
در ابتدا ترجیح می دهم در مورد یک شاخص مهم به نام (امید به زندگی) توضیحاتی ارائه نمایم.
شاخص امید به زندگی (Life Expectancy) از دیدگاه تخصصی به عنوان میانگین تعداد سال هایی تعریف می شود که انتظار میرود یک فرد در یک جمعیت خاص زنده بماند، با فرض آن که شرایط مرگ و میر موجود در زمان تولد فرد بدون تغییر باقی بماند. این شاخص معمولاً در زمان تولد محاسبه می شود و به نام "امید به زندگی در بدو تولد" (Life Expectancy at Birth) شناخته می شود.
عوامل تعیین کننده:
این شاخص یکی از مهمترین معیارها در ارزیابی سلامت جمعیت و توسعه انسانی است و در تحلیل های سازمان هایی نظیر سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان ملل متحد (UN) برای بررسی تفاوتهای جغرافیایی و زمانی استفاده می شود.
در ادامه جدول تغییرات این شاخص را در 200 سال گذشته باهم مشاهده خواهیم کرد

در ادامه جدولی ارائه می شود که یک چارچوب مفهومی تقریبی از سهم درصدی عوامل مختلف در تعیین شاخص امید به زندگی را نشان میدهد. لازم به ذکر است که این درصدها تقریبی بوده و به صورت دقیق قابل تخصیص نیستند؛ زیرا شرایط محیطی، فرهنگی و زمانی در هر جامعه نقش مهمی داشته و علاوه بر این عوامل همپوشانی و تعامل دارند.

حالا قصد داریم بررسی کنیم که آیا اطلاعات ذکر شده برای نتیجهگیری درباره تأثیرات طب سنتی و باورهای تعصبی مرتبط با آن صحیح است یا خیر؟
در واقع، همانطور که علم پزشکی مدرن پیشرفت کرده است، بسیاری از روش ها و توصیه های طب سنتی تحت بررسی های علمی دقیق قرار گرفته اند. برخی از این توصیه ها و درمان ها، پس از تأیید علمی، به عنوان روش های مکمل یا حتی اصلی پذیرفته شده اند. با این حال، برخی دیگر ممکن است غیرمؤثر، غیرعلمی یا حتی خطرناک باشند.
نکاتی برای بررسی توصیه های طب سنتی:
نتیجه: در حالی که برخی از توصیه های طب سنتی می توانند مفید باشند، استفاده از آنها باید با دقت، آگاهی و هماهنگی با پزشکان انجام شود. توصیه می شود که افراد پیش از به کارگیری هرگونه روش سنتی، ابتدا با متخصصان پزشکی مشورت نمایند تا از ایمنی و اثربخشی آن اطمینان حاصل شود.
در پایان، با بررسی جدول ( سهم درصدی شاخص امید به زندگی )، ممکن است این برداشت تقویت شود که سبک زندگی بیشترین تأثیر را داشته و علم پزشکی نوین، علیرغم پیشرفت ها، نقش کمتری ایفا می نماید. بنابراین، ضروری است که این موضوع به تفصیل توضیح داده شود تا از هرگونه سوءتفاهم جلوگیری گردد.
با توجه به این که سبک زندگی حدود ۴۰–۵۰٪ از واریانس امید به زندگی را توضیح میدهد، ممکن است در نگاه اول تعجب آور باشد؛ چرا که در برخی جنبه ها (مانند تغذیه ناسالم، فعالیت بدنی ناکافی و استرس های روزمره) شرایط به نظر بهبود نیافته یا حتی رو به وخامت رفته اند. اما افزایش چشمگیر امید به زندگی امروزی را میتوان در تعاملی چند بعدی مشاهده کرد که به عوامل زیر بستگی دارد:
بنابراین، اگرچه ممکن است اجزای خاصی از سبک زندگی مدرن به لحاظ فردی به عنوان عوامل منفی تلقی شوند، نقش ویژه ای که این عامل (سبک زندگی) در مدل های آماری دارد، نشان دهنده اهمیت رفتارها و انتخاب های شخصی است. اما این تأثیر، در یک بستر جامع که پیشرفتهای پزشکی، بهبودهای بهداشتی و عوامل اجتماعی-اقتصادی فعال هستند، قرار دارد. در نتیجه، حتی اگر برخی از جنبه های سبک زندگی امروز به نظر ناخوشایند باشند، دستاوردهای عظیم سیستم های بهداشتی و درمانی توانسته اند اثرات منفی احتمالی را تعدیل نموده و باعث افزایش طول عمر شوند.
به بیان دیگر، افزایش زندگی انسان های امروزی نتیجه تعامل چندین عامل است که در آن پیشرفت های علمی و فناوری به شدت توانسته اند پیامدهای سبک زندگی نسبتاً نا سالم را کاهش داده یا کنترل نمایند.
یوسف علیزاده