اتکا به رایانه‌ها که به قابلیت‌های انباشت، جابه‌جایی و دسترسی اطلاعات صورتی بسیار تازه بخشید؛ به‌گونه‌ای که به‌تدریج کفه تمایل به مدیریت و تبادل داده‌ها در عرصه آنلاین را نسبت به وضعیت کلاسیک ارتباطات سنگین‌تر کرد. ظاهرا درها کماکان بر همین پاشنه می‌چرخند، اما آیا امکان دگرگونی نیست؟

مزیت بینامتنیت از طریق لینک‌ها و امکان دسترسی به ادبیات جهانى هر واژه در پی هر جست‌وجو و به‌ویژه مزیت مرگ زمان و مکان در فضای رسانه‌های نوین که به آن‌ها امکان حضور لحظه‌به‌لحظه بر سر رویدادها و داده‌ها را می‌دهد، انکارنشدنی است. به‌دیگر سخن، رسانه‌های نوین به پدیده‌ای موسوم به ۲۴ ضرب‌در۷ رسیده‌اند، یعنی می‌توانند ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته خبر بدهند. این پدیده البته پوسته یک اتفاق دیگر است؛ رسانه‌های شخصی، مشارکتی و افقی دارند جای رسانه‌های جمعی را می‌گیرند. چرا می‌گویم افقی؟ به این دلیل که رسانه‌های نوین بر تولیدات مخاطبان متکی هستند و این برخلاف رفتار عمودی رسانه‌های چاپی است که جمعی از بالا و مستقر در تحریریه‌های رسانه‌ها برای مخاطبان محتوا تولید می‌کنند (جمع محدود برای جمع انبوه). به‌عبارت بهتر، در رسانه‌های نوین که مبتنی بر تعامل و مشارکت است، مرز میان سردبیران، مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا غیرقابل تشخیص شده یا از بین رفته است.

صدالبته که رسانه‌های چاپی هم در انقلاب سوم بیکار نماندند و شروع به ساخت وبسایت‌های خود کردند و این روند را با ایجاد وبلاگ و اینستاگرام و توییتر و فیسبوک و به‌طور کلی با استفاده از شبکه‌های اجتماعی ادامه دادند. اما چرا موفق نشدند؟ چند نکته به‌نظر من بسیار مهم است. نکته اول شجاعت‌نداشتن در پوشش رویدادهایی است که به‌غلط یا درست فراگیر شده‌اند و رسانه‌های چاپی چه به‌خاطر کنترل و سانسور و چه به‌خاطر این حس که چنین خبرهایی در شبکه‌های اجتماعی پوشش داده می‌شوند، منفعل می‌مانند و در واقع از کورس پوشش عقب می‌افتند. نکته دوم برای رسانه‌های چاپی از این نظر مهم است که بسیاری از رویدادها زمانی رخ می‌دهند که نسخه چاپی از زیر ماشین چاپ خارج شده و در کیوسک‌ها یا در دستان مخاطبان قرار گرفته است. در این صورت رسانه‌های چاپی عملا نمی‌توانند کاری بکنند. نگویید چرا در وبسایت‌هایشان دنبال نمی‌کنند، چون اکثر این وبسایت‌ها تحریریه مستقل ندارند و در واقع چند نفر از همان تحریریه چاپی و با همان روحیات چاپی هستند که سایت و شبکه‌های اجتماعی رسانه‌های چاپی را می‌چرخانند.

به‌گمان من این راهکارها هنوز پیش روی رسانه‌های چاپی هست:
۱. برای وبسایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی خود تحریریه مستقل ایجاد کنند (۲۴ ضرب ‌در ۷)؛
۲. در رسانه‌های چاپی به تحلیل و به ویژه‌نامه بیشتر اتکا کنند و کار خبر را به تحریریه‌های سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی خود واگذار کنند و سپس خبر‌های آن‌ها را در قالب خبرهای تعقیبی و عمقی در روزنامه‌های خود دنبال کنند؛
۳. از الآن روی هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کنند. رسانه‌های چاپی یک تفاوت بسیار بزرگ با رقبای نوین خود دارند؛ داشتن داده‌های بزرگ یا آنچه این روزها بیگ‌دیتا نامیده می‌شود. الگوریتم‌ها و به‌زبان ساده‌تر الگوهای گران‌قیمت نهفته در بیگ‌دیتا می‌تواند خورشید را دوباره به سرزمین مه‌آلود رسانه‌های چاپی بازگرداند.

شبکه اجتماعیروزنامهروزنامه‌نگاریروزنامه‌نگاری آنلاینرسانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید